دکتر پویا جبل عاملی گویی سبک و سیاق مناظره‌های انتخاباتی، نه مورد پسند نامزدها قرار گرفته است و نه مخاطبان. یک بحث شکل و شمایل مناظره روز جمعه است که مورد اعتراض کاندیداها و ستادهایشان قرار گرفت، بحث دیگر محتوای پرسش‌ها است. سخت بتوان متقاعد شد که پرسش‌های مناظره اقتصادی، توسط متخصصان و اقتصاددانان طراحی شده باشد. البته بدون تردید برای مناظره‌ای که مخاطبانش عموم مردم هستند، باید پرسش‌ها ساده باشد، با این وجود می‌شد برخی پرسش‌ها حداقل در سطحی که مثلا در برنامه‌های تخصصی خود سیما شاهدش هستیم، مطرح می‌شدند. به عنوان بیننده، بزرگ‌ترین مشکلات پاسخ‌های اقتصادی نامزدها را در عدم انسجام درونی سیاست‌های پیشنهادی، عدم توجه به قیود و محدودیت‌ها، ایده‌آل‌گرایی محض، تداخل موضوعات غیرمرتبط و در نهایت محصول و راه حلی می‌بینیم که در اغلب اوقات غیرعملی است. اگر قرار است انتخاب اصلح صورت گیرد، لازم است تا مخاطبان این مناظره‌ها، یعنی توده‌های مردم، حداقل نظرات کارشناسان را نیز در مورد اظهارات و برنامه‌های کاندیدا‌ها بدانند. در واقع اگر این انگیزه وجود دارد تا فرم مناظره‌ها تغییر کند، باید فکری هم برای محتوای پرسش و پاسخ‌ها شود. اگرچه این کار برای رسانه ملی بسی پر خطر است که بخواهد تحلیلی بر محتوای پاسخ کاندیداها از نگاه مستقل داشته باشد و این شائبه ایجاد می‌شود که رسانه حامی فلان نامزد است؛ اما در وضعیت فعلی نیز بدون چالش قرار گرفتن نظرات از دیدگاه کارشناسی، ای‌بسا کاندیدا‌ها در پی آن روند که هر چه بیشتر به شعار‌های عوام‌پسندانه تکیه کنند و مبارزات انتخاباتی خود را بر آن محور سامان دهند و نتیجه چنین وضعیتی برای اقتصاد ایران مطلوب نخواهد بود. از این نظر شاید بتوان در برنامه‌های تخصصی و با توجه به آنکه بخشی از دیدگاه‌های کاندیداها ارائه شده است، به آسیب‌شناسی مستقل دیدگاه‌ها پرداخت. از سوی دیگر برنامه‌ای که با حضور نمایندگان اقتصادی ستاد‌های تبلیغاتی نامزد‌ها انجام می‌شود، باید محلی باشد که به طور شفاف کارشناسان مورد اعتماد کاندیدا‌ها بتوانند با فراغ بال، به تحلیل و نقد علمی دیدگاه‌های اقتصادی نامزد‌ها بپردازند. مناظره به معنی ارائه دیدگاه صرف نیست. مناظره جایی است که رویکرد برتر باید نشان دهد که از گزینه‌های رقیب دیگر بهتر است و این امر تنها زمانی رخ می‌دهد که صاحب رویکرد برتر بتواند نشان دهد که به خاطر دیدگاهش دارای قدرت نقد نظریه‌های رقیب است. بدون این امر چه فرقی بین مناظره و مصاحبه است. در مناظره است که ذهن انتخاب‌کننده می‌تواند به طور همزمان نبرد اندیشه را شاهد باشد و همان قدری که توهین و تمرکز به مسائل فردی و شخصی به هیچ وجه نباید در مناظره صورت گیرد، ضروری است رویکرد‌ها به رقابت با یکدیگر بپردازند و مخاطبان بتوانند از این رقابت، گزینه برتر را بیابند. بنابراین نه تنها صدا و سیما باید شکل و محتوای مناظره‌ها را تغییر دهد و از ضلع سوم کارشناسان نیز در تحلیل دیدگاه‌ها یاری جوید، بلکه نامزد‌ها هم باید با نقد و آشکار ساختن ضعف رویکرد‌های رقیب نشان دهند که اندیشه و توان آنان قابلیت اتکا از سوی رای دهندگان را دارد.