بیتدبیری در صنعت دام سبک
دامهایی که کشته شدن آنها میتواند آینده امنیت غذایی کشور را نیز به خطر بیندازد و در غیاب واردات کافی برای جبران نیاز بازار، سرانجام به افزایش قیمتهای افسارگسیخته منجر شود. در این میان تصمیم تکراری، نوسانات ارز، مشکلات حملونقل و بهتبع آن رسوب نهادههای دام و طیور در بنادر جنوب کشور، گرانی نهادهها و افزایش هزینههای جانبی، تنها بخشی از عواملی است که در کنار مساله تحریم و تبعات منفی آن بر واردات نهادهها، صنعت پرورش دام و طیور در کشور را تحت تاثیر قرار داده و صدای اعتراض و نارضایتی فعالان این بخش را هم درآورده است. البته در این میان، خشکسالی مزید بر علت شده است، بهطوریکه امسال میلیونها رأس دام سهمی از علوفه مراتع ندارند و باید بهصورت دستی تغذیه شوند که این مساله دامداران سنتی را بیشتر دچار مشکل و مجبور به هزینه کردن در این بخش هم کرده است.
از سوی دیگر بخشی از نهادهها همچون جو و ذرت قابل ذخیرهسازی استراتژیک و تامین است، اما علوفههایی مانند کاه، بیده و ذرت علوفهای که در فصل تولید میشوند، باید توسط دامدار خریداری و در طول سال استفاده شود.
نتیجه اینکه کمبود علوفه براثر خشکسالی و افزایش قیمت نهادهها و هزینههای پرورش دام، موجب رو آوردن بسیاری از دامداران به کشتار دام مولد خود شده است بهطوریکه تنها در کشتارگاه صنعتی مشهد طی اردیبهشت امسال ۶/ ۱۱درصد دام سبک کشتار شده را دام مولد و در بخش دام سنگین نیز ۴۴درصد کشتار را گاو شیرده تشکیل داد.
برای کندوکاو درباره مشکل نهادههای دامی و راهکارهای پیشنهادی برای رفع این مشکل در بخش دام سبک سراغ افشین صدر دادرس، مدیرعامل اتحادیه دامداران سبک رفتیم.
مشکل اصلی کمبود نهادههای دامی بهجز خشکسالی مربوط به چه مسائلی است؟
در حال حاضر سه مشکل دام سبک مربوط به مدیریت تولید مثل ،تغذیه و بهداشت است و متاسفانه در این سه بخش ما با کمبود
برنامه عملیاتی مواجه هستیم و متاسفانه این حوزه به مدت ۴۰سال به حال خود رهاشده و این بخش با مشکلات زیر بنایی و روبنایی متعددی روبهرو است.
در کنار تمامی این موارد ما نتوانستیم از روشهای نوین در بخش بهداشت و تغذیه دامها بهرهمند شویم البته این موضوعات کموبیش در بخش دامهای سنگین نیز وجود دارد، اما میزان چالشها در بخش یاد شده کمتر است.
برخی پیشنهاد دادند که سیبزمینی بهعنوان خوراک دام استفاده شود نظر شما در این خصوص چیست؟
میتوان از سیبزمینی بهعنوان خوراک دام استفاده کرد، اما باید مراقبتهای زیادی در این حوزه انجام شود. بهعنوانمثال در سیبزمینیهایی که رگههای سبز دارند، ماده سمی به نام سولانین وجود دارد که مصرف آن برای دام بسیار خطرناک است. همچنین مصرف سیبزمینی سالم نیز بسته به جیره دام محدودیت دارد و استفاده از آن در طولانیمدت مشکلات گوارشی جدی برای دامها ایجاد میکند. همچنین برای مصرف سیبزمینی حتما باید آن را خرد کنند. ضمن اینکه فقط برای دامهای پروار میشود به مدت محدود از سیبزمینی استفاده کرد و در دامهای شیری اصلا نباید این اتفاق بیفتد.
براساس آمارهای غیررسمی شواهد از رونق، قاچاق دام سبک در غرب کشورحکایت دارد این موضوع به چه میزان بر افزایش قیمت گوشت سبک تاثیرگذار است؟
در ابتدا باید گفت به دلیل کاهش علوفه مرتعی و نهادههای دامی دامداران سبک مجبور هستند که در این شرایط برای تغذیه دامهایشان از نهاده دستی استفاده کنند. تغذیه دستی هم با این شرایط تخصیص ارز برای واردات نهادهها، بحرانی است. در این میان به دلیل مشکلات فراوان، قاچاق دام سبک در این نواحی غربی رونق گرفته است و قاچاقچیان بره و میشهای مولد را خریداری میکنند و پس از اینکه دام وزن گرفت و آماده شد در فصول موردنظر آن را به خارج از کشور قاچاق میکنند که عمدتا به کردستان عراق قاچاق میشود. وقتی نهاده به دست دامدار نرسد دامدار مجبور میشود برهها و دامهای مولد خود را بفروشد. بهجز استانهای شمال غربی که وضعیت بهتر است در باقی نقاط کشور کسی توان پروار کردن برههای تازه به دنیا آمده را ندارد و همین امر منجر به فروش دامهای چاق و لاغر شده است.
براساس آمارها حدود ۶۱۰ رأس گوسفند فرانسوی برای اصلاح نژاد وارد کشور شده است آیا مشکل دام سبک، اصلاح نژاد است؟
در وهله اول باید گفت بسیاری از واردکنندگان، دامهای اصلاح نژاد را وارد گلههای بومی میکنند که این امر منجر به ایجاد اختلاط نژاد در بین گلههای کشور میشود و بهواسطه آنکه مکانیزمی برای این موضوع وجود ندارد، مشکلات عدیدهای ایجاد میکند.
باید یقین داشته باشیم مشکل دام سبک کشور اصلاح نژاد نیست و نژادهای بومی با ظرفیتهایی که به لحاظ شرایط محیطی در داخل کشور وجود دارند، میتوانند جوابگو باشند و هماکنون مشکل دام سبک مربوط به بحثهای مدیریت تولید همچون بهداشت و تغذیه، تولیدمثل و محیط است.
و نباید فراموش شود اصلی در ژنتیک داریم که ژن زمانی میتواند بروز پیدا کند که شرایط محیطی برایش مناسب باشد، زمانی که شرایط محیط نامناسب باشد، واردکردن ژن تنها اتلاف هزینه سرمایههای داخل است.
بههرحال به نظر میرسد سوءاستفاده احتمالی از ورود دامهای اصلاح نژاد انجام شود. برخی افراد به اسم دامهای دورگه خارجی، همواره سر دامداران کلاه میگذارند و دامداران کشور هر روز ضعیفتر میشوند.
طرح خرید حمایتی دام چه مشکلاتی ایجاد کرده است ؟
طرح خرید حمایتی دام عشایر که چندی پیش در شورای تخصصی قیمتگذاری مصوب و ابلاغ شد، بهکندی درحال اجراست، زیرا اعتبارات مناسبی برای آن تخصیص داده نشده است. از طرفی از بهمنماه سال گذشته برای کل دام سبک کشور درخواست خرید حمایتی داشتیم، ولی متاسفانه شورای قیمتگذاری فقط دام عشایر را مشمول حمایت دیده و بهرغم پیگیریهای ما برای تعمیم آن ولی تاکنون اتفاقی نیفتاده است.
معاونت امور دام وزارت جهاد کشاورزی طرحی برای مقابله با خشکسالی ارائه داده است که اگر اجرایی شود نتایج خوبی در پی خواهد داشت، ولی متاسفانه برای آن طرح هم هنوز اعتباری تخصیص داده نشده است به نظر میرسد عادت کردهایم که هزینههای بیشتری برای غفلتها بپردازیم و وقتی دام کشور نابود و دامداران ورشکست شدند تازه به فکر راه چاره میافتیم که قطعا در این بین واردات راه چاره خواهد بود.با این شرایط قطعا در نیمه دوم سال با کمبود گوشت در کشور مواجه خواهیم شد.
قیمت تمامشده دام سبک برای دامدار بیش از ۱۱۰هزار تومان است اما در حال حاضر میانگین قیمت خرید آن در سطح کشور ۴۵ تا ۵۰هزار تومان است که قیمت بسیار کمی است. زیرا نهاده دولتی نیست و دامدار مجبور است جوی شش هزارتومانی، یونجه چهار هزارتومانی و کاه بالای ۳۴۰۰تومانی بخرد و قطعا قیمت تمامشده بالا میرود. بههرروی هیچ اقدام حمایتی تاکنون در این بخش نشده و به نظر میرسد دام سبک کشور بهکل فراموششده است و دامداران در حال ورشکستگی هستند.
بههرروی این اتفاق بسیار خوبی است، ولی دولت باید پاسخ دهد چرا برای یکسوم دام کشور برنامه حمایتی در نظر گرفتهشده است؟ چرا کل دامداران کشور تحت پوشش این طرح قرار نگرفتهاند؟ چرا بین دامداران تبعیض قائل میشوند؟ دامدار عشایر و غیر عشایر در یک مرتع دامهایشان را میچرانند و تنها تفاوتشان این است که عشایر در چادر هستند، ولی دامداران در خانههای روستایی زندگی میکنند. مرتع برای هر دوی آنها فقیر است. نهاده یا برای هر دو گران است یا وجود ندارد.
آیا دامداران از سامانه بازارگاه راضی هستند؟
ایجاد سامانه بازارگاه، ظلم بزرگی در حق دامداران سبک است؛ چراکه اکثریت گوسفندداران غیرمتشکل هستند و برای تامین نهاده با چالشهای متعددی روبهرو هستند.
در بهمن ۱۳۹۸ که سامانه بازارگاه راهاندازی شد اتحادیههای مرکزی از روند توزیع حذف شدند و تصدیگری به جهاد کشاورزی استانها و شهرستانها واگذار شد. نتیجه این شد که سهمیه دامهای سنتی را کم در نظر گرفتند و از طرفی مکانیزم توزیع هم بهگونهای بود که همان سهمیه کم هم به آنها نرسید و دامداران دام سبک در سال ۱۳۹۹ مجبور شدند که نهادههای موردنیاز خود را از بازار آزاد تهیه کنند. براساس این بازارگاه وزارت جهاد کشاورزی برای تامین نهاده، گوسفند را در اولویت سوم قرار داده است و بهرغم دستورات اکید معاونت امور دام و سازمان مرکزی تعاون روستایی مبنی بر متشکل کردن دامداران سبک، اما متاسفانه در ۲ سال گذشته موانع متعددی در استانها و شهرستانها داریم؛ چراکه برخی استانها اجازه تشکیل تعاونی دام سبک را ندادند و نمیدهند یا در صورت تشکیل تعاونی از ورود آنها به سامانه بازارگاه و تخصیص نهاده خودداری میکنند.
در ثانی متاسفانه میزان ارائه نهادههای دامی به دامهای سبک بدون در نظر گرفتن شیردهی، آبستن بودن و شیرخوار است. بههرروی سال گذشته به دلیل محدودیتی که در واردات نهادههای دامی وجود داشت اولویت دریافت نهاده به مرغداران، بعد از آن به دامداران شیری و بعد از آن به دامداران گوشتی اختصاص یافت که دامداران مجبور شدند بخش عمدهای از نهادههای موردنیاز خود را از بازار آزاد تهیه کنند و قیمت سایر نهادههای تولید نیز تحت تاثیر قیمت نهادههایی که در بازار آزاد به فروش میرفت، افزایش چشمگیری پیدا کرد و درنتیجه قیمت تمامشده تولید بسیار گران شد.
آیا میتوان گفت مشکلات نظام توزیع، علت اصلی گرانی گوشت در بازار است؟
بنا بر برآوردهای مرکز پژوهشهای اقتصادی وزارت جهاد کشاورزی، قیمت تمامشده هر کیلو دام پروار بالای ۱۱۰هزار تومان است، درحالیکه قیمت دام زنده ۴۶هزار تومان و در برخی استانها ۴۲ تا ۴۳هزار تومان است که با قیمت تمام شده تولید فاصله دارد.
بخشی از دلایل قیمت بالای گوشت در بازار را میتوان در یک نظام توزیع ناصحیح دانست وقتی تولیدکننده دسترسی مستقیم به بازار ندارد و درنتیجه بازار در اختیار حلقههای واسط است، با اینوجود دلالها بازار را به نفع خود تمام میکنند.
بنابراین نیاز است بازنگری در نظام توزیع محصولات کشاورزی شود و ساماندهی عرضه محصولات کشاورزی در بازار داخل که یکی از ماموریتهای اصلی وزارت جهاد کشاورزی است در دولت آینده باید مورد توجه قرار گیرد.
آیا ترخیص نهادههای دامی طی روزهای اخیر باعث کاهش قیمتها نشده است ؟
عرضه فراوان نهاده تا حدودی بر بازار اثر گذاشته بهطوریکه قیمت جو را کاهش داده است، اما با این وجود اکثر گوسفندداران که عضو تعاونی نیستند یا اجازه تشکیل تعاونی را ندارند، باز محروم ماندند؛ چراکه سامانه بازارگاه اختیار کار را به دست جهاد کشاورزی استانها داده و همین موضوع باعث شده که با برخورد سلیقهای استانها مواجه شویم.
مطالبات دامداران از دولت چیست؟
در وهله اول باید بگویم از دولت آینده میخواهیم که ریشه قیمتگذاری دستوری را در کشور بخشکاند و فعالیت حاکمیتی خود را انجام دهد. متاسفانه طی سالهای اخیر مشاهده کردیم دولت تصدیگر حوزه کشاورزی شده درحالیکه این فعالیتها جزو وظایف اتحادیهها است.
اگر دولت به بخش حاکمیتی خود رجعت کند میتوانیم امید داشته باشیم که این حوزه نجات پیدا میکند. بهطور مثال دولت بهتازگی دست به افزایش قیمت شیر خام زده است که این اقدام دولت تاثیر چندانی بر بازار دام سبک نمیگذارد. دولت زمانی که خود را متولی قیمتگذاری شیر خام میداند، در برابر قطره به قطره شیری که تولید میشود مسوولیت دارد و باید آن را از تولیدکننده خریداری کند.
مادامیکه دولت قیمت دستوری برای شیر خام و فرآوردههای لبنی تعیین میکند، تولیدکننده در ضرر خواهد بود حتی درصورتیکه قیمت مصوب مورد تایید دامدار باشد، دود رقابتی نبودن بازار به چشم دامدار میرود.
از دولت آینده خواستاریم که سهم خود را از بخش تولید کاهش دهد و ریشه قیمتگذاری دستوری را بخشکاند.
برای حمایت از تولیدکنندگان دام سبک باید زنجیره پرورش دام مورد توجه قرار گیرد و تنها به صورت تکمحصولی و تولید گوشت قرمز اکتفا نشود. البته این موضوع در سال ۱۴۰۰ موردتوجه قرارگرفته است.
برنامههای سال ۱۴۰۰ در بخش تولید دام سبک در سال رفع موانع تولید چیست؟
امسال دو محور تکمیل زنجیره گوشت قرمز (بازاریابی و کمک به عرضه دام) و همچنین اقتصاد دام سبک و خروج از تکمحصولی بودن در دستور کار قرار دارد که میتواند در این صنعت تحول ایجاد کند.
در زنجیره گوشت قرمز و بازاریابی باید بتوانیم مصرفکنندگان عمده گوشت قرمز را پای میز بیاوریم که به نتایجی برسیم تا تولیدکننده و مصرفکننده ما از این توان تولید برخوردار شوند و هیچیک متضرر نشوند.
بنابراین نیاز است اقتصاد دام سبک را از تکمحصولی خارج کنیم به این جهت به دنبال زنجیره تولید و ارزش پشم هستیم تا با ایجاد این زنجیره بتوانیم درآمدزایی در کنار گوشت قرمز برای تولیدکنندگان ایجاد کنیم.
متاسفانه طی سالهای گذشته روی موضوع زنجیره تولید پشم دام سبک در کشور کار نشده و تلاش ما این است که اقتصاد دام سبک را از تکمحصولی بودن خارج کرده تا دامدار از زیر فشار فقط تولید گوشت خارج شود.
طبق آمارها در سال ۹۹ حدود ۶۰میلیون رأس دام سبک در کشور تولید شد که بیشترین حجم تولید مربوط به استانهای آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، خراسان شمالی و خراسان رضوی بوده است.
بنابراین در این بخش برای توزیع دام زنده و گوشت قرمز باید سازوکار اندیشیده شود تا قیمت برای مصرفکنندگان کاهش پیدا کند و عوامل غیرضروری در شبکه توزیع حذف شود.
برای رشد در این حوزه باید چند مولفه را در نظر بگیریم. در بحث رفع موانع تولید، یکسری قوانین دستوپا گیر باید حذف شود، زیرا مشکلاتی در مسائل تولید در دام سبک وجود دارد. باید مقررات تسهیل شود تا تولید هم جنبه روانتری پیدا کند.
در بحث تسهیلات بخش کشاورزی صنعت دامداری و دامپروری کشور ازجمله تولید دام سبک و سنگین نیازمند کمک است. بهطورقطع باید این تسهیلات متناسب باکار و بخش تولیدی باشد اگر اینگونه نباشد کسی نمیتواند از این تسهیلات و امکانات استفاده کند.
لازم است بخشی از تصدیگریهای دولت به بخش خصوصی واگذار شود، در سالهای گذشته دولتها به تشکلها اعتماد کردند و تشکلها بازوان اجتماعی و اقتصادی بخش اقتصادی بودند و کمک کردند اما گر این اعتماد نباشد بهطور حتم مشکلات پیچیده میشود. سال ۹۹ اگر به تشکلها اعتماد میشد ما بهطور حتم با مشکل کمبود و توزیع مرغ و افزایش سرسامآور قیمت گوشت قرمز روبهرو نمیشدیم.
دولت سیزدهم چگونه میتواند چالشهای صنعت دام و طیور را حل کند؟
متاسفانه طی دو سال اخیر بیتوجهی گستردهای به حوزه کشاورزی شد و بهرغم هشدارهای مکرر کارشناسان و بخش خصوصی، دولتمردان به راه خود ادامه دادند و روند تخریب در همه حوزههای کشاورزی ازجمله دام، طیور، زراعت، آبوخاک را بهشدت شاهد بودیم.
اینکه ما فکر کنیم دولت آینده یکشبه قادر به ساماندهی اوضاع خواهد بود، خوشخیالی است و لازم است که برنامهریزی دقیق در این حوزه انجام شود و شاهد پراکندهکاریها نباشیم.