علی سرزعیم

تابستان فصل سفر و مسافرت است. با توجه به اعتقادات مذهبی بخش بزرگی از جامعه ایران، معمولا درخواست برای سفر به شهر مشهد بسیار زیاد است. مخاطرات سفر با خودروی شخصی از یکسو و محدودیت‌های اعمال شده بر مصرف بنزین از سوی دیگر، تقاضای زیادی را برای مسافرت با قطار و یا هواپیما ایجاد کرده است. از سوی دیگر شاهد آن هستیم که ترافیک شدیدی در این زمینه ایجاد شده و به‌دست آوردن بلیت مسافرت با قطار و یا هواپیما خود به معضلی تبدیل گردیده است. البته باید توجه داشت که این مشکل از گذشته وجود داشته اما ابعاد بزرگتری پیدا کرده است. دلیل آن چیست؟ چرا یافتن بلیت قطار یا هواپیما با دشواری‌های زیادی روبه‌رو بوده و هست و احتمالا خواهد بود؟

گفته می‌شود که مشهد دومین شهر مذهبی جهان از حیث جذب توریست‌های مذهبی است. اگر چنین شهری در اروپا قرار داشت، چه اتفاقی می‌افتاد؟ می‌توان به سادگی تصور کرد که بسیاری از کارآفرینان و سرمایه‌گذاران وجود این حجم از تقاضا برای مسافرت به این شهر را فرصتی ناب و بی نظیر قلمداد می‌کردند و سود هنگفتی را به جیب می‌زدند. روش کار آنها قاعدتا سودآوری از محل جابه‌جایی زایران یا اسکان آنها و یا ارائه خدمات تفریحی گوناگون در حین اقامت آنها در آن شهر است. به عبارت دیگر به سادگی می‌توان تصور کرد که شبکه ریلی و خطوط هوایی میان پایتخت و این شهر چنان تکامل می‌یافت که قابل مقایسه با دیگر شهرهای کشور نبود چرا که این حجم بالا از تقاضای مسافرت می‌توانست منابع لازم برای تجهیز این تاسیسات را فراهم سازد. از سوی دیگر وجود این حجم از زائر، توجیه اقتصادی ساخت مجموعه عظیمی ‌از هتل‌های با کیفیت را فراهم می‌کند اما در عمل شاهد آن هستیم چنین مجموعه هتل‌هایی ساخته نمی‌شود. علاوه بر این به جز باغ‌وحش مشهد و پارک معمولی کوه سنگی مکان تفریحی خیلی ویژه‌ای در این شهر وجود ندارد در حالی‌که می‌توان سرمایه‌گذاری‌های سودآور زیادی برای ساخت مجموعه‌های تفریحی جدید انجام داد. به عنوان مثال در بسیاری از شهرهای جهان با ساخت مجموعه‌های عجیب مثل ساخت پیست‌اسکی سرپوشیده در میان کویرهای کشور امارات، ساخت آکواریوم‌های بزرگ در چین و مسائلی از این دست برای توریست‌ها هزینه‌های زیادی را انجام می‌دهند و درآمد هنگفتی را کسب می‌کنند. هیچکدام از این اتفاقات در ایران و خصوصا شهر مشهد رخ نداده است. دلیل آن چیست؟ چرا وقتی مردم حاضرند پول دهند تا بلیت قطار تهیه کنند، راه آهن عرضه واگن‌های خود را افزایش نمی‌دهد؟ چرا تعداد پروازها به مشهد آنقدر زیاد نمی‌شود تا همه تقاضای موجود برآورده شود.

دلایل فرعی زیادی را می‌توان مطرح کرد نظیر اینکه «ایران در تحریم قرار دارد و نمی‌تواند به تعداد کافی هواپیما خریداری کند»، «ساخت خط ریلی جدید منوط به سرمایه‌گذاری هنگفتی است»، «فرودگاه این شهر توان سرویس‌دهی به حجم بالاتر مسافر را ندارد». اما دلیل اصلی مساله همان دولتی بودن سیستم موجود است. درست است که برخی از خدمات یادشده تقریبا خصوصی شده اما فرآیند آزادسازی در آنها انجام نشده است. شرکت مسافری رجا هنوز امکان تعیین قیمت بلیت به نحوی که بتواند سرمایه لازم برای افزایش خطوط ریلی را کسب کند ندارد. در مورد شرکت‌های هواپیمایی وضعیت وخیم تر است.

قیمت‌گذاری دولتی بلیت نه تنها امکان تجهیز و نوسازی ناوگان هوایی را گرفته بلکه امکان نوسازی و تجهیز فرودگاه‌های بزرگتر را سلب کرده است. به عبارت دیگر کنترل قیمت‌ها، گلوگاه رشد این دو حوزه گردیده که تبعات آن به طور مستقیم دامنگیر عامه مردم شده است. در مورد عدم ساخت هتل‌ها و مراکز تفریحی پاسخ همان چیزی است که در مورد دیگر بخش‌های مهم اقتصاد مطرح است. همان عواملی که سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی در بخش‌های مختلف کشور را مانع گردیده، موجب عدم تحقق سرمایه‌گذاری‌های مورد انتظار در شهر مشهد نیز گردیده است و دولت و نهادهای شبه دولتی نیز نتوانسته‌اند جای خالی بخش خصوصی را پر کنند. شاید همین امر دلیلی دیگر بر این اعتقاد باشد که نباید انتظار داشت نهادهای دولتی و شبه دولتی بتوانند به طور متمرکز رشد منطقه‌ای را ایجاد کنند. به نظر سیاست‌گذاری‌های صحیحی که بتواند سرمایه‌های داخلی و خارجی را تجهیز کند رمز توسعه توریسم مذهبی در این شهر خواهد بود.