سخن اول
مشکلات توسعه شرکتهای فناوری محور
در قدم بعدی تلاش برای رفع نیازهای داخلی را آغاز کردم. کمک به دکتر احسان میوهچی برای بهوجود آوردن صنایع الکترونیک افراتاب در این دوره بود. درست در این دوره مرکز صنایع نوین وابسته به وزارت صنایع بهوجود آمد که در دورانی محدود و مشعشع در توسعه چندین دسته تکنولوژی سرمایهگذاری جدی کرد که تقریبا همه آنها منجر به نتایج ماندگار برای کشور شدند. طی ۳۰ سال گذشته روی بیش از ۸۰ پروژه تحقیق و توسعه کار کردهام و اینک با تلاشی پیگیر هنوز هم ترکیبی از کار دانشگاهی و شرکتی نصیب من است. اینک عضو هیاتمدیره سندیکای مخابرات هستم. سندیکای ما یک NGO با بیش از ۱۵۰ عضو است. مهمترین خواسته ما در سندیکا گشایش LC داخلی مانند انجام آن برای خرید خارجی است. تصور این است که چنین خواستهای مورد قبول قرار گیرد و اجباری شود؛ اما وارد سال پنجم شدهایم و ظاهرا سال جهش تولید هم برای انجام آن اثری نداشته است. در وضع موجود و ریال ناپایدار برخی سازمانها بدهیهای چهار، پنج ساله دارند که بر خلاف شرع یا عرف نه شامل جریمه میشوند و نه شامل بهره. این وضع اولین سنگ بنای نظام سازمانیافته کشوری در جهت ترجیح واردات است.
خواسته دیگر فعالان کسبوکار تجدید نظر در تعرفههای ارتباط صوتی و ارتباط دیتا است. زیرا در وضع موجود اپراتورها عملا تمام کار توزیع دیتا را بر عهده گرفتهاند. درحالحاضر همه ما از دیتای گوشی استفاده میکنیم و در منازل هم مودم ۴G-Lte را مورد استفاده قرار میدهیم و توزیعکنندگان ADSL و FCPها رو به افول نسبی هستند. مردم هم فعلا راضیاند. اما شبکه موبایل فعلی در درازمدت جوابگوی نیازهای فزاینده دیتا نخواهد بود. در اینجا احتیاج به نقشه راه توسعه فیبر در کشور داریم تا پنج سال دیگر از دنیا عقب نباشیم. ریشه این مشکلات در مشورتناپذیری مدیران و انتخاب آنها براساس سبقه سیاسی بهجای سبقه فنی در مناصب مهم تصمیمگیری است. این مساله بهطور طبیعی منجر به نداشتن نقشه راه شده است. درحالیکه تمام کشورهای قدرتمند جهان اهداف صنعتی زماندار در توسعه برای دستیابی به تکنولوژیهای کلیدی دارند. چنین حرکتی در داخل کشور ما وجود ندارد یا اگر هست براساس اشتباهات بنیادی بنا شده که با محدودیتهای ما منافات کامل دارند. از چند سال قبل در زیرکمیتههای سازمان برنامه برای توسعه و تحقیقات در بخش مخابرات عضو شدم تا چیزی بیاموزم و شاید برای حل چالشها کمکی کنم. این حرکتها در بخش High Tech کشور هر روز کمرنگتر میشوند.
در واقع تفکرات در ۵۰ سال اخیر در این بخش تغییر چندانی نکردهاند. در خرید تجهیزات مخابراتی شرکتهای تولیدکننده بومی در دو بخش «تجهیزات زیرساخت» و «تجهیزات سمت مصرفکننده» (بهعنوان مثال شبکه موبایل و گوشی موبایل) در بخش اول به واسطه وسواس در خرید رولزرویس و تاکید بر آخرین سطح تکنولوژی که نوعا در طول عمر محصول حتی مورد استفاده قرار نمیگیرد و در بخش دوم با حربه قیمت از بازی حذف میشوند. مسوولان Hi-Tech کشور هم هرگز در مورد توسعه تکنولوژی بهجز در دوران مرکز صنایع نوین نقشه راهی نداشتهاند.
سالهاست که اگر جنسی از گمرک عبور کند کاملا مجاز تلقی میشود. آیا نمیتوان اپراتور را برای خرید و استفاده از کالایی که دارای نمونه ساخت داخل است در حین استفاده از آن جریمه کرد؟ دراین موضوع تبصره قانونی ۱۶۳ وجود دارد که متولی مربوطه آن را عملا تعطیل کرده است. مرزهای گسترده زمینی و دریایی ما امکان قاچاق را بسیار زیاد کرده است و بسیاری تجهیزات ممکن است از این مبادی تامین شده باشد. با اجرای تبصره ۱۶۳ اپراتورها وارد مرحله مراقبت داخلی از خریدهای خود میشوند. یکی از پیشنهادهای سندیکای مخابرات از فرط ناچاری برای مقابله با این موضوع اجرای گمرک وزنی بوده است. با این روش لااقل پایه و جعبه فلزی تجهیزات و راک و منابع تغذیه را که میتوانند در داخل تهیه کنند از خارج نیاورند. پیشنهاد دیگر سندیکا این است که برای شفافیت در تشخیص بازرگان و تولیدکننده درجهبندی خوداظهاری برای میزان بومی بودن مانند تولید خارجی یا نیمهمونتاژ داخلی با طراحی خارجی و... توسط شرکتکنندگان در مناقصات رعایت شود.
متاسفانه واردات با نام تولید سالهاست در مواردی رایج است. همچنین سالهاست که نمایندگان مجلس و مقامات مسوول رقص ماشینآلات SMD را در خط تولید بهعنوان اوج تولید داخل میانگارند. اگر ما نخواهیم تولیدات داخلی داشته باشیم و بازار برای داخلیها بهوجود نیاوریم و مفهوم عمق تولید را نفهمیم هرگز تحولی در این بخش در کشور نخواهیم داشت. بدیهی است در جهان امروز تلاش برای توسعه تکنولوژی نیاز به ارتباطات جهانی دارد. متاسفانه سالهاست بهدلایل سیاسی این ارتباطات قطع شده است. در این میان جالب است ما به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان مهندسان برق و کامپیوتر تبدیل شدهایم.
حدود یکچهارم فارغالتحصیلان دانشگاهی ما در این دو رشته تحصیل میکنند و وقتی کاری در شان خود در کشور نمییابند با کمال تاسف بهدنبال کار در خارج میروند. تصور من در ابتدای بازگشت به کشور این بود که مشکلات روابط بینالملل به تدریج به سمت تعادل رفته و تحصیلات در غرب موجب توسعه روابط دوستی و توسعه منافع متقابل میشود و بارها این نکته را در محافل فنی کشور متذکر شدهام. البته تلاش میکنم در موضوعاتی که در آن تخصص ندارم ورود نکنم و قضاوت صحت یا غلط بودن رویه موجود یا شیوه مورد نظر خود را به آیندگان و تاریخ خواهم سپرد.
نبود یک تفکر منسجم در مورد شیوه رشد و توسعه تولید در این زمینه درکشور بسیار تاسفبرانگیز است. هم اینک که داریم به سمت خاور دور متمایل میشویم چرا دانشجو برای تحصیل به چین نمیفرستیم؟ چرا کرسیهای ادبیات چینی را در دانشگاهها توسعه نمیدهیم؟ خوب است بدانیم آمریکاییها در گذشته به واسطه اعتمادبهنفس بالا و جلو بودن در تکنولوژی،دستاوردهای مهندسی خود را با سخاوت پخش میکردند که البته هنوز هم در بخش علمی و دانشگاهی ادامه دارد. در خاور دور به واسطه زبانهای نسبتا سنتیتر در مقایسه با زبانهای هند و اروپایی، ظرفیتهای لازم برای مستندسازی علمی و لغتسازی وجود ندارد. در این کشورها ادبیات شفاهی زیادی وجود دارد که از یک مهندس به دیگری منتقل میشود و انتظار گرفتن دستورالعمل و منوالهای عملیاتی کتبی بسیار بعید است. واقعا در انتخابهای مهم برای کشور نقش توسعه علمی و مهندسی در مخابرات و IT چقدر لحاظ میشود؟
آخرین و جدیدترین مشکل، تفکر جدیدی است که در کشور غالب شده که با نهضت استارتآپی در بخش IT جبران مافات شده و به سرعت رشد خواهیم کرد. در یک قیاس معالفارق با کشورهای غربی که صاحب تکنولوژی بنیادی هستند زمینههای جدید رشد آنها الگوی تقلیدی حساب نشدهای برای ما شده است. ما هم قرار است همه چیز را کنار بگذاریم و با تمرکز بر توسعه نرمافزار آن هم فقط به اتکای بازار آزاد و بدون تمهیدات قانونی به توسعه اقتصادی شگرف برسیم. از نظر من بدیهی است که شرکتداری در این شرایط بسیار سخت است، مادامی که برای توسعه تکنولوژی در کشور نقشه راه نداشته باشیم شرکتهای جوان و نو پا نمیتوانند سوار قطار توسعه کشور شوند، مادامی که توجه نکنیم که نزدیک یک چهارم کل فارغالتحصیلان کشور در دو رشته برق و کامپیوتر تحصیل میکنند که به معنی سرمایهگذاری سنگین ملی در این بخش است، مادامی که برای خارجی LC گشایش میکنیم و طلب داخلی را با سالها تاخیر پرداخت میکنیم، مادامی که برای توسعه فیبر در کشور برنامه واقعی و عملیاتی نداریم، مادامی که تبصره ۱۶۳ را اعمال نمیکنیم، مادامی که اصلا به اهمیت ارتباطات خارجی برای توسعه تکنولوژی در کشور واقف نیستیم و بالاخره مادامی که دراین بخش نقشه راه نداریم و سرنوشت جوانان را به عوامل بازار سپردهایم به اصطلاح ما برقیها سوار بر مدار حلقه باز حرکت میکنیم. در پایان مواردی را بهعنوان نیازهای مبرم برای تدوین نقشه راه پیشنهاد میکنم. بهنظرم اهمیت زیرساخت همانند Amazon Web Service برای توسعه کسبوکار دیجیتال و نقش دولت در توسعه این زیرساخت ضروری است.همچنین باید بهدنبال تسهیلات صادراتی بهطور خاص در حوزه فناوری به منظور افزایش اشتغال، ارزآوری برای کشور در سطح اقتصاد کلان و رشد کسبوکارها و بهبود کیفیت محصولات در سطح بنگاه اقتصادی بود.
همچنین باید بهدنبال حذف جدی همه موانع و ایجاد بستر جذب سرمایهگذاری خارجی، با هدف انتقال دانش، تجربه و پول به کسب وکارهای کشور و استفاده از فرصت طلایی صادرات خدمات بهدلیل نرخ تبدیل ارز به سایر ارزها و تعرفهگذاری منطقی بر روی محصولات وارداتی با هدف تقویت توان تولید داخل و جلوگیری از قاچاق رفت. همچنین باید بهدنبال انتخاب چند زمینه مشخص در بخش HiTechکه در آن دارای مزیت نسبی بوده و استعداد داریم و تعیین اهداف کمی و پایش آنها در یک بازه ۴ ساله برویم.