یاسر میرزایی

در انتهای هفته کودک قرار داریم. این مناسبت بهانه‌ خوبی است تا نگاهی متفاوت به کودکان داشته باشیم. بیایید این بار از دریچه کودکان به وضعیت کلان‌تر اقتصاد کشور نگاهی بیندازیم. همان‌طور که در نگاه سنتی، خانواده‌های ایرانی به کودکانشان به چشم تکیه‌گاه آینده و دستگیر دوران پیری‌شان می‌نگریستند، می‌توان در نگاهی فراتر، به کودکان جامعه به عنوان سازندگان آینده اقتصاد کشور نگریست؛ بنابراین وضعیت کنونی کودکان تا حد زیادی می‌تواند تخمینی واقعی از چشم‌انداز آتی به ما بدهد. نمودارهای جمعیتی نشان از کاهش تعداد کودکان دهه ۸۰ نسبت به کودکان دهه ۶۰ و ۷۰ می‌دهد. این واقعیت، امیدها و نگرانی‌هایی را در پی دارد. از یکسو زیرساخت‌های آموزشی، تفریحی و فرهنگی که در دوره پر از کودک دیروز ایجاد شده است، فضای مناسب و گسترده‌ای را برای کودکان کم‌جمعیت‌تر امروز ایجاد کرده است. کودکان امروز به لطف جمعیت کمترشان و به لطف تمام کوشش‌های پایه‌ای که در سال‌های پیش صورت گرفته است، با امکانات عمومی بیشتری برای رشد مواجهند. خانواده‌ها نیز به خاطر کم شدن تعداد فرزندانشان فرصت، فراغت و حوصله‌ بیشتری برای تربیت کودکان خواهند داشت. می‌توان با اغماض گفت که سرانه وقتی که والدین برای تربیت کودکان امروز می‌گذارند به طور بالقوه بیشتر است. این فراغت، البته اثراتی جدی بر رشد خود والدین نیز خواهد گذاشت. والدین امروز برخلاف والدین دیروز زمان بیشتری را می‌توانند صرف خودشان کنند و رشد شخصیتی و اجتماعی خود را حتی پس از داشتن کودکان پی بگیرند؛ چیزی که برای خانواده‌های پرفرزند دیروز ممکن نبود. رفاه کودکان امروز نیز قطعا رشد کرده است. یک محاسبه ساده به ما می‌گوید وقتی سرانه درآمد خانواده را تقسیم بر تعداد کمتری مصرف‌کننده می‌کنیم، به عدد بهتری می‌رسیم. هر چند که محاسبه دقیق درآمد خانواده‌ها در سال‌های جدید نسبت به سال‌های پیش نیازمند تحقیق‌های جدی‌تر است، اما شهود عمومی ما موافق بهتر شدن وضعیت معیشتی در یک روند درازمدت است. اینها امیدهایی است که در کنار شادی و نشاط کودکانمان وجود دارد، اما در کنار این شادی‌ها باید تلخی برخی واقعیت‌ها را نیز از وجدان خویش پنهان نکرد.

جمعیت کمتر کودکان امروز، یعنی نیروی کار کمتر برای سال‌های آتی؛ سال‌هایی که از قضا کودکان دیروز پیر می‌شوند و یک جمعیت بزرگ نیازمند به انواع مراقبت‌ها را تشکیل می‌دهند. سوال مهم این خواهد بود که آیا کودکان امروز را برای پذیرش مسوولیت اجتماعی آینده آموزش می‌دهیم؟ وضعیت بهتر امکانات عمومی امروز، توقع کودکان را نیز بالا برده است و این خود ضرورت رشد وضعیت اقتصادی خانواده‌ها را به همان تناسب نیز نشان می‌دهد؛ تعارض ناشی از ایجاد توقع و عدم ارضای نیازهای متناسب با آن می‌تواند ضربه‌های سنگین شخصیتی وارد کند. از طرفی رشد حرفه‌ای کودکان امروز و تولید نیروی کار متبحر برای آینده نیازمند امکانات متناسب با آن نیز هست. هرچند امکانات عمومی ساخته شده برای کودکان دیروز به جهت کمّی زیاد است، اما آیا کیفیت لازم برای تربیت متناسب با تغییرات روز جامعه و جهان را دارند؟

کودکان امروز هرچند به خاطر سرمایه‌گذاری‌های دیروز شادمانند، اما باید خود را برای آینده‌ای که با دشواری‌های کمّی مواجه نیست، آماده کنند. والدین‌ آنها نیز باید همین سرمایه‌گذاری‌ها را برای نسل بعدی آنها به یادگار گذارند. هفته کودک می‌تواند بهانه‌ای باشد تا چشم‌انداز جوانی و میانسالی کودکانمان را با خود مرور کنیم و به این بیندیشیم که چگونه کودکان امروز می‌توانند اقتصادسازان آینده ما باشند.