حسین درودیان*
اخیرا مجادلات پیرامون وضعیت حساب ذخیره ‌ارزی درمحافل رسمی کشور بالا گرفت که مرور آنها به وضوح، حاکی از وجود ابهام در خصوص وضعیت این حساب و ماهیت آن است. طی سال‌های اخیر همواره درحالی که برخی سخن از موجودی اندک یا فقدان موجودی حساب ذخیره‌ارزی ...

... به میان می‌آورند؛ در مقابل، برخی به ویژه مقامات کشور از وجود ذخایر ارزی وافر و قابل اطمینان (با ذکر ارقامی مانند «بیش از صد میلیارد دلار») خبر می‌دهند. البته در این مجال کوتاه در پی بررسی وضعیت موجودی حساب ذخیره‌ارزی و بحث‌های مربوط به آن نیستیم، بلکه صرفا در پی جلب توجهات به نکته مهمی هستیم که می‌تواند راز این تناقض را بگشاید. کلید فهم مساله مورد بحث، در تفکیک بین دو مفهوم متفاوت «حساب ذخیره‌ارزی» و «ذخایر ارزی بانک مرکزی» (که به اختصار از آن با عنوان «ذخایر ارزی» یاد می‌شود) نهفته است.
مفهوم «حساب ذخیره‌ارزی» برای مخاطبان و عموم مردم، شناخته شده بوده و تصور عمومی از آن منطبق با واقعیت است. این حساب، در ابتدای برنامه سوم جهت واریز مازاد درآمد نفتی از میزان پیش‌بینی شده آن طراحی شد تا با واریز مازاد درآمد نفت به این حساب علاوه بر اینکه اقتصاد کشور از نوسانات سوءناشی از تزریق بی‌ضابطه درآمدهای نفتی مصون بماند، موجودی این حساب نیز ذخیره و پشتوانه‌ای باشد برای دوره رکود و کاهش احتمالی درآمدهای نفت. بنابراین موجودی حساب ذخیره‌ارزی بخشی از درآمد نفت است که هنوز وارد چرخه اقتصادی نشده که البته در صورت طی مراحل قانونی، قابل برداشت و خرج کردن است.
اما به نظر می‌رسد عنوان «ذخایر ارزی» (یا همان ذخایر ارزی بانک مرکزی) حتی برای برخی قانونگذاران و مسوولان اجرایی نیز مفهومی ناشناخته و مبهم است که موجب شده به اشتباه با حساب «ذخیره‌ارزی» یکسان پنداشته شود؛ اما واقعا منظور از «ذخایر ارزی» چیست؟ به طور کوتاه باید گفت که «ذخایر ارزی بانک مرکزی»، پشتوانه پول است. بر اساس قوانین پولی تمامی کشورها، بانک‌های مرکزی موظفند در صورت انتشار پول، یک دارایی ارزشمند و مقبول در سطح بین‌المللی (نظیر طلا یا ارز) را به عنوان پشتوانه پول در ذخایر خود مسدود کنند. «ذخایر ارزی بانک مرکزی» آن بخش از پشتوانه پول است که به شکل ارز نگهداری می‌شود.
اما در اینجا یک سوال مهم می‌تواند مطرح ‌شود: آیا «ذخایر ارزی بانک مرکزی» (یا همان «ذخایر ارزی») به مانند «حساب ذخیره‌ارزی» قابل خرج کردن هستند؟ آیا می‌توان روی موجودی این حساب به عنوان پشتوانه‌ای برای شرایط سخت اقتصادی یا منبعی برای تامین مالی طرح‌های اقتصادی کشور حساب کرد؟ اگرچه پاسخ این سوال به وضوح منفی است، اما فهم علت منفی بودن آن بسیار مفیدتر از دانستن این پاسخ است. در شکل زیر به طور مشخص نشان داده شده است که اساسا افزایش «ذخایر ارزی» ریشه در افزایش سطح تزریق دلارهای نفتی به اقتصاد و رشد خرج کردن درآمدهای نفتی دارد.
وقتی درآمد نفت افزایش می‌یابد، ممکن است دولت بخشی از این درآمد را پس‌انداز کرده و اساسا آن را وارد جریان اقتصادی کشور نکند. این دلارهای نفتی پس‌انداز شده به «حساب ذخیره‌ارزی» واریز شده و در واقع موجودی این حساب، میزان درآمدهای نفتی نگه‌داشته شده و قابل استفاده را نشان می‌دهد؛ اما ممکن است دولت مبادرت به هزینه کردن درآمدهای نفت به شکل عدم واریز به «حساب ذخیره‌ارزی» یا برداشت از موجودی این حساب کند. در اینجا دولت به پشتوانه افزایش درآمدهای نفت، سطح مخارج خود را بالا برده و درآمدهای ارزی حاصله را جهت تامین مالی مخارج (جاری و عمرانی) خود هزینه می‌کند. اما از آنجا که درآمدهای نفتی، «ارزی» است و دولت برای تامین مخارج خود نیازمند «ریال» است، باید ارز حاصل شده از فروش نفت تبدیل به ریال شود. دقیقا همین فرآیند تبدیل ارز به ریال است که زمینه افزایش «ذخایر ارزی» را فراهم می‌کند. بانک مرکزی به عنوان مجری تبدیل ارز به ریال، اقدام به فروش ارز در بازار کرده و ریال به دست آمده را به خزانه دولت واریز می‌کند؛ اما ممکن است بخشی از ارز عرضه شده، در قیمت‌های مورد نظر (نرخ مصوب ارز در بودجه) قابل فروش نباشد و اصطلاحا بازار ارز اشباع شود. این وضعیت به آن علت به وجود می‌آید که دولت تمایل دارد حجمی از درآمد نفتی را خرج کند که جذب آن در توان اقتصاد کشور نیست. از این رو، بخشی از ارز تبدیل به ریال نمی‌شود. در اینجا بانک مرکزی ناچارا خود اقدام به خرید ارز می‌کند که به معنای انتشار پول و واریز آن به خزانه دولت است (این پول با ضریب فزاینده‌ای نقدینگی را افزایش می‌دهد). از آنجا که بانک مرکزی باید به ازای پول منتشر شده، پشتوانه‌ای نگه دارد، همان ارز خریداری شده از دولت را در «ذخایر ارزی» خود به عنوان پشتوانه پول قرار می‌دهد.
شاید هم اکنون مشخص شده باشد که افزایش در «ذخایر ارزی» اصولا چه مفهومی دارد. در حقیقت افزایش در ذخایر ارزی، ناشی از افزایش در خرج کردن درآمدهای ارزی و پس‌انداز نکردن آن است. به نظر می‌رسد آنچه در اینجا منشا بروز ابهام بوده، معنای برآمده از واژه «ذخایر» (Reserves) است؛ به این علت که کلمه «ذخیره» عموما مفهومی را به ذهن متبادر می‌کند که اشاره به وجود یک موجودی دست‌نخورده و قابل بهره‌برداری دارد؛ در حالی که «ذخایر ارزی» که بانک مرکزی به عنوان پشتوانه پول نگه می‌دارد، همان درآمدهای نفتی خرج‌شده‌ای است که توسط دولت به بانک مرکزی فروخته شده و معادل آن ریال دریافت شده است.
مشخص است که افزایش در موجودی «ذخایرارزی» کشور نه‌تنها به منزله پس‌انداز درآمد نفت نیست، بلکه به عکس حاکی از بدترین نوع خرج کردن دلارهای نفتی است؛ یعنی فروش ارز به بانک مرکزی و انتشار پول توسط بانک مرکزی جهت خرید ارز از دولت که به افزایش پایه پولی و تشدید فشارهای تورمی می‌انجامد.
آنچه باعث شد در فضای سیاسی- اقتصادی کشور ما چنین ابهامی بین این دو عنوان که لفظا مشابه و مفهوما متضاد هستند، به وجود آید، احساس ضرورت مقامات کشور جهت پاسخگویی به انتقاد منتقدان در خصوص خرج شدن درآمدهای نفتی و خالی شدن «حساب ذخیره‌ارزی» بود که آنها را واداشت برای رفع و رجوع مساله، پای «ذخایر ارزی» را به میان بکشند که آشنایی عمومی کمتری با ماهیت آن وجود دارد؛ لذا با روشن شدن تمایز این دو مفهوم، بدیهی است که بالا بودن میزان «ذخایر ارزی» کشور در شرایط فقدان موجودی در «حساب ذخیره‌ارزی»، به هیچ عنوان افتخارآمیز نیست.
*دانشجوی دکترای اقتصاد، دانشگاه تهران