مهدی نصرتی

با وجود نیاز مردم به عرضه بنزین آزاد و با همه دلایل ارائه شده در دفاع از این موضوع توسط کارشناسان اقتصاد، دولت و بخشی از مجلس کماکان مخالف عرضه بنزین مازاد بر سهمیه و با قیمت آزاد هستند. دلایل این مخالفت را می‌توانیم به دو دسته دلایل اعلام شده و دلایل اعلام نشده تقسیم کنیم. دلایل اعلام شده هرچند به نظر به نفع کل جامعه است اما از نظر علم اقتصاد قانع‌کننده نیست. در مقابل دلایل پنهانی ممکن است وجود داشته باشد که از نظر علم اقتصاد قابل درک است ولی در جهت خیر عمومی نیست، بلکه در جهت منافع سیاست‌گذاران است.

الف) دلایل اعلام شده:

۱ - ایجاد تورم: یکی از دلایل مخالفت با بنزین آزاد ‌ترس از بروز «تورم صددرصدی» است. این که مبنای این نظر چیست و عدد صد چگونه محاسبه شده است، همچنان ناشناخته است. اما کاملا مشخص است که وقتی بنزین در بازار سیاه با نرخ بالایی مبادله می‌شود، عرضه رسمی و قانونی بنزین به قیمت آزاد تنها می‌تواند موجب شکسته شدن قیمت در بازار سیاه شود و اثر تورمی به همراه

نخواهد داشت.

۲ - بروز بی‌عدالتی: یکی دیگر از دلایل عنوان شده این است که با عرضه بنزین آزاد خانوارهای ثروتمند‌تر می‌توانند بنزین بیشتری مصرف کنند و این با عدالت در تضاد است. اتفاقا عین این استدلال را برای تمام کالاها و خدمات از خوراک و پوشاک گرفته تا خودرو و مسکن و ... می‌توان به کار برد.

اگر از این منظر به اقتصاد نگاه کنیم، همه باید یک نوع لباس بپوشند، یک نوع غذا بخورند و .... و به نتایجی مشابه چین و کشورهای کمونیستی در سال‌های دور برسیم.

۳ - افزایش‌ترافیک و آلودگی هوا: دلیل دیگر عنوان شده، افزایش تبعات منفی مصرف بنزین از جمله آلودگی هوا و‌ترافیک است. اما باید دانست که هوای پاک و‌ترافیک روان هم دارای قیمتی هستند و قیمت آنها بی‌نهایت نیست. لذا دولت می‌تواند با وضع مالیات‌هایی بر مصرف بنزین اولا مصرف بنزین را در سطح بهینه تنظیم کند و ثانیا منابع حاصل از این طریق را صرف جبران اثرات منفی کند.

ب) دلایل پنهان:

۱ - ایجاد تشنگی در مردم و گذر کردن قیمت بنزین در بازار آزاد از مرز قیمت تمام شده (احتمالا ۶۰۰ تومان): در میان دلایل پنهان شاید این یکی موجه‌ترین دلیل باشد. اما حداقل این اثر منفی را دارد که تا رسیدن قیمت بازار سیاه به قیمت مورد نظر، حجمی از نارضایتی اجتماعی را انباشت می‌کند و علاوه بر آن موجب تضعیف برخی سرمایه‌های اجتماعی می‌شود. به طور مثال در شرایط حاضر خرید کارت‌های سرقتی یا مفقوده چندان امر ناپسندی به شمار نمی‌رود، زیرا گزینه دیگری برای بسیاری افراد وجود ندارد.

۲ - عدم پذیرش تبعات سیاسی و تاریخی: تصمیم گیران ظاهرا‌ترجیح می‌دهند که هزینه‌ها و پیامد‌های احتمالی را دیگران (مجلس، مطبوعات و غیره) متحمل شوند که سرسختانه از بنزین آزاد حمایت کرده‌اند.

۳ - عدم تمایل به شفافیت

۴ - ربط دادن تورم احتمالی آتی به عرضه بنزین آزاد: با رشد سریع نقدینگی در طی سالیان اخیر، بروز یک جهش تورمی چندان غیر محتمل نیست هرچند که این امر تاکنون به لطف دلارهای نفتی به تاخیر افتاده است. به این‌ترتیب با پیش‌بینی بروز این تورم، می‌توان پیشاپیش تمام تقصیرها را به گردن بنزین آزاد انداخت و بعد هم ناظر صحت پیش‌بینی بود، بدون توجه به اینکه این تنها یک همزمانی خواهد بود و نه یک رابطه علت و معلولی.

در پایان یادآور می‌شود که عرضه بنزین ازاد وظیفه دولت نیست و نباید هم باشد. اما فراهم کردن این امکان برای بخش‌خصوصی برآورده‌کننده حداقل برخی از دلایل پنهان فوق‌الذکر می‌تواند باشد.