ضمانت اجرایی فاز دوم
پویا جبلعاملی قرار است یارانه نقدی در فاز دوم هدفمندی به دهکهای پایین درآمدی داده شود. این جمله اجماعی بوده از نظر بسیاری از کارشناسان و همچنین نتیجه تجربهای که از اجرای فاز اول هدفمندی بهدست آمده است، اما چگونه میتوان به راهبردی دست پیدا کرد که بهواسطه آن اگر واقعا هدف این است که مثلا به سه دهک یارانه داده شود، جمعیت یارانهبگیر حداکثر پنج درصد انحراف داشته باشد؟ اگر بگذریم از شهروندانی که فکر میکنند، دولت هر چه دهد فارغ از اینکه نیاز داشته باشیم یا نداشته باشیم، باید از آن بهره ببریم، دو گروه دیگر باقی میمانند؛ آنان که طبق تعریفی که دولت از نیازمند مشمول یارانهبگیر تعیین میکند، نیازمند محسوب میشوند و آنانی که نیازمند محسوب نمیشوند؛ اما چون این طرح قرار است تا آینده نامعلومی ادامه یابد ممکن است در آینده این افراد جزو نیازمندان قرار گیرند.
پویا جبلعاملی قرار است یارانه نقدی در فاز دوم هدفمندی به دهکهای پایین درآمدی داده شود. این جمله اجماعی بوده از نظر بسیاری از کارشناسان و همچنین نتیجه تجربهای که از اجرای فاز اول هدفمندی بهدست آمده است، اما چگونه میتوان به راهبردی دست پیدا کرد که بهواسطه آن اگر واقعا هدف این است که مثلا به سه دهک یارانه داده شود، جمعیت یارانهبگیر حداکثر پنج درصد انحراف داشته باشد؟ اگر بگذریم از شهروندانی که فکر میکنند، دولت هر چه دهد فارغ از اینکه نیاز داشته باشیم یا نداشته باشیم، باید از آن بهره ببریم، دو گروه دیگر باقی میمانند؛ آنان که طبق تعریفی که دولت از نیازمند مشمول یارانهبگیر تعیین میکند، نیازمند محسوب میشوند و آنانی که نیازمند محسوب نمیشوند؛ اما چون این طرح قرار است تا آینده نامعلومی ادامه یابد ممکن است در آینده این افراد جزو نیازمندان قرار گیرند. هر طرحی که دولت برای تعیین نیازمندان تعریف میکند باید مشمول این دو گروه شود و دولت باید نشان دهد که حاضر است در هر زمان که فردی جزو این گروه قرار گرفت به وی یارانه دهد. این اطمینانخاطر به مردم باعث آن است تا شهروندانی که بهدلیل نااطمینانی از
آینده دارای انگیزه برای نامنویسی هستند از این کار دست بردارند. این اطمینان بخشی باید کاملا معتبر باشد؛ زیرا هیچ بعید نیست که مردم فکر کنند که اگر در آینده دولت بخواهد یارانه یا کمک دیگری دهد، احتمالا به همین فهرست نگاه خواهد کرد و این انگیزه برای آنان بسیار قوی است که به نحوی در فهرست حضور داشته باشند. اگر آن اطمینانخاطر داده شود، دیگر کسی بهدلیل ترس و بیم از آینده ادعای نیازمندی نخواهد کرد.همراه با این گزینه که هر فرد در هر زمان میتواند مشمول یارانهبگیران شود، دولت نیازمند سیاستهای جریمهای قوی است. از آنجاکه مردم احتمال کشف درآمد خود از سوی حاکمیت یا اعمال قانونی را که خود تصویب میکند، شاید آنچنان بالا ندانند برای آنکه طرح با موفقیت انجام شود، دولت باید وزن سیاستی را بر جریمه گذارد تا احتمال یافتن افراد پردرآمد.
این یک مورد کلاسیک از اقتصاد خرد است که بیان میدارد، چون انسانها اکثرا ریسکگریز هستند، برای عدم تخلف باید بر میزان جریمه پافشاری کرد تا احتمال پیدا کردن متخلف. از این رو در عین حال که دولت نشان میدهد که این طرح ملی برای کمک به نیازمندان و هدفمند کردن آن است باید با تبلیغات و اشکال مختلف نشان دهد که بدون اغماض با افراد خاطی رفتار خواهد کرد و جریمهای در خور را در نظر خواهد گرفت. به نظر راقم باید بیشتر در مورد جریمه سه برابری بحث کرد؛ زیرا به نظر میرسد که احتمال ذهنی پیدا شدن خاطی، کمتر از یک سوم باشد و از همین رو احتمال دارد که افراد غیرنیازمند نیز انگیزه ثبتنام داشته باشند. دولت باید نشان دهد که اعتمادی متقابل بین دولت و مردم وجود دارد و این اعتماد ضامن موفقیت فاز دوم هدفمندی است؛ اما در عین حال حاضر نیست که اجازه دهد خاطیان این اعتماد را خدشهدار کنند. نشان دادن این دوچهره در طول اجرای هدفمندی ضروری است. فراتر از این مجلس و دولت باید تعریفی از نیازمند ارائه دهند که دوباره سال آینده نیاز به تجدیدنظر در آن نباشد؛ بنابراین هم باید روند اصلاح یارانهها تا نقطه آخر مشخص باشد و هم تعدیل در تعریف از
نیازمند باید دینامیک باشد و در طول زمان تغییر کند تا دیگر نیاز به این همه کار و هزینه بوروکراتیک مجدد نباشد.
ارسال نظر