فردای انتخابات آمریکا
واقعیت این است که اثرات اقتصادی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا روز سهشنبه معلوم نخواهد شد و انتخاب مردم آمریکا هر چه که باشد گزینههای اقتصادی پیشرو واضح نخواهند بود.
دکتر علی دادپی
واقعیت این است که اثرات اقتصادی انتخابات ریاستجمهوری آمریکا روز سهشنبه معلوم نخواهد شد و انتخاب مردم آمریکا هر چه که باشد گزینههای اقتصادی پیشرو واضح نخواهند بود. این ابهام در بزرگترین اقتصاد جهان میتواند باعث کندی بیشتر رشد اقتصاد جهانی و افزایش آسیبپذیری آن شود.
الان صبح روز سهشنبه شانزده آبان در تهران است. روز دوشنبه در ایالات متحده تازه به پایان رسیده است و ساعت به نیمه شب نزدیک میشود. حزب جمهوریخواه هنوز در حال پخش آگهیهای تلویزیونی است که در آن به سیاستهای اقتصادی دولت فعلی حمله میشود. این آگهیها به مردم یادآوری میکنند که نرخ بیکاری هنوز حدود هشت درصد است و برنامههای دولت اوباما شکست خوردهاند. بازیگران این آگهیها میپرسند: «آقای رییسجمهور برنامه شما برای چهار سال آینده چیست؟» و البته کسی اشارهای به برنامههای اقتصادی نامزد جمهوریخواهان آقای رامنی نمیکند، به یک دلیل بسیار ساده چون کسی واقعا نمیداند این برنامهها چه هستند. خطر اصلی در همین جا است: یک آینده مبهم.
اقتصاددانان بازار آزاد معمولا طرفدار احزابی میشوند که دولت را کوچک میخواهند و میکوشند به مقررات دست و پاگیر خاتمه دهند تا به رشد اقتصادی شتاب بخشند و از طریق نوآوری به رشد صنایع و ایجاد اشتغال در جامعه کمک کنند. از این نظر میت رامنی، نامزد ریاستجمهوری از طرف حزب جمهوریخواه، میتواند برایشان جذاب باشد. بهویژه وقتی که عملکرد او را بهعنوان فرماندار ایالت ماساچوست بهخاطر میآورند؛ جایی که او قانون جدیدی را برای خدمات درمانی تنظیم کرد، به تصویب رساند و به اجرا گذاشت. این قانون الگوی رییسجمهور فعلی در برنامه اصلاحیاش بوده است. اما میت رامنی برای پیروزی در مرحله مقدماتی انتخابات و کسب نامزدی ریاستجمهوری منکر هرگونه ارتباطی بین نظرات خودش و قانون فعلی شد و وعده داد تا به آن خاتمه دهد.
از طرف دیگر او وعده کاهش بیشتر مالیاتها را میدهد که در اولین گام باعث افزایش کسری بودجه ایالات متحده خواهد شد و میتواند بیثباتی اقتصادی به همراه داشته باشد. بسیاری استدلال میکنند که میت رامنی بعد از پیروزی لازم نیست نگران وعدههای انتخاباتیاش باشد و میتواند مانند دوران فرمانداریاش یک محافظه کار معتدل باشد. متاسفانه واقعیت سیاسی ایالات متحده در سیاستگذاری اقتصادی چیز دیگری است. رییسجمهور آمریکا به تنهایی قادر به انجام کاری نیست. او در واقع سرپرست یک تیم میشود و باید علائق، ارزشها و منافع سایر اعضای تیم را هم در نظر بگیرد. تصویب قوانین و بودجه همیشه برآیند تعادلی بده بستانهای سیاسی بین قوه مجریه و قوه مقننه خواهد بود که در جریان آنها دولت ناچار است نگرانیهای قانونگذارانی را لحاظ کند که نمیتوانند وعدههای خود را فراموش کنند. در نتیجه رییسجمهور معمولا ناچار است بخش عمدهای از وعدههایش را عملی کند، بدون آنکه به نقش عوامفریبی در دادن آنها اذعان کند. آن محافظه کار واقع بین و معتدل به تاریخ تعلق دارد.
روز چهارشنبه فرا میرسد و احتمالا بعد از یک رقابت پایاپای و بسیار نزدیک، رییسجمهور آمریکا مشخص شده است، اما کسی نمی داند که آینده اقتصادی آمریکا چه خواهد بود. در صورت انتخاب گزینه دموکرات، اوباما، مقاومت و سرسختی حزب جمهوریخواه در برابر سیاستهای اقتصادیاش بن بست سیاستگذاری را در این کشور ادامه خواهد داد. در صورت انتخاب گزینه جمهوریخواه، رامنی، کسی نمیداند او دقیقا چه سیاستهایی را اعمال خواهد کرد. این ابهام جدی در آینده اقتصادی آمریکا در صورت انتخاب آقای رامنی باعث شده است تا بسیاری از منتقدان اقتصادی آقای اوباما بهرغم انتقاداتشان همچنان از آقای اوباما حمایت کنند. و واقعیت این است در دنیایی که رشد اقتصادی چین در حال آهسته شدن است، آینده اروپا نامعلوم است و معلوم نیست زیرساختهای اقتصادی کشوری مانند آمریکا تا چه حد در برابر حوادث طبیعی آسیبپذیر هستند، واقعیتی که طوفان اخیر در پایتخت مالی جهان به همه یادآوری کرد، کسی به نامعلوم بیشتری احتیاج ندارد.
ارسال نظر