نقش لجستیک در مقابله با بحرانهای جهانی
تاثیر این همهگیری بر تمامی عرصههای اجتماعی چنان قدرتمند و چندان عمیق بود که با اطمینان میشود از تاثیر همهجانبه آن سخن گفت. کم یا زیاد، هیچ عرصه و حوزهای در هیچجایی از جهان، از تاثیرات این بیماری غریب و فراگیر در امان نماند. چه بسیار کسبوکارهایی که با شکست قطعی از گردونه اقتصاد خارج شدند و برعکس، چه بسیار حوزههایی که در مواجهه با پاندمی، روندی روبهرشد و پُرشتاب گرفتند و رهِ صدساله را یکشبه پیمودند. این میان، کسبوکارهایی که توانستهاند به هرنحو زنده و برقرار بمانند، آزمونی دشوار و تعیینکننده در پیش دارند. جهان جدید، هرچه باشد، هرگز از تاثیرات عمیق این دوران رها نخواهد شد. به عبارتی دیگر، جهانِ پس از کرونا، بهرغم بازگشت به وضعیت عادی، هرگز به وضعیت قبل بازنخواهد گشت. وضعیت عادی پیش رو، وضعیتی جدید است. در این میان، گمانهزنیهایی بر اساس دادههای این دوران در دسترس است که پیشبینیهایی کلان و گسترده را شامل میشود. در حوزههای مربوط به پست و لجستیک، شتابی که همهگیری کووید در انتقال گسترده مخاطب به سرویسهای آیتیمحور ایجاد کرد، راه بازگشت ندارد. مخاطبان و مشتریان این حوزه، به اجبارِ وضعیت دشوار این دوسال، انتخابی جز تجربه برخط نداشتند و این باعث شد تا آندسته از مخاطبان که به این رویکردها بیاعتماد بودند، حالا با اطمینانی کامل، سهولت و سلامت بیشترِ استفاده از این بسترها را آزمودهاند و این رفتار، تبدیل به رفتاری عادی و طبیعی در زندگی روزمرهشان شده است.
در صنایع لجستیک، دورترین حدسی که میشود در نظر آورد، بازگشت قطعی و کامل مشتریان و کسبوکارها به روشهای پیشین است. با اطمینان میشود از غیرقابلقبول بودن این احتمال سخن گفت. اما با پذیرفتن این اصل اولیه و بدیهی، دو مورد اساسی مطرح خواهد شد که پرداختن به آنها الزامی و بسیار تعیینکننده خواهد بود. بهرغم اینکه در حوزهها و صنایع مختلف و متفاوت، احتمال بروز رفتاری نوستالژیک و البته موقتی برای مخاطبان مفروض است، اما در صنایع مربوط به حملونقل و لجستیک انتظار چنین رفتاری دور از ذهن به نظر میرسد. چه، دوران پاندمی، با شتابی بیبدیل، رفتار استفاده از خدمات لجستیکی آیتیمحور را در ذهن و خاطر مخاطبان تبدیل به رفتاری نهادینه کرده است. با وجود اینکه بلافاصله از اعلام رسمی و نهایی پایان کرونا، رفتارهای اجتماعی سابق، با شدت و حتی تاکیدی بیش از آنچه بود از سر گرفته خواهد شد، نکته تعیینکننده در این گذار، تفاوت در مواجههها با صنعت لجستیک است. صاحبان صنایع و کسبوکارهای این حوزه، باید با قطعی دانستن این نظر که رفتار نهادینه اجتماع تفاوت بزرگ در رویکردهای لجستیکی را به عنوان رویکردی تثبیتشده جا انداخته و فرض هرگونه تغییر در این روند، دور از ذهن خواهد بود به روزهای پیش رو به عنوان دورانی تازه بنگرند.
در ادامه همین روند و پس از پایان دوران گذار و بازگشت به روال عادی جدید، کسبوکارها و مجموعههایی که در این دوران، با سرعت خودشان را بهروز کردهاند و با ایجاد نوآوریهایی در راستای همسوسازی ساختارشان با جهان جدید نسخههای تازهای از فرآیندهای ارائه محصول و خدمت ارائه کردهاند، در وضعیتی ایستا و متمرکز قرارخواهند گرفت. نکته قابل توجه در این دوران، آسودگی از بهروزرسانی سریع خواهد بود. اینجاست که مساله همگونسازی رویکردهای نوآورانه با شتاب تحول خدمات و محصولات در جهان مطرح میشود. مساله اصلی، شتاب کندیناپذیر و نامحدود نوآوری در جهان تازه است. شدت و سرعت هجوم تاثیرات پاندمی، همزمان که ضربهای ناگهانی و شدید به پایههای ساختاری اقتصاد در جهان زد، سرعت تبدیل و ارتقا را نیز به همان شدت کاهش داد. جهان امروز اما، میانهای با توقف و کندی ندارد و این مهم، پس از این دو سال تبدیل به «نُرمال» جدید شده است. اگر کسبوکارها و مجموعههای اقتصادی، در این خیال خوش به سر برند که تغییرات عمده، استراتژیک و ساختاری تازه، برای ادامه حیات و استمرار دوامشان کافی است و دستکم تا سالها میتوانند بر اساس سرعت این تغییرات به فعالیت ادامه دهند، اشتباه استراتژیک بزرگی مرتکب شدهاند.
باید آگاه و بههوش باشیم که با سرعت غیرقابل کنترل پیشرفت و نوآوری در جهان، هر رویکرد و نوآوری تازهای، در زمانی بسیار کوتاه، تبدیل به روندی کلاسیک و قدیمی میشود که در چشمبرهمزدنی، ناکارآمد، پیشپاافتاده و از ردهخارج خواهد شد. لازمه حیات و استمرار در دنیای جدید، نوآوریهای دائمی و بهروزرسانیهای همگام و همسرعت با جهان است. آنهم در دنیایی که مرزها همانند سابق جداییهای عمقی و ساختاری ایجاد نمیکنند و جهان، بهطور مستمر، در لحظه و روزانه، در دسترس عموم مردم است و دور ماندن از سطح روز دانش و فن، هیچ توجیه مشخص و قابل قبولی نخواهد داشت. گزینه اساسی دوم که باید در دوران جدید به عنوان رویکردی حیاتی در نظر داشت در راستای همین نهادینه شدن رفتار مخاطب شکل گرفته است. گرایش و باور مخاطب به استفاده از خدمات لجستیک و حملونقل برخط، همزمان که اقبال و استقبال از این نوع خدمات را افزایش خواهد داد و این از طرفی برای کسبوکارهای این صنعت واجد ارزشهای بیشمار خواهد بود اما از طرفی، هزینهها و افزودههای مالی تازهای را برای این مجموعهها به بار خواهد آورد که مدیریت آنها و حفظ و گسترش کمی و کیفیشان، مشغولیتی دائمی برای رهبران و هدایتکنندگان این صنعت خواهد بود.
جهان دیجیتال، با سرعت در حال پیشرفت است و این مهم، علاوه بر ایجاد نیازی دائمی برای بهروزبودن، گسترهای بیپایان از خدمات و مراقبتها را در پی خواهد داشت. هزینههای کلان ایجاد، نگهداری و گسترش زیرساختها، پایش و تحلیل و بهروزرسانی تمامی درگاهها و نقاط اتصال مشتریان و همچنین گسترش شبکههای تامین با رویکردهای پلتفرمی، چالشی بزرگ در مواجهه با منابع ایجاد خواهد کرد. راهحل نهایی و ناگزیر برای تمامی مجموعههای لجستیکی رویآوردن به اقتصاد اشتراکی و استفاده اشتراکی از منابع خواهد بود. در غیر این صورت، قابل حدس است که مجموعههای مختلف این صنعت، بر اساس مقیاس و اندازه در مواجهه با مدیریت منابع دچار مشکلات حادی خواهند شد و این مشکلات گاه حتی میتواند بعضی از آنها را تا مرز نابودی به قهقرا ببرد. با هر تفکری، باید همگی در این مورد همنظر شویم که جهان جدید، جهان اشتراکهاست. هرگونه مخالفت، مقاومت یا نفی در مواجهه با این اصل بدیهی، تن ندادن به همسویی با جهان است و نتیجه آن تنها ماندن در اقیانوسی وسیع و بزرگ خواهد بود که چشمانداز روشنی به آینده و نجات نخواهد داشت.