هرچند وزیر صمت جزئیات این امتیازات ویژه را اعلام نکرده، با این حال به نظر می‌رسد هدف این وزارتخانه آن است که به واسطه این امتیازات، اولا واردکنندگان را به واردات خودروهای به اصطلاح اقتصادی ترغیب کند و ثانیا از قیمت تمام‌شده آنها بکاهد. وزارت صمت بارها اعلام کرده که با لغو توقف واردات خودرو به دنبال عرضه محصولاتی برای دهک‌های متوسط و پایین جامعه است، از همین رو تمرکز خود را بر واردات خودروهای زیر ۱۰ هزار دلار گذاشته و گویا بناست محصولاتی از چین و شاید هند وارد شود. حال پرسش اینجاست که این امتیازات ویژه چیست یا چه باید باشد که به واسطه آنها واردکنندگان به سمت خودروهای اقتصادی بروند و قیمت تمام‌شده خودروهای موردنظر تا حد امکان پایین بیاید؟

برای پاسخ به این پرسش باید مولفه‌های اثرگذار بر قیمت تمام شده خودروهای وارداتی را (وقتی که به دست مشتری ایرانی می‌رسند) مورد بررسی قرار دهیم. اصلی‌ترین این مولفه‌ها نخست قیمت ارز است، سپس تعرفه، پس از آن عوارض و مالیات و در نهایت سود واردکننده. اگر فرض کنیم خودرویی ۱۰ هزار دلاری وارد بازار کشور شود، قیمت پایه آن بدون در نظر گرفتن مولفه‌های تعرفه، مالیات و سود واردکننده و با لحاظ کردن قیمت فعلی ارز (۳۲ هزار تومان) همان ابتدا ۳۲۰ میلیون تومان خواهد بود. در مقایسه با قیمت کارخانه‌ای خودروهای داخلی، محصول واردشده قیمتی شبیه شاهین و نزدیک به پژو ۲۰۷ دارد. البته اگر قیمت بازار خودروهای داخلی را ملاک قرار دهیم، خودروی وارداتی موردنظر هم‌ردیف امثال سمند و پارس و ۲۰۶ خواهد بود.

این البته درحالی است که خودروی ۱۰ هزار دلاری وارداتی قطعا قیمتی بیش از ۳۲۰ میلیون تومان خواهد داشت، مگر اینکه قیمت دلار افتی بزرگ را تجربه کند. برای محاسبه قیمت تمام‌شده یک خودروی ۱۰ هزار دلاری وارداتی اما ابتدا باید نرخ تعرفه را در آن محاسبه کرد. اگر حداقل تعرفه (۴۵ درصد) را برای خودرویی با حجم موتوری بالای ۱۰۰۰ سی سی لحاظ کنیم، با توجه به تغییر ارز مرجع گمرک از ۴۲۰۰ به ۲۳ هزار تومان، هزینه ناشی از تعرفه خودروی موردنظر بیش از ۱۰۰ میلیون تومان می‌شود. بنابراین قیمت خودروی وارداتی ۱۰ هزار دلاری در مرحله دوم محاسبه قیمت تمام‌شده برای مشتری ایرانی، به ۴۲۰ میلیون تومان می‌رسد. این پایان کار نیست، چه آنکه در مرحله سوم باید هزینه مربوط به عوارض و مالیات خودروهای فرسوده را اضافه کرد.

چون هنوز آیین‌نامه واردات خودرو ابلاغ نشده، مشخص نیست به ازای هر خودرویی چه تعداد فرسوده باید اسقاط شود، بنابراین فعلا نمی‌توان هزینه قطعی آن را محاسبه کرد. این در حالی است که گفته می‌شود هزینه اسقاط بسیار بالا رفته و طبعا هرچه تعداد بیشتری خودرو برای اسقاط (به ازای هر دستگاه خودروی وارداتی) در آیین‌نامه لحاظ شود، به قیمت تمام‌شده اضافه می‌شود. در مرحله آخر اما نوبت به سود واردکننده و هزینه‌های فروش و... می‌رسد. اگر سود واردکننده را مثلا ۱۰ درصد در نظر بگیریم و آن را با توجه به حداقل قیمت (همان ۳۲۰ میلیون) نیز حساب کنیم، ۳۲ میلیون تومان دیگر به قیمت اضافه می‌شود. با لحاظ کردن همه این هزینه‌ها، بعید به نظر می‌رسد قیمت تمام‌شده یک خودروی وارداتی ۱۰ هزار دلاری، زیر ۵۵۰ میلیون تومان از آب در‌بیاید، بلکه بیشتر.

بنابراین اگر وزارت صمت به دنبال کاهش قیمت تمام‌شده خودروهای وارداتی است، چاره‌ای ندارد جز اینکه دست به اصلاح (کاهش تعرفه) بزند و تا حد امکان از عوارض و مالیات مربوطه بکاهد. البته یک راه دیگر نیز برای کاهش قیمت تمام‌شده خودروهای وارداتی وجود دارد و آن پایین آمدن قیمت ارز است، موضوعی که البته دست «صمت»  نیست و این روزها بیشتر ریشه در انتظارات تورمی و توقف و احیای مذاکرات برجام دارد. همچنین در نظر گرفتن ارز نیمایی برای واردات نیز دیگر راه پایین آوردن قیمت پایه خودروهای وارداتی است، که البته بسیار بعید به نظر می‌رسد در شرایط ارزی فعلی کشور امتیازی به واردات داده شود.

به‌هر حال، باید منتظر ماند و دید امتیازات ویژه‌ای که وزارت صمت برای خودروهای به اصطلاح اقتصادی در نظر گرفته چیست و چقدر می‌تواند در کاهش قیمت تمام‌شده آنها موثر باشد. کسی چه می‌داند، شاید وزارت صمت قصد اصلاح تعرفه و در نظر گرفتن حداقل تعرفه و عوارض را دارد یا اینکه می‌خواهد ارز نیمایی در اختیار واردکنندگان قرار دهد.