p06 copy

در‌حال‌حاضر حداقل ۳۰درصد از دانشجویان مقطع کاردانی و کارشناسی از دو دهک بالای درآمدی هستند. این در حالی است که سهم دو دهک پایین‌درآمدی کمتر از ۱۰درصد و در برخی از موارد حتی نزدیک به ۵درصد است. ازآنجا که نابرابری در نرخ تحصیلات دانشگاهی میان دو دهک بالا و پایین‌درآمدی همچنان وجود دارد، می‌توان گفت علاوه بر هزینه‌های بالای دو دهک ابتدایی برای تحصیل فرزندان، عواملی مانند هوش عملی و هوش اجتماعی و وجود الگوهای متفاوت تربیتی در این خانوارها در موفقیت فرزندانشان نقش زیادی دارد که معمولا در الگوهای محاسبه شکاف آموزشی در نظر گرفته نمی‌شود. در‌حال‌حاضر، هزینه‌های دولت در راستای ایجاد عدالت آموزشی چندان موفق نبوده و قطع این کمک‌هزینه‌ها نیز به خانوارهای کم‌درآمد آسیب بیشتری وارد می‌کند. مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارش «بررسی وضعیت عدالت آموزش عالی در ایران» ابعاد مختلف این مساله را بررسی کرده است.

تصویر دسترسی به آموزش عالی

یکی از معیارهای بررسی وضعیت عدالت آموزشی، نرخ دسترسی گروه‌های مختلف درآمدی به آموزش عالی است. دستیابی به آموزش عالی برای فرزندان خانوارهای کم‌درآمد، نقش مهمی در ارتقای طبقه اجتماعی آنها دارد. بررسی‌های این پژوهش نشان می‌دهد که دسترسی به آموزش عالی رابطه مستقیم و چشمگیری با دهک درآمدی خانوار افراد دارد. حدود ۲۷درصد فرزندان ۱۸ تا ۲۴ساله دهک‌های اول و دوم درآمدی وارد دانشگاه می‌شوند؛ در‌حالی‌که این نرخ در دهک‌های نهم و دهم درآمدی ۵۷درصد است. درواقع در دو دهک بالای جامعه، از هر ۵ نفر، ۳ نفر یا دارای مدرک دانشگاهی هستند یا در‌حال‌حاضر دانشجو هستند. اما در دو دهک پایین، از هر ۵ نفر بین ۱ یا ۲نفر دارای تحصیلات دانشگاهی هستند. به این ترتیب، مشارکت دهک‌های پر‌درآمد در آموزش عالی به‌مراتب بیشتر از دهک‌های کم‌‌درآمد است.

علاوه بر این، دهک‌های بالاتر درآمدی با نرخ بیشتری تحصیلات دانشگاهی را هم در دانشگاه‌های غیردولتی و هم در دانشگاه‌های دولتی دنبال می‌کنند. از جامعه فرزندان خانوارهای دو دهک ۹ و ۱۰، تحصیل در دانشگاه‌های دولتی روزانه با نرخ 17.8درصد، شبانه، پیام نور و غیرانتفاعی با نرخ ۱۴درصد و دانشگاه آزاد و علمی کاربردی با نرخ 25.1درصد دنبال می‌شود. درعین‌حال این نرخ برای دهک‌های اول و دوم به‌ترتیب ۱۰، 8.4 و 8.8درصد است. بنابراین می‌توان گفت حتی با وجود رفع موانع هزینه تحصیل دانشگاهی، همچنان نرخ حضور در این دانشگاه‌ها در میان دهک‌های مختلف درآمدی نامتوازن است و رایگان بودن شهریه به‌خودی‌خود نتوانسته است دسترسی متوازن به آموزش عالی، حداقل به واسطه این نوع دانشگاه‌ها را برآورده سازد.

بر اساس این گزارش، نزدیک به ۵۵درصد رتبه‌های کشوری زیر ۳هزار، ۵۰درصد تمامی رتبه‌های زیر ۱۰هزار و ۴۴درصد تمامی رتبه‌های زیر ۲۰هزار کنکور سراسری از دو دهک بالای درآمدی هستند. درحالی‌که سهم دو دهک پایین درآمدی از رتبه‌های زیر ۳هزار، ۱۰هزار و ۲۰هزار به ترتیب حدود ۳درصد، ۵درصد و ۷درصد است. وضعیت نابرابری به‌طور خاص در گروه آموزشی ریاضی و تجربی بیشتر از علوم انسانی است. کسب رتبه‌های برتر به‌صورت نامتقارن، طبیعتا دسترسی نابرابر به رشته‌های پرمتقاضی در دانشگاه‌های برتر را در میان دانشجویان خانوارهای دهک‌های مختلف درآمدی به همراه دارد. علاوه بر این، شکاف بین بهره‌مندی دهک‌های مختلف درآمدی از رتبه‌های زیر ۳هزار گروه علوم تجربی در حال کاهش است؛ به‌نحوی‌که سهم دهک‌های ۱ و ۲ از رتبه‌های زیر ۳هزار در آزمون سراسری سال ۱۳۹۹ از 0.4درصد به 4.5درصد رسیده است و شکاف دهک‌های ۹ و ۱۰ از 75.4درصد به 52.1درصد رسیده است.

هزینه خانوارهای پردرآمد برای ورود به دانشگاه

بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، متوسط هزینه آموزشی سالانه خانوارها در دو دهک بالا برای هر فرزند در مقطع دبیرستان بسیار بیشتر از دهک پایین درآمدی است. درصد قابل‌توجهی از فرزندان دو دهک بالا به مدارس غیردولتی می‌روند و شهریه متوسط بیش از ۱۰میلیون تومان پرداخت می‌کنند. دانش‌آموزان دو دهک پایین عمدتا به مدارس دولتی می‌روند. بنابراین میزان هزینه‌کرد آموزشی بیشتر خانوارهای پردرآمد برای فرزندان با ثبت‌نام در مدارس غیردولتی و همچنین هزینه‌های جانبی کلاس‌های تقویتی و کتاب‌های کمک‌آموزشی می‌تواند توضیح‌دهنده موفقیت فرزندان خانوارهای برخوردار در آزمون‌های سراسری ورود به دانشگاه باشد.

البته ازآنجاکه نابرابری در نرخ تحصیلات دانشگاهی میان دو دهک بالا و پایین‌درآمدی همچنان وجود دارد، می‌توان گفت که علاوه بر هزینه‌های بالای دو دهک ابتدایی برای تحصیل فرزندان، عواملی مانند هوش عملی و هوش اجتماعی و وجود الگوهای متفاوت در این خانوارها در موفقیت فرزندانشان نقش زیادی دارد که معمولا در الگوهای محاسبه شکاف آموزشی در نظر گرفته نمی‌شود. البته نابرابری در نرخ تحصیلات دانشگاهی میان دو دهک بالا و پایین‌درآمدی، در دانشگاه‌های بدون شهریه دولتی در مقایسه با دانشگاه‌های دارای شهریه غیردولتی کمتر است. به همین دلیل به نظر می‌رسد سیاست رایگان بودن شهریه، اثر مثبتی در کاهش نابرابری در تحصیلات دانشگاهی در بین دهک‌های درآمدی داشته است. اما به‌صورت کلی هزینه‌های دولت در راستای ایجاد عدالت آموزشی چندان موفق نبوده و قطع کمک‌هزینه‌ها نیز به خانوارهای کم‌درآمد آسیب بیشتری وارد می‌کند.

دغدغه درآمدزایی دانش‌آموزان

در سال‌های گذشته عوامل مختلفی مانند تحریم‌های اقتصادی و تورم مزمن موجب شده قدرت اقتصادی خانوارهای ایرانی کاهش یابد. تاثیرات مخرب این مساله خود را در مسائل آموزشی کشور نیز نشان می‌دهد. در‌حال‌حاضر، کارشناسان حوزه فقر معتقدند که با وجود وضعیت قابل‌قبول زیرساخت‌های آموزشی در کشور، کیفیت این خدمات چندان مطلوب نیست. از سوی دیگر، کاهش درآمدهای خانوارها در استان‌های مختلف کشور موجب شده نرخ ترک‌تحصیل در مقطع دبیرستان افزایش یابد. به زبان دیگر، برخی از دانش‌آموزان مقطع متوسطه دوم به‌جای تمرکز بر تحصیل و ورود به دانشگاه، از تحصیل دست‌ کشیده و وارد بازار کار می‌شوند.

به همین دلیل، اقتصاددانان معتقدند اگر عدالت آموزشی برای دولت از اهمیت برخوردار است، بهتر است که به‌جای تمرکز بر اعطای یارانه‌های آموزشی، در شرایطی که کسری بودجه وجود دارد، بر بهبود وضعیت اقتصاد کلان کشور و مهار تورم تمرکز کند. مهار تورم به همراه رشد اقتصادی پایدار این امکان را به خانوارها می‌دهد که برای آموزش فرزندان خود و ورود آنها به دانشگاه اهمیت بیشتری قائل شوند و دانش‌آموزان نیز از سنین پایین دغدغه درآمدزایی نداشته باشند. این در حالی است که وجود تورم‌های بالا یارانه‌های آموزشی دولت را خنثی کرده و تلاش برای افزایش این یارانه‌ها نیز کسری بودجه و تشدید تورم را شعله‌ورتر خواهد کرد.