تجهیزات معدنی، فرسودگی ناکارآمدی
درحالی که «درآمدهای پایدار معدنی» میتواند نقشی ارزشمند و ارزشآفرین در توزیع درآمدی (در کشوری که چالشهای مختلف در زمینههای سیاسی، اقتصادی و ارتباطات خارجی دارد) داشته باشد، زنجیره ارزش محصولات معدنی شدیدا متاثر از ماشینآلاتی است که از کارآیی لازم برخوردار نیست و زنجیره ارزش در آینده با کمبود خوراک یا ایمنی، دست و پنجه نرم خواهد کرد.
اهمیت ماشینآلات به روز
ماشینآلات و تجهیزات در زنجیره ارزش معدن، دو نقش اساسی دارد: «تولید» و «ایمنی و کنترل هوشمندانه تولید» نقشهایی که امروزه، در انتظارات اقتصادی بهرهگیری از معادن، کاملا مبتنی بر تکنولوژی و تجهیزات است.
موارد زیادی نقش تکنولوژی و ماشینآلات مدرن را در حفظ کمی و کیفی و ایمنی تولید، پررنگتر ساخته است: افزایش عمق دسترسی به مواد معدنی، باطلهبرداریهای زیاد، افزایش مقیاس تولید و ضرورت توجه بیشتر به قیمت تمام شده با بهرهگیری مستقیم از ماشین آلات با ظرفیتهای بالا و کنترل هوشمندانه (بهرهگیری از دیسپاچینگها)، توجه ناگزیر به محیط زیست و کاهش تداخل با آن، ضرورت مانیتورینگ دیواره معادن و...
وضعیت فعلی تجهیزات
تحریم، عدم امکان ارتباط مستقیم با منابع تامین تجهیزات، بیتوجهی به کارآیی ماشینآلات، کمبود قطعات یدکی، افزایش سرمایه در گردش تعمیرات و تامین قطعات یدکی بنا به فرسودگی، توجه به سودهای مقطعی بالا در قسمتهای پایین دست زنجیرههای ارزش مواد معدنی و سوء مدیریتها، ناوگان فعلی تجهیزاتی را در معادن فرسوده یا ناکارآمد ساخته است و عملا قیمت تمام شده در بخشهای اولیه زنجیره ارزش محصولات را افزایش داده است. بسته بودن اقتصاد و بازار مصرف محدود داخلی در بسیاری از مواد معدنی و سیستم قیمتگذاری دستوری، تنها حفظ زنجیره را میسر ساخته، لیکن رقابتپذیری را برای عرضه در بازار خارجی و همچنین توسعه پایدار را در سالهای آینده، تحتالشعاع قرار داده است.
درحال حاضر فقط یک شرکت با قابلیت تولید موارد محدودی از ماشینآلات معدنی در کشور وجود دارد که بنا به خصوصیسازیهای غلط، دچار ناکارآمدی شده است. فرسودگی تجهیزات فعلی بنا به سالها تحریم و وضعیت اقتصادی کشور و توسعه معادن، افزایش ظرفیتها و تکمیل زنجیرههای ارزش، حجم بالایی از نیاز را موجب شده است که عملا این شرکت و حتی موارد مشابه در صورت ایجاد، قابلیت تامین نیاز کشور را ندارند و صرفا ایجاد محدودیت واردات، بنا به تولید در داخل را موجب شدهاند. تحریم و نبود مسیر اعتباری برای تامین مالی خرید تجهیزات و عدم همکاری شرکتهای اصلی جهانی تولید ماشینآلات معدنی، مزید بر علت شده است. شرکتهای معدنی اصلی کشور، با تکیه بر ارز محصولات صادراتی و همچنین قابلیتهای مذاکراتی یا پوشش عوارض گمرکی، در موارد زیادی موفق به واردات تجهیزاتی شدهاند، لیکن در بسیاری موارد به برندهای کم کیفیت بسنده کردهاند که در دراز مدت اثرات مناسبی بر قیمت تمام شده یا پایداری تولید نخواهند داشت یا با افزایش مسیر بازرگانی و تعریف مصرفکننده نهایی غیرواقعی، امکان پشتیبانی یا ضمانت از سوی تولید کننده را سلب کردهاند، یا قیمت تمام شده را افزایش داده یا ریسک زیادی را به خریدار (در مدت زمان خرید تا دریافت تجهیز در بنگاه معدنی)، تحمیل کردهاند.
نتیجهگیری
همانگونه که بیان شد، تجهیزات معدنی کشور شدیدا فرسوده است. اتصال به دانش روز جهانی و تجهیزات مدرن برای تامین کیفی و کمی تولید و همچنین تجهیز سختافزاری و نرمافزاری ایجاد امنیت و پایداری معادن دچار چالشهای زیادی است. تا زمانی که خط اعتباری پایداری برای تامین مالی تجهیزات معدنی ایجاد نشود، سود زنجیره ارزش، بهگونهای متعادل نشود (که امکان تامین مالی برای ابتدای زنجیره یعنی معدن در جهت تامین تجهیزات جدید و به روز فراهم شود)، قوانین گمرکی و حمایتهای نادرست از تولیدکنندههای ناکارآمد، برای استفاده از پتانسیل تجهیزات مدرن ولی دست دوم خارجی و تجهیزات و دانش فنی برای زیرزمینی کردن بسیاری از معادن فراهم نشوند (به جای استفاده از روشهای سنتی و ناکارآمد ضمن آسیبهای محیطزیستی)، برای واردات تجهیزات معدنی به روز توسط بنگاههای معدنی بزرگ کشور (بنا به قابلیتهای مذاکراتی، بازرگانی، توانمندیهای مالی)، استثنائات قانونی تعریف نشود، تفسیر درست و منطقی از خودکفایی بر اساس مزیتهای نسبی کشور تبیین نشود، تحلیل درست از منفعت-هزینه (به جای شعار و تبلیغات) در بهرهگیری از پتانسیل بومیسازی کشور برای تامین قطعات یدکی انجام نشود، وضعیت تجهیزات معدنی کشور بهبود نخواهد یافت و در آینده تامین خوراک زنجیرههای ارزش، دچار مخاطرات زیادی خواهد شد و از پایداری تولید خواهد کاست.