سرمایهگذاری پیوسته راه توسعه شرکتها
بیش از پنج دهه است که شاهد افول شرکتهای بزرگ در ایران و بالعکس صعود سریع شرکتهای نوپا و در پارهای موارد، تداوم بیوقفه توسعه آنها بودهایم. مطالعهای کوتاه درباره وضعیت این شرکتها نشان میدهد که هر زمان مدیران و سهامداران سعی کردهاند مانع خروج سود از واحدهای تولیدی-خدماتی شوند، توسعه، محقق شده و شرکت بزرگتر، بهرهورتر و قویتر شده است؛ اما هر زمان جذابیت سود، سهامداران را به طمع خرج سریع آن انداخته، شرکت به سمت زوال پیش رفته است. این اتفاق درباره شرکتهای غیردولتی عمومی و دولتی هم رخ داده است؛ نظیر شرکتهای در اختیار بنیاد مستضعفان در دهههای اول پس از پیروزی انقلاب یا شرکتهایی نظیر ذوبآهن اصفهان، خودروسازیها، زیرمجموعههای ایدرو، هواپیماییها و.... بالعکس مواردی هم بوده که شرکتها روی توسعه خود متمرکز شده و شاهد رشدهای دورقمی و تکرقمی سالانه بودهاند؛ نظیر فولادمبارکه، ملی مس، برخی شرکتهای پتروشیمی یا در بخش خصوصی تولیدکنندگان صنایع غذایی، شویندهها و...
چطور میتوان شرکتها را به سمت توسعه هدایت کرد؟ هنگامی که دولت درآمد شرکتها را در صورت توسعه ظرفیت و اشتغال از مالیات معاف کند و بالعکس برای تقسیم نقدی سود، مالیات سنگینی وضع کند، شاهد تغییر تصمیم مدیران و سهامداران خواهیم بود؛ اتفاقی که بهویژه در آمریکا زیاد رخ میدهد. مدیران باهوش شرکتهای چندملیتی با ارائه طرحهای عظیم توسعهای رسما از مالیات فرار میکنند. در نتیجه اگرچه در ظاهر سهامدار به سودش نمیرسد یا مدیران ارشد گاهی مالیاتی کمتر از حتی یک کارمند عادی پرداخت میکنند، اما در عوض زمینه ایجاد اشتغال بیشتر را فراهم کرده و از طرفی به اصطلاح «سهم ارزشمند» میشود. چندی پیش یک مدیر بخش خصوصی در این زمینه پیشنهادهای جالبی داشت. وی میگفت تخفیفهای مالیاتی باید به شکلی باشد که سرمایه واحد تولیدی تکافوی فعالیت جاری، توسعهای و سرمایهگذاری را بکند. بهطور مثال، میتوان ۷درصد تخفیف مالیاتی برای افزایش سرمایه بهصورت نقدی از محل مطالبات یا سود تقسیمی در نظر گرفت. به هر شکل تجربه نشان داده هر شرکتی که روی سرمایهگذاری و بهروزرسانی ماشینآلات و نیروهای انسانی متمرکز شده در گذر زمان پیشرفت کرده و حتی تندبادهایی نظیر تحریم و رشد قیمت دلار، انقباض اقتصادی و نظایر آن نتوانسته زیانی به آن وارد کند و بالعکس هر شرکتی با هر درجه از توانمندی که در دوران جوانی و سالهای ابتدایی فعالیت، اقدام به توزیع بیش از اندازه سود کند بعد از مدتی با انبوهی از مشکلات نظیر ماشینآلات فرسوده، بدهیهای پیدا و پنهان، دورماندن از فناوری و بازار مواجه میشود. دولت نیز با سیاستگذاریهای صحیح مالیاتی باید به سمتی برود که شرکتها به جای تقسیم سود نقدی، علاقهمند به سرمایهگذاری و توسعه شوند تا ضمن برخورداری از معافیت مالیاتی زمینه اشتغال و افزایش تولید را فراهم کنند.