مشاغلی که دانشجویان برتر را میبلعند
رقابت نفسگیر برای شکار نخبگان
در سپتامبر، صندوق پوشش ریسک «دی ای شا» در آنجا میزبان ۸۰۰دانشجو از دانشگاهای ممتاز بود. به گفته شرکتکنندگان، هدف از برگزاری این رویداد آن بود که دانشجویان تاثیرپذیر به سمت نگاه خاصی از موفقیت سوق پیدا کنند. برای مثال، میتوان سرنوشت دانشآموختگان هاروارد را بررسی کرد. در دهه ۷۰ میلادی، از هر ۲۰ دانشجویی که بلافاصله بعد از فارغالتحصیلی وارد بازار کار میشدند، یک نفر وارد حوزههایی مانند مالی و مشاوره تخصصی میشد. تا دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی این نرخ بهترتیب به یک از پنج و یک از چهار رسید. احتمالا این اتفاق در آن زمان عجیب به نظر نمیرسید، زیرا آن زمان دوران اوج رونق والاستریت بود. اما در ربع قرن گذشته تحول چشمگیرتری رخ داده است: در سال ۲۰۲۴ نیمی از دانشآموختگان هاروارد که وارد بازار کار شدند، در حوزههای مالی، مشاوره تخصصی و فناوری مشغول به کار شدند. امروزه بیش از گذشته زندگی در پردیسهای دانشگاهی میانبری به دنیای شرکتی محسوب میشود. تقریبا همزمان با رویداد ویتنی، دانشگاه هاروارد نیز نمایشگاهی برای دانشجویان تازهوارد ترتیب داد. در این رویداد، صدها باشگاه از جمله گروههای تمرین دیپلماسی و فعال در حوزههای هنری و کشاورزی، تواناییها و امکانات خود را به نمایش گذاشتند. اما جذابترین باشگاهها گروههایی بودند که در حوزههایی مانند مشاوره تخصصی و سرمایهگذاری فعالیت میکنند. بسیاری از این باشگاهها مانند دانشگاههای «آیوی لیگ» سختگیرانه عمل میکنند و تنها درصد کمی از متقاضیان را پذیرش میکنند، امری که پرستیژ عضویت در این گروهها را افزایش میدهد. آن دانشجویان خوششانسی که پذیرش میشوند، «عضو» نامیده نمیشوند و در ادبیات این باشگاهها، «شرکا» یا «مدیران عامل» نامیده میشوند، و قرار است به جای خوابگاه، وقت بیشتری را در والاستریت سپری کنند.
به گفته لوک، دانشجوی سالآخری که یکی از این باشگاهها را اداره میکند، «آنها جذب دنیایی منحصربهفرد میشوند، مانند کرم شبتابی که جذب فانوس میشود.» کسانی که وارد باشگاه لوک میشوند، میتوانند انتظار داشته باشند با شرکتهای تامین سرمایه مانند گلدمن ساکس و صندوقهای پوشش ریسک مانند سیتدال ارتباط برقرار کنند. لوک میگوید، «در همه شرکتهای بزرگ، دانشآموختگان ما حضور دارند.»
این باشگاههای «پیشحرفهای» صرفا مشهودترین قسمت فرایند فراگیر «فرهنگپذیری» هستند، روندی که بهآرامی جاهطلبیهای ارزشمند بسیاری از دانشجویان را دگرگون کرده و آنها را به سمت برنامههای کارآموزی در حوزههای مدیریتی و مشاورهای هدایت میکند. انوشکا، دانشجوی سالدومی، هجوم فراگیر گروههایی را به یاد میآورد که برنامههای ارتقای مسیر حرفهای را برای دانشجویان جدید تبلیغ میکنند. به گفته او، «مرتب زیر بمباران تبلیغات قرار میگیرید.» او میگوید موفق شده است در مقابل وسوسه پیوستن به این گروهها مقاومت کند، اما اذعان میکند در جلسات اطلاعرسانی این باشگاهها شرکت کرده است. در مقابل، وقتی لوک وارد هاروارد شد، انتظار داشت بر علوم سیاسی و سیاستگذاری متمرکز شود، اما در عمل این اتفاق رخ نداد و او پیش از شروع سال دوم دانشجوییاش به دنیای ملموستر و کمیتپذیرتر مالی تغییر مسیر داد. بااینحال، حتی او از تلاش زودهنگام دانشجویان جدید برای پیدا کردن مسیر شغلی خود متعجب میشود و با شگفتی میگوید حتی برخی دانشجویانی که هنوز سال اول خود را آغاز نکردهاند، برای پیوستن به باشگاه با او تماس میگیرند. البته همیشه اینگونه نبوده است.
به گفته دب کارول، رئیس دفتر حرفه و شغل هاروارد، ۲۰ سال قبل امکان ثبتنام در دورههای تابستانی کارآموزی (که معمولا از سال سوم دانشجویی به بعد ارائه میشد) حتی در حوزههای رقابتی مانند تامین سرمایه، تا چند ماه قبل از آغاز دوره فراهم بود؛ اما این روزها، برگزارکنندگان دورههای کارآموزی بانکداری، فرایند پذیرش را دو سال پیش از آغاز دورهها آغاز میکنند؛ به طوری که برخی از دانشجویان اکنون برای دورههای تابستان ۲۰۲۶ برنامهریزی کردهاند. خانوم کارول میگوید، «این روند واقعا ناخوشایند است، اما نمیتوانیم کاری کنیم تا آن را متوقف کنیم.» دانشجویان «آیوی لیگ» فشار را احساس میکنند. در دانشگاه ییل برخی دانشجویان سالدومی با این بهانه که زودتر فارغالتحصیل خواهند شد، برای پذیرش در دورههای کارآموزی حوزه فناوری مناسب برای دانشجویان سالسومی اقدام میکنند. با توجه به این شرایط، این پرسش مطرح میشود که دانشگاه قرار است چگونه جایی باشد؟ دانشکدههای «آیوی لیگ» در تصور عموم مردم اماکنی هستند که فرد میتواند رسالت خود را در آنجا جستوجو کند، چه قرار است نمایشنامهنویس شود یا محقق سرطان یا هر رسالت دیگری را دنبال کند. بله ممکن است برخی نیز از سن پایین بدانند که ورود به دنیای والاستریت با روحیات آنها سازگار است. اما امروز استخدام شرکتی ویژگی غالبی شده است که از بدو ورود دانشجویان به پردیسهای دانشگاهی، زندگی آنها را شکل میدهد. این فضای شغلمحور ممکن است برای برخی دانشجویان دافعه داشته باشد و برخی دیگر را جذب کند، اما در هر صورت امروزه تجربه زندگی دانشگاهی تحتتاثیر تلاش بیامان شرکتها برای جذب نیرو قرار گرفته است. شرکتهای برتر از ریسکگریزی افراد جوان بهرهبرداری میکنند و شواهد حاکی از آن است که این ریسکگریزی اکنون در سطحی بالاتر از نرمال قرار دارد. دو استاد اقتصاد دانشگاه ایندیانا پدیدهای با عنوان «کارآفرینی اجبار» را بررسی کردهاند. براساس نتایج این مطالعه، دانشجویان دانشگاههای برتر هنگامی که در دورههایی که نرخ بیکاری بالاست، فارغالتحصیل میشوند، شرکتهای بیشتری را تاسیس میکنند و احتمال اینکه این شرکتها دوام بیاورند، سرمایههای خطرپذیر را جذب کنند و سپس توسط شرکتهای بزرگتر خریداری شوند، از میانگین بیشتر است.
همچنین این مطالعه نشان میدهد که در شرایط غیررکودی، میزان ریسکپذیری دانشآموختگانی که از مهارت بسیار بالا برخوردار هستند، بهشدت افت میکند. در چنین وضعیتی دانشجویان فشار زیادی را متحمل میشوند. البته باید توجه کرد که آنها جوان هستند و توانایی تغییر تصمیمات خود را دارند و کارآموزی که اکنون با یک شرکت متکی بر سرمایه خطرپذیر در سیلیکونولی همکاری میکند، لزوما در آینده در دنیای فناوری نمیماند. کسانی هم که امروز مجدانه تلاش میکنند تا رسالت حرفهای خود (حتی در صورتی که در میان حوزههای مطرح نباشد) را کشف کنند، هنوز میتوانند در مسیر شغلی متفاوت خود موفق باشند.