به گزارش بخش ترجمه شرکت‌ها، به نقل از گوگل نیوز، به نظر می‌رسد این جدایی‌ها برای غول‌های نفتی ارزان تمام نخواهند شد. ارزش سهام BP در روس‌نفت بالغ بر ۱۴ میلیارد دلار است و شرکت شل در پروژه‌های مختلف، حدود ۳ میلیارد دلار دارایی در روسیه دارد. همچنین اکسون موبیل بیش از هزار کارمند و بیش از ۴ میلیارد دلار دارایی در آنجا دارد و خروج از این کشور صدمات مالی قابل توجهی به همه این شرکت‌ها وارد می‌کند. شرکت‌های انرژی غربی برای مدت طولانی در روسیه سرمایه‌گذاری و فعالیت کرده‌اند، به طوری که BP بیش از ۳۰ سال و اکسون موبیل بیش از ۲۵ سال است که در این کشور حضور دارند و آنها به مدیریت خطرات سیاسی بین‌المللی عادت کرده‌اند. به نظر می‌رسد تهاجم روسیه به اوکراین، تجزیه و تحلیل هزینه و درآمد شرکت‌های انرژی غربی در خصوص تجارت در روسیه را به کلی تغییر داده است. این‌گونه انتظار می‌رود که دیگر شرکت‌های بزرگ نفتی غربی، مانند شرکت فرانسوی توتال انرژیز، نیز احتمالا از روسیه خارج شوند و ممکن است سال‌ها طول بکشد تا این شرکت‌ها دوباره به این کشور بازگردند.

 ریسک‌های بزرگ، دستاوردهای بزرگ

سرمایه‌گذاری خارجی در روسیه هرگز آسان نبوده است. به عنوان مثال، در سال ۲۰۰۳، شرکت BP و کنسرسیومی ‌از الیگارش‌های روسی، یک سرمایه‌گذاری مشترک با نام TNK-BP را تشکیل دادند که به یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان نفت در روسیه تبدیل شد. با این حال، بعد از مدتی اختلافاتی بر سر رهبری، عملیات و گسترش بین‌المللی این سرمایه‌گذاری به وجود آمد. اوضاع به حدی وخیم شد که باب دادلی، مدیر آن زمان TNK-BP ، که بعدا مدیر اجرایی  BPشد، در سال ۲۰۰۸ مجبور به فرار از روسیه شد. برای حل و فصل اختلافات، در سال ۲۰۱۳ بریتیش پترولیوم ۵۰ درصد از سهام خود در TNK-BP را به شرکت روس‌نفت به قیمت ۵/ ۱۲ میلیارد دلار به صورت نقدی فروخت.  شل در اوایل دهه ۱۹۹۰ در پروژه ساخالین-۲ برای توسعه ذخایر گاز طبیعی در خاور دور روسیه مشارکت کرد و اولین تاسیسات گاز طبیعی مایع روسیه را در آنجا ساخت.

با نزدیک شدن به اتمام پروژه در سال ۲۰۰۶، با هزینه بیش از ۲۰ میلیارد دلار، شل و شرکای ژاپنی‌اش مجبور شدند ۵۰درصد از سهام شرکت گاز طبیعی روسیه، گازپروم را به قیمت ۴۵/ ۷میلیارد دلار بفروشند، زیرا دولت پوتین از این موضوع ناراضی بود. شرایط آسانی که قبلا توسط دولت یلتسین ارائه شده بود. در طول بحران‌هایی مانند این، شرکت‌های انرژی غربی دستاوردها و هزینه‌های بالقوه فعالیت خود در روسیه را سنجیدند و به این نتیجه رسیدند که ماندن در روسیه ارزشش را دارد. به راحتی می‌توان فهمید چرا روسیه ۲۴ درصد از کل ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد. این کشور دارای شبکه‌های خط لوله جامع به سمت غرب برای انتقال گاز طبیعی به کشورهای اروپایی و ذخایر بزرگی در شرق آن است که نزدیک به برخی از تشنه‌ترین بازارهای انرژی جهان از جمله ژاپن، کره جنوبی و چین قرار دارد. برای سال‌ها، شرکت‌های انرژی غربی سازش با دولت روسیه را بخشی از هزینه تجارت در آنجا می‌دانستند و تا زمانی که سودهای مورد انتظار از هزینه‌ها فراتر رفت، در این کشور به فعالیت خود ادامه دادند.

 اهمیت شهرت

حمله روسیه به اوکراین این محاسبات را تغییر داده است. اکنون، مدیران شرکت‌های بزرگ نفتی باید در صورت ماندن در روسیه، آسیب‌های احتمالی بیشتری را که به شهرت شرکت‌ها و روابط با دولت‌های کشورشان، سهامداران و سایر گروه‌های ذی‌نفع وارد می‌شود، ارزیابی کنند. برخلاف بحث‌های موجود در صنعت انرژی، هزینه تهاجم به یک کشور مستقل، برای شرکت‌های فعال در کشور مهاجم بسیار بالاست که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.

به ویژه، شرکت‌های انرژی غربی که اکنون با دولت روسیه شریک هستند، ممکن است به عنوان دلیلی برای تضعیف تحریم‌های دولت‌های خود و کمک به تامین مالی جنگ روسیه در اوکراین تلقی شوند. روسیه مالک ۴۰ درصد از سهام شریک روسی BP، یعنی روس‌نفت است. مدیر عامل و رئیس هیات‌مدیره این شرکت، ایگور سچین، معاون سابق نخست وزیر روسیه و از متحدان نزدیک پوتین است. همچنین گازپروم، شریک اصلی شل در روسیه، غول دولتی گاز طبیعی است. شرکت‌های BP، شل، استات اویل و اکسون موبیل برای حفظ شهرت شرکت و روابط خود با گروه‌های ذی‌نفع، به وضوح تصمیم گرفته‌اند که قطع کامل، فوری و علنی روابط خود در روسیه برای آینده آنها مهم است. از این رو مدیران ارشد فعلی و سابق بریتیش پترولیوم در ۲۷ فوریه، سه روز پس از آغاز تهاجم، از هیات مدیره روس‌نفت استعفا دادند. در حالی که جهان غرب در حال اعمال تحریم‌های شدید و هماهنگ علیه روسیه در بخش‌های مختلف از موسسات مالی گرفته تا صنایع هوانوردی این کشور است، دولت‌های غربی از تحریم صادرات انرژی روسیه اجتناب کرده‌اند و به دنبال محافظت از شهروندان خود در برابر افزایش قیمت‌ها هستند.

با وجود این‌، اگر شرکت‌های انرژی غربی در روسیه باقی بمانند و به همکاری با شرکت‌های دولتی روسیه ادامه دهند، ممکن است به عنوان تضعیف‌کننده این واکنش غرب تلقی شوند. در واقع، تصمیم بریتیش پترولیوم تحت فشار دولت بریتانیا صورت پذیرفت. این در حالی است که در حال حاضر این شرکت‌ها خریداران بالقوه زیادی برای هلدینگ‌های روسی خود ندارند. همچنین شرکت‌های روسی که با تحریم‌ها مواجه هستند، منابع لازم برای جذب سرمایه‌گذاران خارجی را ندارند و سایر شرکت‌های انرژی غربی نیز بعید است به دنبال همکاری با آنها بروند. تنها سرمایه‌گذاران بالقوه در روسیه، شرکت‌های سهامی ‌خاص هستند که کمتر از شرکت‌های سهامی‌عام در معرض دید قرار دارند، یا شرکت‌هایی از کشورهایی که به تحریم‌های غرب علیه روسیه نمی‌پیوندند.

ذکر این نکته نیز قابل توجه است که بخش انرژی روسیه به شدت به فناوری‌های شرکت‌های غربی وابسته است، به‌ویژه برای پروژه‌های نفتی و پروژه‌های فراساحلی که به سختی قابل بازیابی هستند. خروج بریتیش پترولیوم، شل و اکسون موبیل، خلأهای فنی قابل توجهی را در روسیه ایجاد خواهند کرد که پر کردن جای خالی آنها برای تازه‌واردان دشوار است. آنچه محاسبات را برای شرکت‌های انرژی غربی تغییر داده است، آسیب احتمالی گسترده به اعتبار آنها و تحت تاثیر قراردادن روابط آنها با گروه‌های ذی‌نفع مختلف در صورت ماندن در روسیه است. واضح است که مدیران اجرایی شرکت‌های بزرگ نمی‌توانند محاسبات سود و هزینه خود را به سرمایه‌گذاری‌های خاص محدود کنند، اما شهرت کلی شرکت آنها می‌تواند میلیاردها دلار ارزش داشته باشد.