یارانه و پول نفت
محمدحسین شریفزادگان* بیش از ۵۰ سال است که در ایران به شکلهای مختلف یارانه پرداخت میشود. از ابتدا اهداف آن کمک به اقشار کمدرآمد جهت توانمندی در قدرت خرید در جامعه بوده است. در ۲۰ سال گذشته در سازمان برنامه و بودجه یا مدیریت و برنامهریزی این سوال مطرح شد که پرداخت یارانه به شکل همگانی اگرچه به نفع اقشار کمدرآمد است و حتی درصدی از فقر و نابرابری اقتصادی این اقشار را کاهش میدهد؛ ولی عملا گروههای پر درآمد سهم بیشتری از یارانهها را به خود اختصاص میدهند؛ مثلا اقشار پردرآمد ۴۶ برابر بیشتر از اقشار کمدرآمد از یارانه بنزین استفاده میکردند.
محمدحسین شریفزادگان* بیش از ۵۰ سال است که در ایران به شکلهای مختلف یارانه پرداخت میشود. از ابتدا اهداف آن کمک به اقشار کمدرآمد جهت توانمندی در قدرت خرید در جامعه بوده است. در ۲۰ سال گذشته در سازمان برنامه و بودجه یا مدیریت و برنامهریزی این سوال مطرح شد که پرداخت یارانه به شکل همگانی اگرچه به نفع اقشار کمدرآمد است و حتی درصدی از فقر و نابرابری اقتصادی این اقشار را کاهش میدهد؛ ولی عملا گروههای پر درآمد سهم بیشتری از یارانهها را به خود اختصاص میدهند؛ مثلا اقشار پردرآمد ۴۶ برابر بیشتر از اقشار کمدرآمد از یارانه بنزین استفاده میکردند. به همین دلایل یارانه هدفمند مطرح شد که بهمنظور شناسایی اقشار کمدرآمد و صرفا پرداخت یارانه به همین اقشار است. بنابراین یارانه هم بهعنوان یک سیاست اقتصادی و هم بهعنوان سیاست اجتماعی و حمایت اجتماعی عمل میکند. از سوی دیگر نظریهای وجود دارد که در کشورهایی که رانتهای ملی مثل نفت و گاز وجود دارد، سالانه از محل درآمدهای آن مبالغی به مردم داده شود تا مردم بهطور مستقیم و مساوی از مواهب این درآمد هنگفت استفاده کنند و حتی رانتهای ملی باید بهطور مساوی بین مردم توزیع شود تا درآمدهای دولت از طریق دریافت مالیات از فعالیت ناشی از مبالغ توزیع شده، بهدست آید. مبالغی از درآمد نفت و گاز هر ساله در کویت از سالیان گذشته تاکنون بین مردم این کشور توزیع میشود و در عربستان نیز بهطور مقطعی پرداخت میگردد. در واقع این کار ایجاد یک حق ملی را برای همه مردم فراهم میکند. در ایران نه از دیدگاه نظریههای اقتصادی و اجتماعی و نه در قوانین برنامههای پنج ساله و اسناد قانونی حرفی از پرداخت یارانه بهعنوان حق اجتماعی مردم از پول نفت گفته نشده و همواره بحث، آن است که یارانههای همگانی صرفا بهشکل هدفمند به افراد شناساییشده کمدرآمد پرداخت شود. متاسفانه در دولت قبل پرداخت یارانهها بهنحوی تبلیغ و عمل شد که یارانه حق همه مردم است و این کار سبب شد کمکم این تلقی در ذهن مردم شکل بگیرد که این حقی همگانی و سهمی از پول نفت است که به افراد داده میشود و ثروتمندان نیز احساس میکردند که اگر چه پول کمی است، ولی حق آنان است که آن را دریافت کنند؛ درحالیکه یارانه اصلا یک حق همگانی متعلق به همه آحاد مردم نیست و سیاستی اقتصادی و اجتماعی است صرفا برای کمک به گروههای کمدرآمد. این امر ناشی از اشتباه در سیاستگذاری و اجرای یارانهها در دولت گذشته بوده است. حتی بهنظر میرسد شرطگذاری بعضی از انصرافدهندگان برای صرف یارانههای انصرافی خود برای هزینه کردن در موارد مورد نظر آنان درست نباشد، زیرا اصلا حقی مترتب نیست که برای آن شرط گذاری کنیم. مردم آگاه و هوشمند ایران که در همه مقاطع تاریخی ۳۵ سال گذشته هوشمندی و بلند نظری خود را نشان دادهاند حتما خواهند اندیشید که هرگز پول یارانه برای همه ایرانیان حقی ایجاد نمیکند؛ بلکه باید بهعنوان حمایت اقتصادی و اجتماعی به کمدرآمدها پرداخت شود و با انصراف افرادی که نیازی به یارانه ندارند این فرصت را به دولت بدهند که با صرفهجویی در یارانهها که میتواند حتی بیش از همه هزینههای عمرانی کشور در مدرسهسازی، راه و بیمارستان و پل و فرودگاه و نیروگاههای برق باشد؛ امکان برنامهریزی در حوزههای دیگر توسعه فراهم شود. توجه داشته باشیم که عملکرد بودجه عمرانی سال۱۳۹۱ معادل ۱۴هزار میلیارد تومان بود؛ درحالیکه حجم پرداخت یارانه معادل ۴۳ هزار میلیارد تومان بوده است.
بعضی وقتها شنیده میشود که بعضی از افراد میگویند اگر ما از یارانه خود صرفنظر کنیم پول آن چه میشود و در چه جایی هزینه خواهد شد. اولا این پول متعلق به افرادی که نیاز ندارند، نیست و حقی برایشان ایجاد نمیکند که بخواهند آن را حفظ کنند. ثانیا همان اعتمادی که در انتخابات، اکثریت مردم ایران به دولت جدید نشان دادهاند برای اعتماد کلی به اقدامات دولت برای اداره عقلایی کشور بسنده مینماید. توسعه یک سرزمین به خوشبینی و امید مردم وابسته است ما باید به توسعه و آینده کشورمان بهرغم همه مشکلات عظیم و پیچیده پیشرو، خوشبین و امیدوار باشیم.
از سوی دیگر قرار نیست بخش بزرگی از مردم ایران همواره وابسته به یارانه باشند. وظیفه اصلی دولت پرداختن به سیاستگذاری و اقداماتی است که سرمایهگذاری را در کشور گسترده کرده و رشد اقتصادی ناشی از آن بتواند ظرفیتهای تولید ثروت و رونق اقتصادی را بهنحوی فراهم سازد که مردم با اشتغال و تولید، توانمند شده و به تدریج محتاج و وابسته به یارانه نباشند. استراتژی اصلی اقتصاد ایران رشد و توسعه اقتصادی است نه یارانهها، به قول استراتژیستها دولتها نباید ۸۰ درصد نیروی خود را صرف اقدامات غیر استراتژیک و ۲۰ درصد آن را صرف موارد استراتژیک نمایند؛ بلکه باید بر عکس آن عمل کنند.
امروزه در ایران استراتژی اصلی ایجاد توسعه و رشد اقتصادی و اشتغال است نه یارانه؛ بنابراین باید دولت سریعتر از این گردنه خطر نیز عبور کرده و فرصتهای خود را مصروف توسعه این سرزمین کند تا مردم بهجای وابستگی به یارانه با کار و تلاش زندگی خود را اداره کنند.
* وزیر رفاه دولت خاتمی و دانشیار دانشگاه شهید بهشتی
ارسال نظر