معاون خرید شرکت فولاد مبارکه اصفهان اعلام کرد
نابسامانی در تامین مواد اولیه شرکتهای فولادی
در همین راستا، معاون خرید شرکت فولاد مبارکه اصفهان، در خصوص راهکارهای برونرفت از چالش تامین مواد اولیه شرکتهای فولادی میگوید: میزان سنگآهن در کشور محدود است و باید با دقت و برنامهریزی تولید و استخراج شود تا شرکتهای معدنی و فولادی بتوانند به مسیر خود ادامه دهند؛ ازاین رو در وهله نخست از سنگآهن و متعاقب آن، مشتقات معدنی گندله، کنسانتره و آهن اسفنجی باید استفاده صحیح و بهینه صورت گیرد. به اعتقاد رضا یزد خواستی در سایر بخشها نیز باید سهمیهبندیها در نظر گرفته شود تا این اطمینانخاطر برای شرکتهای فولادی لحاظ شود که مواد اولیه آنها بهموقع تامین خواهد شد تا آنها بتوانند بدون دغدغه ذهنی به تولید محصولات خود بپردازند. متن زیر ماحصل گفتوگوی ما با رضا یزدخواستی، معاون خرید شرکت فولاد مبارکه اصفهان حول محور چالشها و دغدغههای تامین مواد اولیه و اقدامات صورت گرفته در این شرکت است.
هم اکنون شرکتهای فولادی در حوزه تامین مواد اولیه با چه موانعی روبهرو هستند؟
در حال حاضر، تامینکنندههای مواد اولیه شرکتهای فولادی با سردرگمی و نابسامانی مواجه هستند که بر اساس آن، در تامین مواد اولیهای همچون سنگآهن، گندله، کنسانتره و آهن اسفنجی که موردنیاز شرکت فولاد مبارکه است دچار مشکل شدند که امیدواریم با تدابیر وزارت صنعت، معدن و تجارت این موضوع سامان یابد و کار به روال گذشته، به شکل پایداری پیش برود. در سال گذشته جدول سهمیهبندی از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت تهیه و ابلاغ شد که بر اساس آن، شرکتهای فولادی هر یک سهمیهای مشخص از کنسانتره، گندله و آهن اسفنجی دریافت کردهاند که این اقدام، شرایط متوازن، بالانس و پایداری را ایجاد کرد که نتیجه آن را در تولید و صادرات سال ۹۹ شاهد بودیم؛ بنابراین به نظر میرسد در وهله نخست باید این جدول سهمیهبندی ادامه یابد و مطابق با روال گذشته پیش برود؛ زیرا این روال نتیجه داده و اثربخش بوده و درواقع یک نوع تقسیمکار بین شرکتهای معدنی و شرکتهای فولادی صورت گرفته که توانسته شرکتهای فولادی را بهجایی برساند که هم نیازهای داخلی را تامین کنند و هم صادرات خوبی را رقم بزند تا بتواند جایگزین بخشی از صادرات نفت شود.
به نظر شما درمجموع موانع پیش روی تامین مواد اولیه چیست؟
میزان سنگآهن در کشور محدود است و باید با دقت و برنامهریزی تولید و استخراج شود تا شرکتهای معدنی و فولادی بتوانند به مسیر خود ادامه دهند؛ ازاینرو در وهله نخست از سنگآهن و متعاقب آن، مشتقات معدنی گندله، کنسانتره و آهناسفنجی باید استفاده صحیح و بهینه صورت گیرد. در سایر بخشها نیز باید سهمیهبندیها در نظر گرفته شود تا این اطمینانخاطر برای شرکتهای فولادی لحاظ شود که مواد اولیه آنها بهموقع تامین خواهد شد تا آنها بتوانند بدون دغدغه ذهنی به تولید محصولات خود بپردازند. البته در خصوص نرخگذاری آنها در بورس باید مطالعه کافی صورت گیرد تا تصمیم بهینه اتخاذ شود. درگذشته سیستمی وجود داشت که تا سالجاری نیز اعمال میشد که وزارت صنعت، معدن و تجارت بر اساس آن قیمت فروش گندله، کنسانتره و آهناسفنجی را به کارخانههای فولادی ابلاغ میکرد و درصدی از متوسط تولید شمش خوزستان بود که این راهکار خوبی بود و امتحان خود را پس داده است.
بنابراین اگر اکنون قرار باشد که نرخ در بورس تعیین شود، باید سیاست قیمتگذاری مجموعه محصولات زنجیره فولاد از سنگ تا محصولات نهایی مورد مطالعه قرارگرفته و تبعات آن روی تولید و صادرات مورد بررسی قرار گیرد و سپس تصمیمگیری در این رابطه اعمال شود. به هر روی به نظر میتوان گفت فعالیت کارشناسی خوبی از سوی متخصصان این حوزه انجامشده و با اطمینان میتوان به سمت پیادهسازی آن با کمترین تبعات حرکت کرد.
برای تامین سریعتر مواد اولیه خود چه راهکارهایی را اتخاذ کردهاید؟
ما سهمیهای داریم که از سوی وزارت صنعت، معدن و تجارت تعیین شده و با آن عمده نیازهای فولاد مبارکه تامین میشود. بر این اساس اگرچه ما در تامین کنسانتره با مشکلاتی مواجه هستیم، ولی بههرحال تولید خود را رشد هم دادهایم. نکته حائز اهمیت آن است که تولید کنسانتره اگر بهاندازه کافی صورت نگرفته باشد یا تامین آن بهموقع صورت نگیرد، ما در تولید کنسانتره و آهن اسفنجی با مشکل روبهرو میشویم؛ بنابراین تمهیدی که فولاد مبارکه طی دو سال اخیر اندیشیده این است که روی معادن کوچک متمرکز شده و با این معادن قراردادهای بلندمدت منعقد کرده تا به آنها کمک کنیم تا بتوانند بهرهبرداری بالاتر و سودآورتری در تولید خود داشته باشند و بهتبع آن، تامین نیازهای فولاد مبارکه با چالش کمتری صورت گیرد. البته این روش تاکنون موثر و به نفع معادن کوچک و خود مجموعه مبارکه بوده از یکسو این معادن با متقاضی بزرگی همانند فولاد مبارکه قرارداد بستهاند و از سوی دیگر اثرات مثبت آن به فولاد مبارکه برگشته است.
اگر این مواد اولیه وارد بورس شود، به نظر شما چه اثرات مثبت یا منفی به دنبال خواهد داشت؟
اگر قیمت مواد اولیه در بورس وارد شود و در جریان عرضه و تقاضای واقعی قرار گیرد، بهصورت طبیعی سطح قیمت مواد اولیه بالا خواهد رفت و وقتی که هزینه تولید بالا برود، این موضوع در قیمت تمامشده محصولات فولادی منعکس خواهد شد و بر این اساس حرکت قیمت دومینووار ادامه خواهد یافت؛ بنابراین شرکتهای فولادی چارهای جز بالا بردن قیمت محصولات فولادی تولیدی خود ندارند. البته برخی اوقات مطرح میشود که شرکتهای فولادی باید قیمت مواد اولیه را بالا ببرند، اما قیمت محصولات نهایی خود را دست نزنند که این موضوع با هیچ مکانیزم اقتصادی قابلپذیرش نیست. پس اگر قرار است مکانیزم بازار بر تعیین نرخ مواد اولیه حاکم باشد، حساب دودو تا چهارتا است.
فراموش نشود شرکتهای فولادی در کنار سود احتمالا بالایی که ممکن است داشته باشند، هزینه بسیار سنگینی نیز دارند که بخشی از آن به طرحهای توسعهای یعنی گسترش افقی سرمایهگذاریهای فولاد مبارکه بازمیگردد بنابراین فولاد مبارکه شرکتی است که روی برنامههای توسعهای خود باید متمرکز شود و اگر قرار باشد وزن کافی به این برنامههای توسعهای داده نشود، ممکن است ظرف یک سال تا سه سال بعد مشکلی ایجاد نشود، ولی قطعا در طولانیمدت با مشکلات عدیدهای روبهرو خواهد شد. بنابراین صنعت و شرکت را به لحاظ ارتقای کیفیت محصولات و نیز کمیت تولید دچار مشکل خواهد کرد؛ بنابراین سودی که نصیب شرکت فولاد مبارکه یا سایر شرکتهای فولادی خواهد شد، همان سودهایی است که به سرمایهگذاری منجر شده است. پس اگر با یک نگاه تنگنظرانه گفته شود که سود شرکتهای فولادی بالا رفته و باید سود کمتری ببرند، عملا توسعه صنعت فولاد را هدف قرارداده و طبیعتا اثرات منفی در آینده بر جای خواهد گذاشت و این صنعت را با رکود و مشکل مواجه خواهد کرد و ما درنهایت از صنعت فولاد دنیا و توسعه این صنعت در سایر کشورهای جهان عقب خواهیم ماند.
چند درصد از مواد اولیه مورداستفاده از شرکت فولاد مبارکه از محل تولیدات داخلی تامین میشود؟
مواد اولیه شرکت فولاد مبارکه به صورت صددرصد از تولید داخلی تامین میشود و درمجموع میتوان گفت برای نیازهای جاری شرکت، به لحاظ مواد اولیه و ماشینآلات و تجهیزات و... بخش عمدهای از کالاها، وابسته به تولید داخل هستیم؛ که البته این با نیازهای توسعهای شرکت فولاد مبارکه متفاوت است؛ چراکه ممکن است بخشی از این نیازها برای امور توسعه متکی به خارج از کشور باشند، اما در مورد نیازهای جاری برآوردها حکایت از آن دارد که حدود ۸۰درصد از نیازهای جاری از داخل و ۲۰ درصد آن از خارج تامین میشود.
برنامه فولاد مبارکه برای تکمیل زنجیرههای تامین در تولید فولاد چیست؟
سالها است که این شرکت طرحهای تولید گندله و آهن اسفنجی را دارد و برآوردها حکایت از آن دارد که تولید کنسانتره و گندله تا سال ۱۴۰۴ متعادل خواهد شد. طی سالهای اخیر و آتی کمبود گندله و کنسانتره خواهیم داشت؛ ولی تا سال ۱۴۰۴ تولید این مواد اولیه با نیاز صنایع پاییندستی بالانس میشود؛ اما از سال ۱۴۰۴ به بعد، تولید آهناسفنجی با کمبود مواجه خواهد شد؛ بر همین اساس شرکت فولاد مبارکه باید ظرف سه تا چهار سال آینده در حوزه تولید آهناسفنجی سرمایهگذاری جدی داشته باشد.
فولاد سنگان در این حوزه چقدر میتواند گرهگشا باشد؟
فولاد سنگان در حال حاضر در حال تولید گندله است و طرح کنسانترهسازی آن نیز در مرحله تولید آزمایشی است که امیدواریم در سال ۱۴۰۰ به تولید اسمی خود برسد که در آن صورت، فولاد سنگان صرفا برای ما گندله تولید خواهد کرد و سنگ را از معادن سنگآهن سنگان دریافت کرده و تبدیل به کنسانتره و سپس گندله خواهد کرد و گندله را به فولاد مبارکه میدهد که هماکنون در سهمیهها نیز لحاظ شده است و تفاوتی در میزان خروجی گندلهای که سنگان به فولاد مبارکه خواهد داد، وجود ندارد و الان فولاد مبارکه باید کنسانتره را بهصورت سهمیهای خریداری کند یا از بازار آزاد بخرد و با راهاندازی کنسانترهسازی با سهمی که از معادن سنگان دارد، بخش عمده یا ۹۰ درصد از کنسانتره خود را تولید خواهد کرد و نیازی به خرید از بازار آزاد نخواهد داشت؛ اما کماکان در زنجیره، فولاد سنگان تولید آهن اسفنجی ندارد و کماکان مشکل تامین آهناسفنجی را در گروه فولاد مبارکه خواهیم داشت که باید برای آن تدبیری اندیشیده شود.
آیا برنامهای برای مشارکت در استخراج و اکتشافات دارید؟
حدود یک سال است که شرکتی برای اکتشافات و استخراج معادن جدید در فولاد مبارکه تشکیلشده و سهامدار آن گلگهر، چادرملو و فولاد مبارکه است و در آن قالب عملیات اکتشافات جدید در حال انجام است. البته بهموازات آن شرکت فولاد مبارکه نیز استخراج معادن را در حوزه معادن کوچک در دستور کار قرارداده تا کمبود خود را جبران کند، ولی در سطح کلان، با مشارکت شرکتهای معدنی و سایر شرکتهای فولادی روی معادن بزرگ در حال مشارکت با شرکتهای بزرگ هستیم. در سطح معادن کوچک نیز فعالیتهایی را برای تامین کسری نیازهای خود خواهیم داشت.
برنامه فولاد مبارکه برای سال ۱۴۰۰ چیست؟
برنامه ما این است که بهصورت مستمر و پایدار، مواد اولیه را که در سال ۱۳۹۹ دریافت کردیم در سال ۱۴۰۰ به مرحله تولید برسانیم. فولاد مبارکه خود بهتنهایی هفت میلیون تن تولید دارد و با شرکتهای مجموعه خود، ۳/ ۱۰ میلیون تن تولید خواهد داشت که اگر فولاد سفیددشت هم به مدار تولید بیاید، ۸۰۰ هزار تن دیگر نیز به این ظرفیت اضافه خواهد شد. تلاش ما این است که مواد اولیه را تامین کنیم و بتوانیم در خود فولاد مبارکه هفت میلیون تن تولید و به فروش برسانیم ضمن اینکه برنامههای توسعهای شرکت فولاد مبارکه نیز حول محور نورد گرم۲ پیش خواهد رفت که اگر آن اتفاق بیفتد و فولاد مبارکه برای تولید فولاد کیفی وارد عمل شود میتواند گرید تولید فولاد کشور را ارتقا بخشد.