جمعیت به دنبال چیست؟
پس از آنکه رییسجمهور خواستار کاهش جمعیت تهران شد، این موضوع مورد بحث محافل کارشناسی و رسانههای عمومی قرار گرفته است.
مهران دبیرسپهری
پس از آنکه رییسجمهور خواستار کاهش جمعیت تهران شد، این موضوع مورد بحث محافل کارشناسی و رسانههای عمومی قرار گرفته است. برای تحقق این ایده، ابتدا باید دید، چرا و چگونه تهران تا این حد، بزرگ شده است. در نگاه اول، دلایلی نظیر وجود امکانات تجاری، صنعتی، بیمارستانی، تفریحی، اداری، حملونقلی و امکانات دیگر به چشم میخورد. اما به نظر میرسد علتالعللی که باعث گسترش افقی و عمودی تهران شده و دلایل مذکور در بالا را نیز شامل میشود چیزی نیست جز وجود اشتغال بالا در این شهر.
بر خلاف برخی دیدگاهها، به نظر میرسد، گران کردن هزینه زندگی در تهران از طریق افزایش اخذ مالیات و عوارض شهرداری، نه تنها موجب کاهش جمعیت تهران نمیشود، بلکه جمعیت را افزایش نیز خواهد داد؛ زیرا افزایش درآمد، منجر به افزایش هزینههای شهرداری خواهد شد و افزایش هزینه هم به معنی ایجاد شغل است. در واقع، دلیل مهاجرت به تهران چیزی نیست جز جستوجو برای یافتن کار. به همین دلیل، راهکار اصلی کاهش جمعیت را در تهران باید در کاهش هزینهها از سوی دو نهاد مهم شهرداری و دولت در محدوده این شهر جستوجو کرد. به هر حال، پول را در هر جایی حتی کویر لمیزرع هم که بریزید (البته از طریق ایجاد اشتغال) جمعیت را به سوی خود جلب کرده و آنجا را آباد میکند. بنابراین نمیتوان گفت مهاجرت به تهران به دلیل پرزرقوبرق بودن این شهر و ارزان بودن زندگی در آن است. بر این اساس، حتی اگر یکی از شهرهای دور افتاده بسیار بسیار ارزان کشور را پر زرق و برق کنید، افزایشی در جمعیت آن حادث نخواهد شد؛ مگر به میزانی که در آنجا شغل ایجاد شود. مثال عینی این موضوع، عسلویه بوشهر است که به دلیل وجود امکان اشتغال، رونق قابل توجهی پیدا کرده و قیمت اسکان و زندگی نیز در این شهر نسبت به گذشته بالا رفته است. به عبارت دیگر افزایش هزینه زندگی در عسلویه هیچگونه تاثیری در کاهش جمعیت آن نداشته است.
لذا از این منظر، برای کاهش جمعیت تهران اقدامات ذیل پیشنهاد میشود:
۱ - ممنوعیت احداث ساختمان در بیش از چهار طبقه و ممنوعیت فروش تراکم در شهرداری تهران و به حداقل رساندن هزینههای شهرداری از طریق کاهش درآمدها.
۲ - ممنوعیت ایجاد پروژههای صنعتی در استان تهران.
۳ - اخراج آن دسته از شرکتهای دولتی از تهران که زمینه کاری آنها در خارج از استان تهران قرار دارد.
۴ - استخدام در نهادهای دولتی در استان تهران تا حد ممکن کاهش یابد.
۵ - اهتمام ویژه به استقرار دولتالکترونیک تا حدی که بتوان در درون منزل، بسیاری از نیازهای معمول را مرتفع نمود.
۶ - از آنجا که دولت، بزرگترین کارفرما در شهر تهران است، فراهم کردن زمینه انتقال پایتخت سیاسی به یکی از نقاط مرکزی کشور که احتمال وقوع زلزله ویرانگر در آن نزدیک به صفر باشد.
در خصوص راهکار ششم، با توجه به پیشرفت شگفتانگیز علوم معماری، شهرسازی و IT، میتوان یک ساختار شهری کوچک با بازدهی بالا و کمترین هزینه را در یک دوره پنجساله ساخت تا تمام یا بخشی از نهادهای حکومتی در آن مستقر شوند. بهطوری که در جنب این منطقه کوچک سیاسی، یک شهر مسکونی نیز برای اسکان کارمندان در نظر گرفته شود.
بدیهی است که این راهکار، تنها برای هدف کاهش جمعیت مطرح شده است؛ در صورتی که عوامل تاثیرگذار یا تاثیرپذیر دیگری در انتقال پایتخت وجود دارد که بحثی جداگانه را میطلبد.
ارسال نظر