حمل اسلحه و آزادیخواهی
بسیاری از مدافعان حمل اسلحه در ایالات متحده و لابیگران اسلحهساز بر این اصل پافشاری میکنند که حمل اسلحه جزء حقوق اساسی انسانها است که در قانون اساسی ایالات متحده، تضمین شده است.
پویا جبل عاملی
بسیاری از مدافعان حمل اسلحه در ایالات متحده و لابیگران اسلحهساز بر این اصل پافشاری میکنند که حمل اسلحه جزء حقوق اساسی انسانها است که در قانون اساسی ایالات متحده، تضمین شده است. از نظر آنان عدم آزادی خرید و فروش اسلحه با اصول آزادیخواهانه در تعارض است و نمیتوان در جهت محدود کردن آن گام برداشت.
دفاع از خود بیتردید حق هر انسانی است و طرفداران حمل اسلحه نیز با بهانه کردن آن، بر این باورند که داشتن اسلحه، ابزاری است برای دفاع از خود.
اما نکته آنجا است که آیا به راستی خرید و فروش آزاد اسلحه، در این کشور موجب شده امنیت بیشتر شود یا کمتر؟ اگرچه شاید تصور شود این مشکل کشور دیگری است، اما پاسخ به این پرسش میتواند حدود آزادی را تعیین کند و بحث در مورد آن از نظر تئوریک میتواند برای اندیشمندان هر کشوری سودمند باشد. شاید برخی مدعی باشند که اصولا نمیتوان با مطرح کردن این پرسش، جلوی اصل آزادی اسلحه را گرفت. به عبارت دیگر، خرید و فروش امری خصوصی است و نمیتوان این اصل را بر مبنای کارکردهای مقطعی آن تعطیل کرد.
از نظر این آزادیخواهان اصولگرا، اگر شما این مجوز را صادر کنید که ابتدا کارکرد این اصل را در عمل بسنجید و بعد در مورد آن تصمیم بگیرید، دیگر مجبور خواهید بود برای هر کاری چنین کنید و این دیگر یک جامعه باز نخواهد بود، بلکه جامعهای بسته است که اصول آن را دولت تعریف میکند و این حق را به خود میدهد که هر زمان بخواهد قوانین را بر مبنای کارکردی که میسنجد تغییر دهد.
به این گروه چه پاسخی میتوان داد؟ بیایید از دید آنها به موضوع نگاه کنیم. میگوییم حفظ جان آدمی اصل است و شما مدعی آن هستید که اسلحه برای دفاع از خود است. مساله همین است که خود این ادعا دیدگاهی عمل گرایانه را در خود دارد. چگونه این گروه مدعی میشوند داشتن آزادانه اسلحه در جهت دفاع از خود است؟ چرا نگوییم که داشتن آزادانه اسلحه به معنی به خطر انداختن جان انسانهای دیگر است و به خطر انداختن جان دیگری خود در تضاد آشکار با اصول آزادیخواهانه است؟ به عبارت دیگر خود کسانی که به طور افراطی مدعی آن هستند که اصول را نمیتوان با دیدی پراگماتیک و عملی لغو کرد، خود برای توجیه قانون، دیدی عملگرایانه دارند. آیا خرید و فروش ابزاری که نقش آن به خطر انداختن حیات انسانها است، از نظر اصول آزادیخواهانه مشروع است؟ اتفاقا میتوان بیان داشت که از دیدگاه اصولگرایانه باید با خرید و فروش اسلحه مخالفت کرد. تعرض به حقوق مشهود انسانها خط قرمزی است که قانون باید آن را نهادینه کند و به نظر میرسد اسلحه نیز خط قرمز است.
ایالات متحده در حالی که ۵ درصد جمعیت جهان را داراست دارای ۵۰ درصد اسلحه جهان است و در ازای هر صد نفر حدود ۸۸ اسلحه وجود دارد و بعد از ایالات متحده، کشور کمتر توسعه یافته یمن است با ۵۴ اسلحه به ازای هر صد نفر. در آمریکا به ازای هر صدهزار نفر سه قربانی قتل با اسلحه وجود دارد که این آمار ۴ برابر سوئیس و ۲۰ برابر استرالیا و بریتانیا است. این آمار نیازمند هیچ مدلسازی آماری نیست تا در آن مشخص شود که آیا خرید و فروش آزاد اسلحه بر قتل بیشتر موثر است یا خیر. این آمار کاملا ملموس است. اگرچه مبارزه قانونی با خرید و فروش آزاد سلاح امر طولانی مدتی خواهد بود، اما به نظر میرسد که صدای مخالفان با وقوع بیشتر این اتفاقات پررنگتر میشود.
ارسال نظر