در چرخه عمر شرکت (عرضه، رشد، بلوغ و افول) نقش فروش و سود از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و به همین دلیل، بین سود و بقای شرکت یک رابطه مستقیم وجود دارد، به طوری که ایجاد سود، موجب رشد و شکوفایی و افزایش دارایی‌ها (جاری یا ثابت) و بازده سهام شرکت می‌شود و برعکس، فقدان سود و ایجاد ضرر و زیان، موجب افول شرکت و کاهش دارایی‌ها می‌شود یا افزایش بدهی‌ها و تحمیل بار مالی به صاحبان سهام را در پی خواهد داشت و چنانچه ضرر و زیان طی چند سال ادامه یابد و زیان انباشته متورم شود، حیات و بقای شرکت را به مخاطره می‌اندازد. براین اساس، تحلیلگران مالی و کارگزاران بورس و اقتصاددانان، سود را در دو قالب سود حسابداری و سود اقتصادی تعریف می‌کنند.

سود حسابداری، از تفاوت بین درآمد و هزینه‌ها به‌دست می‌آید که این هزینه‌ها به صورت مشهود، مستند و آشکار در صورت‌های مالی انعکاس می‌یابد و شامل هزینه‌های تولید (مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و سربار) و هزینه‌های اداری، عمومی، توزیع و فروش می‌شوند و با محاسبه سود حسابداری، بازده سهام مشخص می‌شود و جریان نقدی(Cash Flow) را می‌توان پیش‌بینی کرد.

در حالی‌که سود اقتصادی مفهوم گسترده تری دارد و اگرچه همانند سود حسابداری، از تفاوت بین درآمد و هزینه‌ها به دست می‌آید، اما در محاسبه هزینه‌ها، علاوه بر هزینه‌های مشهود، مستند و آشکار، به هزینه‌های ضمنی و نهفته مانند هزینه‌های فرصت از دست رفته، توقف خط تولید، خواب سرمایه، هزینه ناشی از اشتباهات مدیر و ضایعات خارج از استاندارد نیز توجه می‌شود. بنابراین، با در نظر گرفتن ارزش زمانی پول و هزینه‌های ضمنی، قاعدتا سود اقتصادی کمتر از سود حسابداری خواهد بود. به همین دلیل، در ماده ۱۴۱ قانون تجارت ایران و قوانین بسیاری از کشورهای جهان نیز تصریح شده است که چنانچه بر اثر زیان وارده بر شرکت (زیان حسابداری)، حداقل نصف سرمایه شرکت از بین برود، هیات مدیره مکلف است بلافاصله مجمع عمومی‌ صاحبان سهام را دعوت کند تا در مورد انحلال یا بقای شرکت تصمیم‌گیری کنند. کیفیت سود، بدون کنترل هزینه و کنترل کیفیت تولید تحقق نمی‌یابد. به عبارت دیگر، کاهش کیفیت محصول تولیدی موجب بی‌تفاوتی نسبت به مصرف یا کاهش مصرف و به دنبال آن منجر به کاهش مقدار فروش و درآمد کل و در نهایت سود شرکت خواهد شد. در واقع، کیفیت سود مانند یک قیچی عمل می‌کند که یک لبه قیچی، کیفیت تولید است و لبه دیگر این قیچی، رضایت مصرف‌کننده است. نکته اساسی اینجاست که کیفیت سود، به خودی خود به دست نمی‌آید، بلکه به عواملی مانند ساختار سازمانی مناسب، ساختار سرمایه (ترکیب بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام) مطلوب، میزان شایستگی و توانمندی مدیران در کنترل هزینه‌ها، کیفیت تصمیم مدیران، رعایت کردن استانداردها، عملکرد بهره‌وری عوامل تولید و روش‌های اجرایی در بهینه‌سازی مصرف مواد و انرژی بستگی دارد. بنابراین، یکی از راه‌های تضمین کیفیت سود، وجود نیروی انسانی متخصص و متعهد مالی است که شخصیت کاردینالی و محاسبه‌گر (Personality Cardinal number) داشته باشد. در واقع، مدیر مالی حسابگر، قانونمند و منضبط می‌تواند هزینه‌های تولید و هزینه‌های اداری، عمومی، توزیع و فروش را به صورت کمی (عددی) و در قالب واحد پولی محاسبه، کنترل و نظارت کند. در واقع، شخصیت محاسباتی و کاردینالی مدیر مالی که مبتنی بر مدیریت خصوصی (حقوق خصوصی) است، ایجاب می‌‌کند که به مباحثی مانند اساسنامه، آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های شرکت و به قوانینی مانند قانون کار، تجارت، مالیات و تامین اجتماعی نیز توجه داشته باشند.

در سلسله مراتب سازمانی، با نزدیک شدن به راس هرم سازمانی، شخصیت کاردینالی مدیران ارشد، کمرنگ شده و شخصیت اردینالی (Ordinal number Personality) مدیران ارشد شرکت، بیشتر نمایان می‌شود که مبتنی بر مدیریت عمومی‌ (حقوق عمومی) است که تصمیم‌گیری‌ها و ارزیابی‌های اقتصادی و مالی در این سطح، بیشتر به صورت کیفی و رتبه‌بندی ترتیبی همراه با ملاحظات اجتماعی است و بیشتر به روابط تجاری بین شرکت‌ها، روابط بین مردم و دولت، روابطه بین کارگر و کارفرما و رعایت مسائل اجتماعی توجه دارند. کیفیت سود، به ضریب فزاینده تقاضا و رشد فروش، کاهش هزینه‌ها، ثبات و پایداری سود، بستگی دارد. بنابراین، سود یا منافعی که در اثر نوسانات نرخ ارز، جهش نرخ ارز، افزایش قیمت دستوری فروش، سود ناشی از فرار مالیاتی، سود ناشی از حباب قیمت بورس و هیجانات بازار به دست می‌آید، سود با کیفیت و موثر نیست و برعکس، سود یا منافعی که در اثر اصلاح ساختار سازمانی، اصلاح ساختار سرمایه (ترکیب بدهی‌ها و حقوق صاحبان سهام)، تصمیمات شایسته و هوشمندانه مدیر، ارتقای کیفیت در اثر رعایت استاندارد، بهینه‌سازی در مصرف مواد و انرژی، کنترل در اقلام تعهدی و تولید دقیق و درست با استفاده از فناوری‌های نوین، به دست می‌آید، موجب تضمین کیفیت سود خواهد شد و با تداوم و استمرار سود، رشد و تعالی تحقق می‌یابد.