نقش نفت در مذاکرات
محمدعلی کاشفی دور دهم مذاکرات هستهای ایران و کشورهای ۱+۵ شامل آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلستان بهعلاوه آلمان در حالی در وین اتریش در جریان است که تنها چندروز تا پایان ضرب الاجل ۳ آذر جهت دستیابی به توافق جامع نهایی میان طرفین باقی مانده است؛ توافقی که هدف از آن برای غرب، اطمینان از صلحآمیز بودن ماهیت برنامه هستهای کشورمان و برای تهران، لغو کلیه تحریمهای یکجانبه و چندجانبه غرب است. تحلیلگران و کارشناسان مسائل سیاسی و بینالمللی مدتها است که درخصوص خروجی این مذاکرات به گمانهزنی میپردازند؛ عده زیادی معتقدند که مذاکرات با - یا بدون - توافق روی مسائل کلی تمدید شده و ادامه مییابد، درحالیکه عده کمی محتاطانه نسبت به حصول توافق جامع نهایی تا دوشنبه آینده ابراز امیدواری میکنند.
محمدعلی کاشفی دور دهم مذاکرات هستهای ایران و کشورهای ۱+۵ شامل آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلستان بهعلاوه آلمان در حالی در وین اتریش در جریان است که تنها چندروز تا پایان ضرب الاجل ۳ آذر جهت دستیابی به توافق جامع نهایی میان طرفین باقی مانده است؛ توافقی که هدف از آن برای غرب، اطمینان از صلحآمیز بودن ماهیت برنامه هستهای کشورمان و برای تهران، لغو کلیه تحریمهای یکجانبه و چندجانبه غرب است. تحلیلگران و کارشناسان مسائل سیاسی و بینالمللی مدتها است که درخصوص خروجی این مذاکرات به گمانهزنی میپردازند؛ عده زیادی معتقدند که مذاکرات با - یا بدون - توافق روی مسائل کلی تمدید شده و ادامه مییابد، درحالیکه عده کمی محتاطانه نسبت به حصول توافق جامع نهایی تا دوشنبه آینده ابراز امیدواری میکنند. گزینه شکست کامل مذاکرات و بازگشت به شرایط قبل از توافق مقدماتی ژنو نیز بهعنوان آلترناتیو سوم با بیاقبالی اکثر تحلیلگران روبهرو شده است.
در این میان و در حالی که پویایی و عدم قطعیت در خصوص سرنوشت مذاکرات هستهای در اوج خود است، کاهش شدید قیمت جهانی نفت خام همانند قویی سیاه روی صحنه سیاست بینالملل ظاهر شده است. موضوع زمانی حائز اهمیت میشود که بدانیم افول ۳۰ درصدی قیمت طلای سیاه چگونه بر محاسبات هزینه - فایده ایران و روسیه، دو بازیگر مذاکرات تاثیر میگذارد. دو کشوری که بهطور همزمان منافع متقابل و متضاد بسیاری با یکدیگر دارند. ایران در یکسوی میز مذاکرات در تلاش برای احقاق حقوق هستهای و رفع تحریمهای غرب و مسکو است و روسیه در آن سوی میز و در کنار پنج قدرت دیگر جهان، در تلاش برای محدودسازی هرچه بیشتر برنامه هستهای تهران. این در حالی است که درآمدهای بودجهای هر دو کشور به شدت وابسته به قیمت نفت خام بوده و هردو بودجه سال جاری خود را با پیشفرض قیمت ۱۰۰ دلاری نفت در هر بشکه تنظیم کرده بودند. جالبتر آن است که هردو - البته با شدت متفاوت - تحت تحریمهای اقتصادی آمریکا و اروپا نیز قرار دارند. ایران بهخاطر مناقشه هستهای با کشورهای ۱+۵ و روسیه به علت الحاق شبهجزیره کریمه به خاک خود و حمایت از جداییطلبان اوکراین. نقطه اشتراک یا بهتر بگوییم افتراق ایران و روسیه، حضور در بازار تولید و صادرات نفت خام است. در حالی که کاهش قیمت نفت باعث فشار درآمدی بر دولتهای تهران و مسکو شده است، هیچ یک نیز از موفقیت دیگری و افزایش عرضه نفت خام در بازار متزلزل جهانی خشنود نخواهد شد.
تحلیلگران بازار انرژی معتقدند حصول توافق نهایی میان ایران و گروه ۱+۵ و لغو تحریمهای تهران، باعث افزایش بیشتر عرضه نفت خام در بازار جهانی و کاهش شدیدتر قیمت نفت خواهد شد. پییر آندوراند، تحلیلگر و تاجر نفتی که سقف قیمت نفت در سال ۲۰۰۸ و کف قیمت در ماه گذشته میلادی را بهدرستی پیشبینی کرده بود، تخمین زده است که قیمت نفت در ۶ ماه آینده، ۱۸ درصد دیگر افت کرده و به ۶۵ تا ۷۰ دلار در هر بشکه میرسد. وی تحلیل خود را بر دو فرض اساسی بنیان نهاده است: حصول توافق نهایی میان ایران و ۶ قدرت جهانی و بینتیجه پایان یافتن نشست آتی اوپک در ۶ آذرماه (دقیقا ۳ روز پس از پایان ضربالاجل ۳ آذر). چنانچه این تحلیل، حتی بدون توجه به سطح دقت اعداد تخمینی، معقول و معتبر در نظر گرفته شود، سوال این است که روسیه از حصول توافق جامع نهایی میان ایران و گروه ۱+۵ تا ۳ آذرماه سود میبرد یا متضرر میشود؟
دیوید سنگر، تحلیلگر ارشد نیویورک تایمز چندروز پیش نوشت که روسیه ممکن است مایل باشد مذاکرات تمدید شود و آینده توافق هستهای در برزخ قرار گیرد تا با این کار نفت ایران از بازارهای جهانی همچنان دور مانده و قیمت آن بیش از پیش کاهش نیابد تا روسیه بیش از این متضرر نشود. در حقیقت چنانچه از دیدگاه منافع روسیه به موضوع مذاکرات هستهای بنگریم شاید ضرورتی در خصوص تعجیل در دستیابی به توافق جامع هستهای آن هم در این مقطع حساسِ کاهشِ مستمر قیمتهای نفت خام نباشد. روسیه میتواند امیدوار باشد که در چند ماه آینده یا ظرف یکسال پیش رو، روند کاهشی قیمت نفت متوقف شده و بازار اندکی در جهت افزایش قیمتها حرکت کند. ضمن آنکه ممکن است فرصتی فراهم شود تا روسیه و غرب بر سر بحران اوکراین به توافقاتی پایدارتر رسیده و تحریمهای اقتصادی اروپا و آمریکا علیه روسیه و اقتصاد کمرمق آن کاهش یابد. همچنین پوتین و دولت او این فرصت را خواهند داشت تا در زمانی مناسب، تمهیدات و برنامهریزیهای اقتصادی خود، بهمنظور تدوین بودجهای متناسب با قیمتهای جدید بازار را پیگیری کنند.
با این اوصاف بهنظر میرسد همانطور که روسیه در تحویل سامانه موشکی اس ۳۰۰ و تکمیل نیروگاه بوشهر به کندی حرکت کرد، درخصوص همکاری و تسهیل روند دستیابی به توافق جامع نهایی نیز عجلهای نداشته باشد. برخلاف نظر ریابکوف، معاون وزیر امورخارجه روسیه که دوشنبه ۲۶ آبان و در حاشیه نشست G-۲۰ در استرالیا اعلام کرده بود که هیچ نشانهای از وجود عزم و اراده سیاسی در تهران و واشنگتن برای دستیابی به توافق تا ۳ آذر وجود ندارد، به نظر میرسد که از زاویه دیگری هم میتوان به موضوع نگاه کرد. درواقع، گذشت زمان به نفع مسکو است و اظهارات ریابکوف را میتوان بهعنوان تلاش روسیه برای مبرا ساختن خود از هرگونه سرزنش ناشی از عدم توافق نهایی تا ۳ آذرماه ارزیابی کرد.
* استاد مدعو اقتصاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف
ارسال نظر