علیرضا کدیور

یک اتفاق درمعاملات روزگذشته بورس تهران،اکثر قریب به اتفاق فعالان بازار سرمایه را شگفت‌زده کرد؛تشکیل صف فروش برای حفاری شمال.هرچند تشکیل صف خرید یا فروش برای سهام شرکت‌ها امری طبیعی است و روزانه چندین بار برای شرکت‌ها یا حتی یک شرکت خاص رخ می‌دهد، اما تشکیل صف فروش برای شرکت تازه وارد حفاری شمال از این نظر قابل توجه بود که این شرکت روزگذشته، نهمین روز حضور خود را در بورس تجربه کرد؛ نه روزی که هشت روز آن با تشکیل صف خرید و عطش وافر سرمایه‌گذاران برای خریداری سهم سپری شد، اما دیروز برخلاف ۸ روز معاملاتی قبل، نه تنها صف خریدی در کار نبود، بلکه پس از معامله ۲۶میلیون سهم، صف فروشی به میزان ۳۶میلیون سهم برای حفاری تشکیل شد. فارغ از ارزندگی سهام حفاری شمال، به نظر می‌رسد تشکیل صف خرید و فروش برای اکثر شرکت‌های بورسی ازجمله حفاری، لزوما منطبق با ارزندگی سهام شرکت‌ها نیست. شاهد این نیز تشکیل صف خرید برای حفاری شمال در روز شنبه هفته جاری در قیمت ۱۶۶۸ریال و تشکیل صف فروش برای همین شرکت در روز دوشنبه (دیروز) در قیمت ۱۶۴۷ریال است.

این در شرایطی است که در فاصله روزهای یاد شده، هیچ اتفاق یا خبر خاصی در خصوص این شرکت وصنعت مرتبط با آن منتشر نشده است. به بیان دیگر به فاصله دو روز، خریداران سهام در قیمت بالاتر جای خود را با فروشندگان در قیمت پایین‌تر جابه‌جا کرده‌اند.

هر چند فاصله سه روز ممکن است زمان زیادی برای قضاوت در خصوص روند حرکتی قیمت سهم نباشد، اما مورد حفاری به عنوان نمونه‌ای از رفتار توجیه‌ناپذیر، به وضوح رفتار هیجانی سهامداران را در بورس تهران نشان می‌دهد. نکته قابل توجه در خصوص حفاری، اینکه اکثریت فعالان بورس تهران طی روزهای پس از ورود این شرکت به بورس، تحلیل درستی از ارزش و قیمت مناسب سهام شرکت ندارند و صرفا بر مبنای پاره‌ای استدلال‌های غیراقتصادی و غیرمالی اقدام به قیمت‌گذاری سهام و تخمین هدف قیمتی حفاری می‌کنند.

وضعیتی که طی روزها، هفته‌ها و ماه‌های گذشته در خصوص بسیاری از شرکت‌های بورس (حتی به صورت تکراری در مورد یک شرکت) رخ داده است.

اما در آسیب‌شناسی، علل بروز چنین رفتارهایی از سوی فعالان بورس، اولین و مهم‌ترین عامل، به وجود محدودیت‌های نوسان و حجم مبنا در ساختار معاملات سهام در بورس تهران بازمی‌گردد.

در این میان، هرچند نمی‌توان از فقر دانش مالی در میان سرمایه‌گذاران بورس چشم‌پوشی کرد، اما به طور قطع، افزایش دانش مالی نیز در صورت ثبات این محدودیت‌ها نمی‌تواند کمک چندانی به کاهش این گونه رفتارهای هیجانی کند.در واقع، صف و خرید و فروش سهام بر مبنای صف در حال حاضر به قوی‌ترین ابزار تحلیلی سرمایه‌گذاران بورس تهران بدل شده است.

به گونه‌ای که تشکیل صف خرید برای یک شرکت (فارغ از دلیل آن) نشانگر ارزندگی سهام و تشکیل صف فروش نیز بیانگر ارزنده نبودن سهم است. حتی اگر این صف خرید و فروش برای یک سهم در یک روز اتفاق بیفتد، موضع سرمایه‌گذاران به همان سرعت تحت تاثیر قرار می‌گیرد.در واقع، محدودیت نوسان که به گفته مسوولان بورس به منظور کاهش ریسک سرمایه‌گذاری تعبیه شده است، منشا ایجاد صف‌های خریدوفروشی در بورس تهران می‌شود که سهامداران را به حرکت‌ بر مبنای آن وادار می‌کند و در عمل، معامله بر مبنای تحلیل، جای خود را به دادوستد براساس صف داده است.

از سوی دیگر، یکی از تبعات منفی تشکیل صف برای سهام، کاهش درجه نقدشوندگی سهام در بورس است. درجه نقدشوندگی براساس تعریف به امکان دادوستد (خریدوفروش) یک‌سهم در هر زمان با کمترین انحراف اطلاق می‌شود. بر این اساس، تشکیل صف خرید یا فروش برای یک سهم، از یک سو امکان معامله در یک جهت خاص (خرید یا فروش) را از سرمایه‌گذار سلب می‌کند و از سوی دیگر به دلیل طولانی شدن زمان تصحیح قیمت، نقدشوندگی را به لحاظ زمانی و قیمتی از بین می‌برد.

همچنین تشکیل صف به واسطه وجود محدودیت ناچیز روزانه ۳درصدی، در عمل به عنوان یک ابزار تشویقی برای برخی سهامداران، به خصوص سهامداران عمده در جهت دستکاری قیمت سهم نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ وضعیتی که باعث می‌شود به خصوص در هنگام تشکیل صف خرید به دلیل وجود امکان خرید بی‌نام سهام، تخلفاتی از سوی کارگزاران نیز رخ دهد که کلیه موارد فوق به اذعان اکثر کارشناسان قابلیت پیگیری ندارد.

در نهایت اینکه، بررسی آمار و ارقام عملکردی بورس، طی سنوات گذشته به خوبی می‌تواند اثربخشی سیاست‌های محدودکننده را در نیل به اهداف تعریف‌شده، برای آن مشخص کند. تحلیل آمار و ارقام عملکرد بورس تهران طی پنج‌سال گذشته، نشان می‌دهد؛ نه تنها بورس در هیچ سالی نتوانسته به بازدهی فراتر از ۱۸درصد دست یابد، بلکه در طرف مقابل ارزش معاملات، تعداد خریداران، دفعات معامله و ... نیز افت کرده است؛ متغیرهایی که نشان می‌دهند به‌رغم گسترش فیزیکی بورس در سطح شهرها و استان‌ها، تبلیغات گسترده تلویزیونی، بسط فعالیت مطبوعات در حوزه بورس و ورود شرکت‌های اصل۴۴، سیاست‌های محدودکننده شکست خورده‌اند.