تشریح جزئیات تحولات نرخ ارز نقدینگی و تورم طی یک دهه گذشته
در مجموع در بازه زمانی یادشده تامین ارز انجام شده به ۱۳میلیارد و ۸۰۵میلیون دلار رسیده است که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل افزایش ۲۳درصدی تامین ارز را نشان میدهد. یکی از مهمترین عوامل تورم بیثباتی نرخ ارز است. تجربه بسیاری از کشورها در ثبات اقتصادی از طریق مداخله در تثبیت نرخ ارز نشان میدهد که سیاستگذار با مداخله فعال در تثبیت نرخ ارز در جهت محدود کردن نوسانات باید به دنبال تثبیت اقتصادی باشد. طی سال ۱۳۸۹ تا ۱۴۰۱ میزان مداخله بانک مرکزی به نرخ بازار در بازار غیررسمی بالغ بر ۵۷میلیارد دلار بوده است که از این رقم بیش از ۱۴میلیارد و ۶۰۰میلیون دلار مربوط به اسکناس و ۵/ ۴۲میلیارد دلار مربوط به حواله بوده است. بانک مرکزی از طریق فروش بخشی از ارزی که دولت به او میدهد با مداخله در بازار در جهت کاهش نوسانات نرخ ارز عمل میکند و همچنین از افزایش قابل توجه پایه پولی جلوگیری میکند.
میزان ضریب تغییرات بالای نرخ ارز در سالهای گذشته همواره بهعنوان یکی از عوامل پیشبینی ناپذیری اقتصاد ایران ذکر شده است. بهعنوان نمونه در سال۹۷ حدود ۳۰درصد و در سال۱۴۰۱ حدود ۵/ ۱۹درصد تغییر کرد و سال۹۱ هم ۴/ ۲۸درصد شد. با اجرای سیاست تثبیت در طی چند ماه اخیر میزان تغییرات نرخ ارز در بازار غیررسمی در سه ماه نخست سال۱۴۰۲ بهشدت کاهش و برابر ۵/ ۲درصد شده است. همچنین میزان ضریب تغییرات نرخ ارز در بازار حواله نیما در ۳ماه ابتدایی سال جاری ۸/ ۱درصد بوده است. با توجه به این مسائل، سیاست تثبیت حائز اهمیت است؛ چراکه ثبات در این نرخها باعث افزایش پیشبینیپذیری روندهای اقتصادی برای فعالان و سرمایهگذاران خواهد شد.
رقم تراز حساب جاری کشور در سال گذشته بیش از ۱۵میلیارد دلار بوده است. این رقم در سال۱۴۰۰ به بیش از ۱۱میلیارد دلار میرسد و تنها در سالهای ۹۸ و ۹۹ این تراز منفی بوده است. روند تراز تجاری خارجی کشور در بلندمدت نیز نشان میدهد که بهطور تاریخی کشور ایران دارای تراز پرداخت مثبت بوده است. تمام ارقام خروج سرمایه از کشور مرتبط با فرار سرمایه نیست و بخشی مربوط به سرمایهگذاری و سپردهگذاری ارزی در سایر کشورهاست؛ ولی در اصل منابع متعلق به کشورمان است. صادرات بالای ۴۰میلیارد دلار بخش غیرنفتی نیز از دیگر تغییرات مثبت اقتصاد ایران در سالهای اخیر بوده است. رشد قابل ملاحظه صادرات غیرنفتی در سالهای اخیر این امکان را فراهم کرده است که بدون نیاز به منابع حاصل از صادرات نفت بتوانیم نیازهای ارزی کشور را تامین کنیم.
بررسیها نشان میدهد نرخ میانگین رشد نقدینگی در دهه۷۰ معادل ۱/ ۲۷درصد، در دهه۸۰ معادل ۲/ ۲۸درصد، در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ معادل ۷/ ۲۶درصد و از سال۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱ معادل ۳۳درصد بوده است. همچنین آمارها نشانگر میانگین رشد پایه پولی ۴/ ۲۳درصدی در دهه۷۰، رشد ۲۴درصدی در دهه۸۰، رشد ۸/ ۱۷درصدی در سالهای۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶، رشد ۲/ ۳۲درصدی در سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱ است. همچنین آمارها نشانگر تورم ۴/ ۲۴درصدی در دهه۷۰، تورم ۷/ ۱۴درصدی در دهه۸۰، تورم ۱۹درصدی در سالهای۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ و تورم ۴/ ۴۲درصدی در سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱ است. بررسی نرخ رشد تولید ناخالص داخلی نیز نشان میدهد رشد تولید ناخالص داخلی در دهه۷۰ معادل ۳/ ۴درصد، در دهه۸۰ معادل ۷/ ۴درصد، در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ معادل ۴/ ۱درصد و از سال۱۳۹۷ تا ۱۴۰۱ معادل ۲/ ۱درصد بوده است.