سالنامه جامع اقتصاد ایران را امروز بخوانید
میراث ۱۰۰ ساله برای ۱۴۰۰
در حقیقت، ۱۰۰ سال گذشته را میشود به یک جوی آبی تشبیه کرد که تمام مشکلات سر راه خود را با خود به همراه آورده است، به نحوی که دیگر فضایی برای جاری شدن باقی نگذاشته است. این جوی آب، برای جاری شدن دوباره نیاز به لایروبی اساسی دارد. گروه رسانهای «دنیایاقتصاد» در سالنامه جامع اقتصاد ایران با تحلیل چالشها، تحلیل متغیرهای کلان اقتصادی و بهرهگیری از نظرات کارشناسان به این سوال پاسخ داده که چرا مسائل اقتصاد ایران حل نشده باقی مانده است؟ در این ویژهنامه کارشناسان، با آنالیز رفتارهای سیاستی و الگوهای موفق، راه و بیراهه را برای سیاستگذار تشریح کردند.
کجدار و مریز
آنچه برای اقتصاد ایران در یک قرن گذشته، بیشتر به چشم میخورد، یک روند کجدار و مریز است. اما آنچه اقتصاد کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را با ایران متمایز میکند، حرکت مستمر و پایدار است. کشورهای توسعه یافته، در یک قرن گذشته، مسیر جدیدی را آغاز کردند و توانستند که حداقل رفاه را برای مردم خود فراهم کنند. چین، کشوری است که توانسته با سیاستگذاری مستمر و پایدار در سه دهه اخیر به اندازه ۱۰ برابر جمعیت امروز ایران، شهروندانش را از فقر مطلق رهایی بخشد. کشورهای دیگر خاور دور و جنوب آسیا نیز کم و بیش در این ریل حرکت میکنند و با الگوبرداری از کشورهای توسعهیافته، دیر یا زود این مسیر را طی خواهند کرد. در مقابل کشورهایی که یک روند زیگزاگی داشتهاند، نه تنها نتوانستهاند مشکلهای خود را حل کنند، بلکه نیروی انسانی خود را سرخورده و فرسوده کردند. اگر نگاه سریعی به اقتصاد دهههای اخیر داشته باشیم، رونق هر دهه با افول دهه بعد از آن همراه بوده است.
بازی باخت-باخت سیاستگذاری
برنامهریزی اقتصادی در ایران چند ویژگی مشخص دارد که نشان میدهد هم دوره رونق و هم در دوره افول درآمدهای نفتی، یک بازی باخت-باخت را انجام میدهد. در شرایطی که سیاستها و برنامههای موفق عمر کوتاهی داشتند و «انسان خردمند» خیلی زود از قطار تصمیمگیری کنار گذاشته شده است. درآمدهای نفتی به کمک دولتها میآمد تا بتواند بیتدبیریها را پنهان کند، غافل از اینکه مصرف بیش از حد درآمدهای نفتی، باعث اعتیاد سیاستگذاری شده، اما حتی این مصرف مداوم از درآمدهای نفتی نیز با سد تحریمها روبهرو شد و حال بد اقتصاد را بدتر از قبل کرد. در این قمار نفتی، سیاستگذار در نیم قرن گذشته گاهی برنده میشد و گاهی میباخت. در نتیجه حال اقتصاد ایران در این مدت به درآمدهای نفتی گره خورده بود. حتی زمان برنده شدن سیاستگذار در قمار نفتی، حال اقتصاد ایران خوب نبود، زیرا سیاستگذار نمیدانست از این منابع بادآورده به چه نحو استفاده کند. یا به بیماری هلندی مبتلا میشد یا اینکه با رقص دلارهای نفتی و به بهانه کنترل قیمتها، تولید داخل را سرکوب میکرد. نهایتا در دهه جاری ابر چالشهای به جا مانده و به ارث رسیده از سالهای قبل، اثر خود را در زندگی مردم جاری کرده و باعث گسترش فقر در دهکها پایین درآمدی، ناامیدی دهکهای متوسط و فرار سرمایهگذاری در دهکهای بالای درآمدی شده است.
به این آمار توجه کنیم: از سال ۲۰۱۱ مصرف سرانه در کشور کاهش چشمگیری داشته است و در سال ۲۰۱۹ مصرف سرانه نسبت به سال ۲۰۱۰ کاهش ۷/ ۱۷ درصدی داشت که این رقم معادل مصرف سرانه در سال ۲۰۰۲ است. در این شرایط مناطق روستایی بیشترین آسیب را دیده است. در مقایسه با سال ۲۰۱۰ میانگین مصرف تا ۳۰ درصد در مناطق روستایی و ۶/ ۲۲ درصد در مناطق شهری کاهش یافته است. همچنین نرخ فقر نیز در این مدت دو برابر شده است. در این تعلل سیاستگذاری، چالش کرونا نیز سراغ اقتصاد ایران آمده تا مچ کسب و کار خرد و غیرنفتی را بخواباند. در این یک سال اخیر، کسب و کارهای متوسط و کوچک که عمدتا در بخش خدمات فعالیت میکردند، آسیب قابل توجهی دیدند. این در شرایطی است که کارشناسان تاکید میکردند که طی سالهای اخیر که دست سیاستگذار از درآمدهای نفتی کوتاه بوده، کسب و کارهای کوچک توانسته بودند که مسیر توسعه خود را تا حدودی طی کنند و بخش غیرنفتی واقعی(مستقل از تولیدات پتروشیمی یا صنایع وابسته به نفت) روزنه امیدی در اقتصاد کشور ایجاد کرده بود. حتی افزایش ناگزیر نرخ ارز نیز این فرصت را به کسب و کارهای کوچک داده بود که توان رقابت با صنایع خارجی را پیدا کرده و حتی مسیر صادرات به کشورهای خارجی را نیز پیدا کنند. حتی با وجود بیماری منحوس کرونا، آمارهای رشد اقتصادی نشان میدهد که فعالان بخش خدمات تلاش خود را میکنند که وضعیت را به زمان قبل از کرونا بازگردانند. حال نگرانی وجود دارد که با دسترسی به منابع نفتی، دوباره اقتصاد کسب و کارهای کوچک به گوشه رینگ باز گردد.
اقتصاد ایران در ایستگاه ۱۴۰۰
با تمام چالشها، بالا و پایین رفتنها، سرخوشیهای کوتاهمدت و چالشهای بلندمدت، اقتصاد ایران در ایستگاه ۱۴۰۰ قرار گرفته است. حال سوال مشخص این است که سیاستگذار در این شرایط چه کار میتواند انجام دهد؟ از نگاه کارشناسان و تحلیلگران با توجه به وضعیت قرمز و اضطراری بسیاری از متغیرها، فرصتی برای تعلل در سیاستگذاری وجود ندارد. از سوی دیگر، به رغم فضای مثبت ایجاد شده در مناسبات بینالمللی ایران، ظرفیت اعتماد عمومی برای همراهی مردم و سیاستگذار در شرایط کمینه خود قرار دارد. همچنین انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، یکی از متغیرهایی است که ممکن است فضای سال آینده را متحول کند. سرنوشت لغو تحریمها نیز مشخص نیست و ممکن است، وضعیت را تغییر دهد. با همه این نااطمینانیها، به عقیده همه سیاستگذاران نقشه خروج از ابربحرانها برای هر سیاستگذاری واضح است. سالهای سال، تحلیلگران راه عبور از چالشهای متعدد را تشریح کردند، حال سیاستگذار در دو راهی قرار گرفته است که میتواند با انتخابهای درست، مسیر اقتصاد ایران را از ۱۰۰ سال قبل جدا کرده و در ریل صحیح خود قرار دهد یا اینکه با تعلل و اشتباههای قبلی، داستانهای تلخ گذشته را برای سالهای آینده بازخوانی و مرور کند.
چرا مسائل باقی مانده است؟
سالنامه جامع اقتصاد ایران گروه رسانهای «دنیایاقتصاد»، با بهرهگیری از نظرات کارشناسان، اقتصاددانان و تحلیلگران این پرسش را مطرح کرده که چرا مسائل اقتصاد ایران حل نشده باقی مانده است. این ویژهنامه، چند بخش اصلی و مهم دارد. بخشی از این شماره شامل یادداشتهای کارشناسی است که آناتومی اقتصاد ایران را به تصویر کشیدهاند، اینکه اقتصاد ایران در یک سال اخیر با چه چالشهایی دست و پنجه نرم کرده و چه مسیری برای آینده متصور است. بخش دیگری از این ویژهنامه، با میزگردهایی که به دلیل شرایط کرونا در اکثر موارد به شکل غیرحضوری برگزار شده، با بهرهگیری از نظرات کارشناسان، آسیبهای سیاستگذاری را بررسی کرده است. اما ویژهنامه امسال یک سورپرایز ویژه نیز دارد، در این ویژهنامه ۴۵ مقاله مهم آکادمیک اقتصادی که روی زندگی بشر اثر گذاشتهاند درج شده است. این موضوع باعث میشود که ویژهنامه امسال بهعنوان یک مرجع مقالات مهم، همواره در کتابخانه مخاطبان به یادگار باقی بماند.