امارات متحده به دنبال جذب قطعهسازان ایرانی
سرمایهدارانی که اکنون با جان و دل در ایران به دنبال پیشرفت صنعت خودرو هستند، اما به دلایل زیادی از جمله عدم حمایت لازم و مدام مورد اتهام قرار گرفتن، به فکر سرمایهگذاری در مناطقی هستندکه مقرونبهصرفهتر باشد.
اکنون دبی یکی از کشورهای هدف قرار گرفته و این کشور نیز تلاش میکند خود را به عنوان یک قطب بینالمللی خودرو معرفی کند و قصد دارد به صنایع خودروسازی مطرح دنیا بپیوندد. اما این کار را چگونه انجام خواهد داد؟ با سرمایهداران، نخبگان خودرویی و قطعهسازان ایرانی؟ بله این کشور به وسیله نمایندگانش در ایران، از موقعیت خودروسازان و قطعهسازان و سرمایهداران ایرانی اطلاع پیدا کرده و حال برنامه دارد آنها را جذب کند.
امارات که قبلا نیز طعم شکوفایی اقتصادی با سرمایههای ایرانی را چشیده، دوباره دست به کار شده و این بار حربهای جدید برای جذب صنعتگران ایرانی دارد؛ این بار و با داغ شدن تب صنعت خودرو در شیخنشینهای حاشیه خلیج فارس در پی جذب قطعهسازان ایرانی برآمده است.
برخی از تحلیلگران صنعت میگویند موقعیت ایدهآل، افزایش تقاضای زیاد برای خودروها و بخش لجستیکی قوی، امارات را به صادرکننده مجدد خودرو تبدیل کرده است که همین موضوع میتواند نگرانی در دل ایجاد کند.
سعود ابوالشاورب، مدیر عامل شهر صنعتی دبی معتقد است موقعیت جغرافیایی منحصربهفرد دبی بین شرق و غرب، مزایای متعددی را برای شرکتهای خودروسازی در سراسر جهان ارائه میکند. الشاورب استدلال میکند: به همین دلیل است که دبی به یک حلقه حیاتی در شبکه تجارت جهانی و دروازهای به منطقه تبدیل شده است.
بخش خودروسازی دبی نقش مهمی در دستیابی به برنامه پنج ساله این کشور برای افزایش تجارت خارجی دبی دارد و از این رو جای تعجب نیست که برخی سرمایهداران ایرانی به دنبال فعالیت در این کشور باشند، اما آیا این کار باعث فرار نخبهها و سرمایهداران نمیشود؟ چرا وقتی خودمان در کشورمان نیروهای کارکرده، مهندسان نخبه و سرمایهداران بزرگ داریم نباید از آنها حمایت کنیم تا به فکر مهاجرت نیفتند.
حمد بوامیم، مدیر عامل و رئیس اتاق دبی، گفته دفاتر نمایندگی ما در سراسر جهان نقش کلیدی در شناسایی فرصتهای صادراتی برای اعضای اتاق دبی و جامعه تجاری گستردهتر در دبی دارند؛ این یکی از صحبتها در خصوص جذب سرمایهدار بوده است.
به ایران و به دهه ۷۰ برویم، زمانی که پروژهای ایران خودرو در اواخر این دهه متوقف شد، بیش از ۵۰ درصد مهندسان و مدیران نخبه فعال در مرکز تحقیقات و توسعه ایران خودرو که در این شرکت رشد یافته بودند، برای ادامه فعالیت در حوزه تخصصی خود وارد شرکتهای خودروسازی خارجی شدند.
حتی مهندسانی که در آن زمان روی پروژه مهم سمند و موتور ملی در شرکت تحقیق و تولید موتور ایران خودرو فعالیت میکردند به دلیل تغییرات پی در پی مدیریتی و تغییر استراتژی این شرکت به ناچار ایران را ترک کردند و در شرکتهایی مانند فولکس واگن، مرسدس بنز، تسلا، بوئینگ و ناسا موفقیتهای بسیار خوبی بهدست آوردند.
نکته جالب اینجاست پیمان کارگر یکی از مدیران ایرانی بود که در شرکت نیسان موفقیتهای زیادی کسب کرد و در حال حاضر مدیرعاملی شرکت اینفینیتی را بر عهده دارد.
او در گذشته مدیریت شرکت رنو پارس را در ایران برعهده داشت. سالها قبل بخش زیادی از مدیران شرکتهای خارجی معتقد بودند پروژههای ایران باید پایان یابد چون زیانده و خطرناک است اما سرمایهداران و مهندسان ایرانی تلاش زیادی کردند تا نظر این شرکتها را نسبت به ایران تغییر دهند.
کارشناسان صنعت خودرو میگویند تا زمانی که نگاه دولتی به صنعت خودرو وجود داشته باشد و مدیران ارشد خودروسازیها از طریق دولت و با انگیزههای سیاسی تغییر کنند، مشکلات این صنعت برطرف نخواهد شد بلکه با ادامه این روند صنعت خودروی کشور به مرز ورشکستگی نزدیکتر میشود.
ابراهیمینژاد عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت میگوید نیاز رشد و توسعه صنعت خودرو اجرای دقیق و کارشناسی برنامه بلندمدت برای خصوصیسازی واقعی، ایجاد بازار رقابتی و آزادسازی واردات است.
حال چرا وقتی خودمان سرمایهدارانی داریم که با تمام وجود برای این مرز و بوم تلاش کردهاند تا این صنعت روی پا بایستد، باید نیروی کشور دیگری همچون امارات شود؟ اگر از کیفیت خودروهای داخلی انتقاد میکنند، چرا از فعالیت مثبت خودروسازان صحبت به میان نمیآورند؟
خودروسازان و قطعهسازانی که اکنون باعث شدهاند هزاران نفر از آدمهای این مرز و بوم مشغول به کار شوند و اگر در اثر این انتقادها، فعالیت خود را محدود کنند، افراد زیادی بیکار میشوند.
وقتی در کشور نیروهایی داریم که از سرمایه خود، برای صنعت سرمایهگذاری کردهاند، جای دارد مورد تقدیر قرار گیرند و به دنبال جذب بیشتر آنها و ارتقای این صنعت باشیم.