۱۰مساله درباره عدم بهرهوری دانشگاهها و آموزش عالی
در اینکه آموزش عالی کشور، بهرهوری و اثربخشی لازم و مطلوبی ندارد، تقریبا اتفاقنظر وجود داشت، اما در دلایل و عوامل موثر بر این عدم بهرهوری که چه میزان با خارج از حوزه آموزش عالی مرتبط بوده و چه میزان متاثر از نارساییهای درون نظام آموزش عالی است و چه راهکارهایی را برای بهبود باید دنبال کرد، نظرات متفاوتی مطرح شد. در مجموع، با توجه به مجموعه مباحث به نظر رسید که عوامل تاثیرگذار بر عدم بهرهوریها و راهحلها را باید در سرفصلها و موضوعات ذیل جستوجو کرد:
۱) دولت و نظام حکمرانی: شامل مجموعه عواملی که به شایستگیها و توانمندیها، بهای لازم نمیدهند، عدم ایفای نقش راهبردی و سیاستگذاری و تنظیمگری در حوزههای آموزش و پرورش، آموزش عالی، فنی و حرفهای، بازار کار و اشتغال و محیط کسبوکار و تخصیص اعتبارات لازم و مدیریت بخشها؛
۲) محتوا و شیوههای آموزش در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی: بدون استفاده از روشهای نوآورانه تعاملی و خلاقانه و تداوم حاکمیت روشهای سنتی مثل جزوه، کتاب، کلاس، امتحان و بدون توجه لازم به تحولات علمی، فناوری و شرایط اجتماعی؛
۳) ظرفیت دانشگاهها: از نظر برخورداری از امکانات فضایی، فیزیکی، تجهیزات آزمایشگاهی، امکانات رفاهی و عدم توان مشارکتپذیری برای تامین اعتبار و ارائه خدمات لازم به اساتید و دانشجویان؛
۴) اساتید و اعضای هیات علمی: ضعیف بودن اساتید در بخشی از دانشگاهها بهویژه دانشگاههای آزاد و پیامنور و وقتنگذاشتن برای حضور در دانشگاهها و تعامل با دانشجویان و ارائه مشاوره و راهنمایی درسی به آنها؛
۵) فرهنگ جامعه: رشد فرهنگ مدرکگرایی و نه تحصیل علم واقعی در بین جوامع و خانوادهها و ارزش و منزلت یافتن مدرک داشتن برای استخدام، ازدواج یا استفادههای اجتماعی دیگر بدون توجه به برخورداری از دانش و توانایی علمی مفید؛
۶) عدم جذب دانشجویان متناسب با نیاز جامعه و بازار کار و تحصیل بسیاری از دانشجویان در رشتههایی که زمینه کار و جذب و اشتغال در جامعه را ندارند که حاصل آن دو برابر بودن نرخ بیکاری فارغالتحصیلان نسبت به میانگین نرخ بیکاری کشور است؛
۷) ضرورت جلب مشارکت اساتید و دانشگاهیان در مالکیت و مدیریت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی با هدف برونسپاری اداره امور دانشگاهها و خرید خدمت از دانشگاهها با رعایت دو اصل عدالت و کیفیت آموزشی و دستیابی به بهرهوری دانشگاهها و ایفای نقش تسهیلگری و نظارتی از طرف دولت؛
۸) ناموفق بودن برنامه ارتباط صنعت و دانشگاهها بهدلایل متقابل و طرفینی که حاصل آن افت کیفیت و توانمندی و مهارتآموزی فارغالتحصیلان و ضعف و ناتوانی برای حضور در بازار کار و واحدهای تولیدی و ضعیف بودن نظام و روشهای کارورزی است؛
۹) تعامل موثر و متقابل بین واحدهای دانشگاهی مراکز تحقیقاتی و پارکهای علمی و فناوری، مراکز فنی و حرفهای و واحدهای تولیدی، صنعتی و خدماتی برای تربیت و تعلیم جامع دانشجویان و آمادهسازی آنها برای حضور اثربخش در محیط کار یا ادامه تحصیل در مقطع تحصیلات تکمیلی؛
۱۰) ضرورت ارزیابی عملکرد واحدهای دانشگاهی موفق و آسیبشناسی واحدهای ضعیف و ناموفق دانشگاهی برای اصلاح و بهبود قوانین، مقررات، سیاستها، برنامهها و روشهای آموزشی با الگوسازی از واحدهای موفق و بهرهور.