تحولات جهانی مس در سال ۲۰۲۵ بررسی شد؛
جذابیت بازار فلز سرخ
در سال ۲۰۲۵، تمرکز تولید مس در دست معدنیهای بزرگ جهان بار دیگر نمایان شد. ردهبندی سال ۲۰۲۴ معادن بر اساس میزان تولید، معدن اسکندیدا در شیلی را با ۱.۲۸میلیون تن در صدر نشان داد، اما معدن مشترک بیاچپی و ریو تینتو (BHP-Rio Tinto) از نظر افزایش درصدی تولید نسبت به رقبا عملکرد قابلتوجهی داشت. این رشد، نتیجه سرمایهگذاریهای گسترده در زیرساختها و بهبود بهرهوری عملیاتی است. کارشناسان معتقدند که رقابت برای افزایش تولید تنها به ظرفیت استخراج محدود نمیشود و شامل استفاده از فناوریهای نوین (advanced technologies)، کاهش هزینههای عملیاتی (operating costs) و بهینهسازی فرآیندهای استخراج نیز میشود. گسترش لیست ۱۰ معدن برتر به ۲۰ معدن در نیمه نخست سال ۲۰۲۵، امکان تحلیل جامعتری از ظرفیت جهانی مس را فراهم کرد و به سرمایهگذاران و تحلیلگران بینالمللی کمک کرد تا روندهای آینده بازار را پیشبینی کنند.
این اطلاعات نشان میدهد که معادن بزرگ همزمان با افزایش تقاضای جهانی، مجبور به نوآوری در فرآیندهای استخراج و مدیریت منابع هستند تا از فشارهای محیط زیستی و محدودیتهای قانونی عبور کنند. تحلیل دادهها همچنین حاکی از آن است که نوسانات قیمت و رقابتهای بینالمللی، فشار مضاعفی بر معادن ایجاد میکند و تصمیمات برای سرمایهگذاری و توسعه، نقش تعیینکنندهای در حفظ جایگاه رقابتی این معادن دارد. افزایش ظرفیت تولید بدون توجه به استانداردهای محیط زیستی و مسوولیت اجتماعی ممکن است ریسکهای بلندمدت برای شرکتها و بازار ایجاد کند. روند تولید در نیمه دوم سال نیز نشان داد که معادن بزرگ همچنان به دنبال بهرهبرداری بهینه و کاهش ضایعات هستند تا ضمن حفظ سودآوری، پاسخگوی تقاضای جهانی باشند.
معادن دستنخورده آمریکا
پروژههای معدنی دستنخورده در آمریکا، به ویژه معدن مورنسی در آریزونا و پروژه مس ریزولوشن در آریزونا، توجه ویژه کارشناسان و سرمایهگذاران را به خود جلب کردند. معدن مورنسی با بیش از ۱۰میلیون تن مس موجود در پشتههای ضایعاتی پس از بیش از ۱۵۴ سال بهرهبرداری، قصد دارد با استفاده از فناوری استخراج سولفیدی ۴۰۰هزار تن تا سال ۲۰۳۰ تولید کند. این رویکرد نشاندهنده نقش فناوریهای نوین در اقتصادیسازی منابع غیرمتعارف است. پروژه مس ریزولوشن، که توانایی تامین یکچهارم نیاز داخلی آمریکا را دارد، بیش از دو دهه و با سرمایهگذاری بیش از ۲میلیارد دلار هنوز به بهرهبرداری نرسیده است.
موانع اصلی شامل مجوزهای دولتی، مخالفتهای بومیان و نگرانیهای زیستمحیطی بوده است. این موضوع نشاندهنده پیچیدگی سیاستگذاری، اهمیت رعایت استانداردهای محیط زیستی و نقش شفافیت در مدیریت پروژههای معدنی است. با وجود تاخیرها، این معادن بالقوه میتوانند نقش محوری در تامین آینده مس آمریکا ایفا کنند و موفقیت آنها مستلزم تعامل مستمر با جوامع محلی، بهینهسازی فرآیندهای استخراج و مدیریت موثر ریسکها است. سرمایهگذاریهای بینالمللی در پروژههای مشابه، روندی از نوآوری در فناوریهای استخراج و کاهش هزینهها را نشان میدهد. تحلیلگران معتقدند که استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته و رویکردهای پایدار نه تنها منابع را اقتصادی میکند بلکه باعث حفظ اعتبار شرکتها در بازارهای جهانی نیز میشود.
تاثیر سیاستهای زیستمحیطی و مجوزدهی بر فعالیت معادن
سال ۲۰۲۵ بار دیگر نشان داد که سیاستهای زیستمحیطی و مقررات مجوزدهی نقش تعیینکنندهای در عملکرد معادن جهانی مس دارند. شرکت گِلِنکور در کانادا (Glencore Canada) با بررسی امکان تعطیلی کارخانه ذوب هورن و پالایشگاه کانادایی مس به دلیل هزینههای بیش از ۲۰۰میلیون دلاری ارتقاء محیط زیستی، نمونهای از فشارهای مالی و محیط زیستی بود. چنین تصمیماتی میتواند بیش از هزار شغل و تولید سالانه ۳۰۰ هزار تن مس را تحتتاثیر قرار دهد. علاوه بر این، اضافه شدن مس و نقره به فهرست مواد معدنی حیاتی توسط سازمان زمینشناسی آمریکا تاکیدی بر اهمیت استراتژیک این فلزات است و میتواند زمینهساز سرمایهگذاری و اصلاح فرآیندهای مجوزدهی شود. کارشناسان معتقدند موفقیت معادن آینده به توانایی آنها در رعایت استانداردهای محیط زیستی، کاهش ریسک حقوقی (legal risk) و بهرهبرداری مسوولانه بستگی دارد.
فشارهای مجوزدهی همزمان با افزایش تقاضا، هزینهها و زمان اجرای پروژهها را افزایش داده و شرکتها را مجبور به نوآوری و سرمایهگذاری بیشتر میکند. این روند باعث شده تا شرکتها به دنبال توسعه تکنولوژیهای کماثر محیط زیستی و بهرهوری انرژی باشند. بررسی دادههای بازار نشان میدهد که معادن موفق در مدیریت این فشارها، نه تنها پایداری تولید خود را تضمین میکنند بلکه توانایی جذب سرمایههای کلان و اجرای پروژههای بلندمدت را نیز دارند.
نوسانات قیمت و پیشبینیهای بازار
در سال ۲۰۲۵، قیمت مس با نوسانات شدید مواجه بود و بین ۱۱هزار تا بیش از ۱۲هزار دلار به ازای هر تن در بازارهای لندن و شیکاگو تغییر کرد. اختلالات تولید در معادن گراسبرگ در اندونزی، ال تنتیته در شیلی و کیبرا دا بلانکا دوم در شیلی، کاهش موجودی مس در بورس لندن و تقاضای قوی چین از اصلیترین دلایل افزایش قیمت بودند. برخی تحلیلگران پیشبینی کردند که قیمت مس در سال ۲۰۲۶ بین ۱۰ تا ۱۱هزار دلار به ازای هر تن باقی بماند و سعی کردند واقعبینی را به بازار بازگردانند، درحالیکه پیشبینیهای دیگر حاکی از رسیدن متوسط قیمت به بیش از ۱۱هزار دلار در سال آینده و احتمال جهش تا ۱۵ هزار دلار بودند. این اختلاف دیدگاهها نشاندهنده عدم قطعیت در عرضه و تقاضای جهانی است.
کارشناسان معتقدند که اختلالات کوتاهمدت در تولید و سیاستهای تعرفهای آمریکا فشار زیادی بر بازار وارد میکند، اما روند بلندمدت تحت تاثیر رشد تقاضا در بخش برق و الکتریکی شدن صنایع باقی خواهد ماند. سرمایهگذاران با دقت روند تولید، ذخایر موجود و شرایط ژئوپلیتیک را دنبال میکنند تا تصمیمات استراتژیک خود را اتخاذ کنند. تحلیلها نشان میدهد که نوسانات کوتاهمدت ممکن است فرصتهای سرمایهگذاری سودآور ایجاد کند، اما ریسکهای بنیادی صنعت مس همچنان نیازمند برنامهریزی دقیق و مدیریت هوشمندانه است.
تسلط چین بر فرآوری و تجارت جهانی
در سال ۲۰۲۵، چین بیش از نیمی از ظرفیت فرآوری مس در جهان را در اختیار داشت و با کنترل بیش از ۵۳درصد از فرآوری جهانی، نقش بسیار مهمی در تعیین قیمت و عرضه این فلز ایفا کرد. آمریکا و متحدان آن تنها حدود ۱۵ تا ۲۰درصد از ظرفیت فرآوری را کنترل میکنند و این تمرکز قدرت، امنیت عرضه مس برای سایر کشورها را تحت تاثیر قرار داده است. رقابتهای تجاری میان چین و آمریکا، اثر مستقیمی بر قیمتها و جریان سرمایهگذاری در بازار جهانی گذاشت و فشار بیشتری بر سایر تولیدکنندگان وارد کرد.
علاوه بر این، سرمایهگذارانی که با پیشبینی افزایش قیمتها در بورسهای محلی موقعیتهای خرید گسترده ایجاد کردند، نشان دادند که حتی سرمایهگذاران خصوصی میتوانند جهت حرکت بازار را تحت تاثیر قرار دهند. کارشناسان معتقدند تمرکز فرآوری و سرمایهگذاریهای کلان باعث افزایش نوسانات قیمت و ریسکهای ژئوپلیتیک میشود و دولتها و سیاستگذاران باید برای تنوعبخشی منابع و فرآوری راهکارهای استراتژیک تدوین کنند. این وضعیت همچنین انگیزهای برای توسعه پروژههای جدید، بهینهسازی فرآیندهای تولید و کاهش وابستگی به بازارهای محدود ایجاد کرده است. تحلیلگران بر این باورند که تنوع در منابع و فرآوری، کلید پایداری بازار مس در بلندمدت است و کشورها باید سرمایهگذاری در زیرساختها و فناوریهای پیشرفته را در اولویت قرار دهند تا هم امنیت عرضه و هم ثبات قیمتها تضمین شود.
پروژههای جدید در آفریقا و آمریکای لاتین
افتتاح ذوب مس کاموا-کاکولا توسط شرکت ایوانهو ماینز با ظرفیت تولید ۵۰۰ هزار تن در سال، بزرگترین ذوب مس آفریقا را ایجاد کرد و تولید آند با خلوص ۹۹.۷درصد را آغاز کرد. این ذوب با استفاده از انرژی برق آبی و فرآوری کنسانترههای فازهای مختلف، روند توسعه صنعتی منطقه را سرعت بخشیده و نمونهای از همکاری موثر بین پروژههای بزرگ معدنی و زیرساختهای پایدار انرژی را ارائه کرده است. این پروژه نشان میدهد که ترکیب فناوریهای مدرن و استفاده از منابع انرژی پایدار میتواند بهرهوری و اثرگذاری پروژههای معدنی را افزایش دهد. در آمریکای لاتین، بازگشایی معدن کبری پاناما پس از تعطیلی ناشی از اعتراضات محلی و مسائل امنیتی، اهمیت تعامل با جوامع محلی، رعایت استانداردهای محیط زیستی و انعطاف در مدیریت بحرانهای سیاسی را برجسته کرد.
کارشناسان معتقدند که موفقیت پروژهها در این مناطق نه تنها عرضه جهانی مس را تقویت میکند بلکه میتواند نوسانات کوتاهمدت قیمتها را کاهش داده و امنیت سرمایهگذاری را ارتقا دهد. مدیریت بهرهبرداری در شرایط سیاسی و اجتماعی پیچیده، شاخص مهمی برای ارزیابی توانایی شرکتها در اجرای استراتژیهای بلندمدت و اثرگذاری بر بازار جهانی مس محسوب میشود. سرمایهگذاری در چنین پروژههایی نیازمند رویکردی جامع است که شامل مدیریت ریسک، تعامل مستمر با جوامع محلی، رعایت مقررات زیستمحیطی و بهینهسازی فرآیندهای تولید باشد تا هم پایداری و هم سودآوری پروژه تضمین شود.
تحولات ادغام و اکتساب
ادغامها و اکتسابهای بزرگ بخش مهمی از تحولات بازار مس در سالهای اخیر را تشکیل دادهاند. برنامه ادغام ۵۳میلیارد دلاری شرکت انگلو امریکن و تک ریسورسز میتواند تا اوایل دهه ۲۰۳۰بزرگترین معدن مس جهان را ایجاد کند و از معدن اسکندیدا پیشی گیرد. این ادغام شامل یکپارچهسازی معدن کیبرا دا بلانکا با عملیات کلاهوآسی است و امکان بهرهبرداری بهینه از منابع و کاهش هزینههای عملیاتی را فراهم میکند. پایان همکاری مشترک انگلو و آرک ماینرالز در زامبیا نمونهای از تغییرات استراتژیک در سرمایهگذاریهای بینالمللی است که توانایی شرکتها در مدیریت پروژههای بینالمللی را نشان میدهد.
کارشناسان معتقدند ادغامها و اکتسابها برای ایجاد بهرهوری در مقیاس بزرگ، کاهش ریسک عملیاتی و افزایش رقابتپذیری در بازار ضروری هستند. این روندها همچنین میتوانند به توسعه زیرساختها، جذب سرمایه و بهبود تکنولوژیهای استخراج و فرآوری کمک کنند و جایگاه شرکتها در بازار جهانی را تقویت نمایند. تحلیلگران میگویند شرکتهایی که استراتژیهای هوشمندانه ادغام و اکتساب را اجرا میکنند، نه تنها از نظر اقتصادی سودآور هستند، بلکه توانایی بیشتری برای مقابله با نوسانات بازار و فشارهای جهانی دارند. این تحولات نشان میدهد که مدیریت منابع، بهرهوری و نوآوری تکنولوژیک در کنار سرمایهگذاریهای کلان، کلید موفقیت بلندمدت در صنعت مس محسوب میشوند و شرکتها با برنامهریزی دقیق میتوانند سهم خود از بازار جهانی را افزایش دهند.
بنابراین، سال ۲۰۲۵، سالی نوسانی و پیچیده برای بازار مس بود. قیمتها به بالاترین حد تاریخی رسید، اما نوسانات شدید، اختلالات تولیدی و چالشهای زیستمحیطی بر روند بازار سایه افکندند. معادن بزرگ جهان، پروژههای دستنخورده و ذوبهای تازه راهاندازی شده، پتانسیل افزایش عرضه را نشان دادند، درحالیکه تمرکز چین بر فرآوری و سرمایهگذاریهای کلان، ریسکهای ژئوپلیتیک و تجاری را تشدید کرد.
تحلیلگران پیشبینی میکنند که تقاضای جهانی، به ویژه در بخش برق و الکتریکی شدن صنایع (electrification)، فشار بلندمدت بر بازار ایجاد خواهد کرد و کمبود ساختاری مس تا سال ۲۰۵۰ ادامه خواهد یافت، مگر آنکه سرمایهگذاریهای جدید و توسعه پروژهها تسریع شود.
موفقیت بلندمدت صنعت مس وابسته به بهرهوری عملیاتی، توسعه فناوریهای نوین، رعایت استانداردهای محیط زیستی و ایجاد تنوع در منابع و فرآوری است. روندهای جهانی نشان میدهد که بازیگران صنعت باید استراتژیهای جامع، سرمایهگذاریهای کلان و مدیریت ریسک دقیق را در اولویت قرار دهند تا بتوانند پاسخگوی تقاضای رو به رشد و نوسانات بازار باشند.