دکتر پویا جبل عاملی

علائم زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه دولت قصد دارد برنامه هدفمندی یارانه‌ها را توسعه دهد. نه تنها مقامات ارشد اجرایی، از لزوم اجرای فاز دیگری از آن برای مقابله در برابر تحریم‌ها سخن می‌گویند، بل نظریه‌پردازان حامی دولت و طرح هدفمندی یارانه‌ها نیز، بار دیگر در تلاش هستند تا در مدت باقیمانده از دولت کنونی، با نشان دادن مزایای طرح هدفمندی یارانه‌ها و زیر سوال بردن ارتباط میان تورم و یارانه‌ها، عملا راه اجرای طرح را هموار سازند. آیا نظریه‌پردازان و مقامات اجرایی گزاره‌های صحیحی را در مورد یارانه‌ها مطرح می‌کنند؟

۱- گفته می‌شود باید تورم را تحمل کرد؛ گفته می‌شود برزیل و ترکیه نیز تورم‌های بالایی داشته‌اند؛ گفته می‌شود این راه رشد اقتصادی است! بله نمی‌توان این موضوع را انکار کرد که کشور‌های در حال توسعه‌ای که به سوی بازار آزاد حرکت می‌کنند، دارای تورم‌های بالایی بوده‌اند. اما یک سوال؟ در این کشور‌ها رشد اقتصادی به هنگام تورم‌های بالا چند درصد بوده است؟ مثلا ترکیه را ببینید. تورم سالانه در مقطعی از مرز ۵۰ درصد هم عبور کرد و تورم نقطه به نقطه به سطح ۷۰ درصد رسید؛ اما در همین هنگام نرخ رشد اقتصادی در حال افزایش بود و در این دوره و با وجود چنین تورم‌هایی، نرخ متوسط رشد اقتصادی ترکیه بین سال‌های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸ به ۷ درصد رسید. حال چگونه می‌توان وضعیت اقتصادی ایران را با این کشور‌ها مقایسه کرد؟ مگر رشد اقتصادی ما اکنون چقدر است؟ ما در زمانی دچار چنین سطوح تورمی شده‌ایم که همزمان رشد اقتصادی ما در سطوح بسیار نازلی در مقایسه با یک دهه گذشته قرار گرفته است. حتی تورم کنونی را نمی‌توان با تورم دهه ۱۳۷۰ مقایسه کرد؛ زیرا آن زمان هم اقتصاد به سوی افزون کردن قدرت خود بود و رشد اقتصادی به مراتب بهتر بود. شاید بهترین دوره‌ای که می‌توان تورم کنونی را با آن مقایسه کرد، دوره زمانی ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۳ باشد، یعنی زمانی که تب تورم اقتصاد ایران هم به دلیل نقدینگی بود و هم کمبود عرضه کل و دقیقا در این زمان، رشد اقتصادی بنا بر اطلاعات تاریخی منفی و در وضعیت نامناسبی قرار داشت. تورم را می‌توان تحمل کرد اگر واقعا رشد اقتصادی وجود داشته باشد و درآمد ملی ایرانیان در حال رشد باشد، وگرنه چنین مقایسه‌هایی تنها تحریف تاریخ است.

۲- نمی توان با تغییر نام «بدهی» دولت به بانک مرکزی با واژه «تنخواه»، واقعیت رشد پایه پولی را تغییر داد. شما هرچه می‌خواهید نام آن را بگذارید، هر ریالی که دولت از بانک مرکزی می‌گیرد، پایه پولی را افزایش می‌دهد، اگرچه با برگرداندن آن روند معکوس می‌شود ولی رساندن آن به رقم ۹ هزار میلیارد تومان، آن چنان که مقامات می‌گویند خود، موجبات نقدینگی و تورم را فراهم می‌آورد؛ هر چند وزن اهمیتی آن در تورم کم و زیاد شود. ترس دیگر آن است که با وجود کاهش شدید درآمد‌های دولت، فاز دیگری از یارانه‌ها، این بدهی را دو چندان کند و در آن صورت وزن اهمیتی یارانه‌ها در تورم بیشتر می‌شود و با وجود وضعیت اقتصادی کنونی، احتمال وقوع این سناریو بالا است.

۳- راه مقابله با تحریم‌ها، یارانه نقدی نیست. اتفاقا به نظر می‌رسد که یارانه نقدی درد‌ها را دو چندان کند. تنها زمانی می‌توان تا حدودی از اجرای فاز دیگر یارانه‌ها دفاع کرد که کارشناسان دولت به طور شفاف نشان دهند که چگونه می‌خواهند بدون کمک بانک مرکزی، یارانه‌ها را افزایش دهند. حتی در آن صورت باری که بر دوش بخش تولید می‌افتد نیز به قوت خود باقی است.

با توجه به این موارد، شاید بهترین کاری که می‌توان در مورد یارانه‌ها انجام داد همان کار قانونی باشد که مجلس به تصویب رساند و آن نیز عدم توسعه یارانه‌ها در شرایط کنونی است.