آیا تاریخ تکرار میشود؟
یکی از استادان علوم سیاسی گفته است: «دیگر خبری از سیاستمداران بزرگی که در قرن گذشته میشناختیم نیست و سیاستمداران کنونی جهان غرب بیشتر به کوتولههای سیاسی میمانند».
مهران دبیرسپهری
یکی از استادان علوم سیاسی گفته است: «دیگر خبری از سیاستمداران بزرگی که در قرن گذشته میشناختیم نیست و سیاستمداران کنونی جهان غرب بیشتر به کوتولههای سیاسی میمانند». ظاهرا این نقل قول برای اقتصاددانان امروز جهان نیز صادق است. قرن بیستم، اعجوبههایی نظیرهایک و فریدمن را به جامعه جهانی اهدا کرد و هماکنون فقدان این اقتصاددانان بهخوبی احساس میشود.
در رکود بزرگ دهه سی میلادی جهانیان همچون غریقی بودند که برای نجات خود به هر تخته پارهای متوسل میشدند و در همان زمان جان مینارد کینز در نقش نجات غریق ظاهر شد. میدانیم در ابتدا هیچ دانشگاهی در انگلستان حاضر نبود کینز را پس از فارغالتحصیلی به عنوان عضو هیات علمیاستخدام کند، ولی او با نفوذ پدرش و البته با این شرط که حقوقی دریافت نکند، وارد یکی از دانشگاهها شد. در آن زمان نه او و نه هیچ کس دیگری باور نمیکرد که روزی او علم اقتصاد را زیر و رو کند. شرایط امروز جهان نیز شباهتهایی به آن دوران دارد.
بحران اقتصادی کنونی جهان برای خیلیها خوشایند نبود، اما برای آقای پل کروگمن که جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۰۸ را برای او به ارمغان آورد، اینطور نیست. شنیدن این خبر بیتردید او را در شامگاه دوشنبه این هفته(سیزدهم اکتبر) شاد کرد. آکادمیعلوم سلطنتی سوئد از کروگمن به دلیل تنظیم نظریههای جدید در پاسخ به پرسشهایی در مورد تجارت آزاد ستایش کرد. این آکادمی در بیانیهای، آورده است: اثرات تجارت آزاد و جهانیشدن چیست؟ نیروهای هدایتگر در شهری شدن در سراسر جهان کدامند؟ پل کروگمن توانسته است نظریههای جدیدی را در پاسخ به این پرسشها تنظیم کند. کروگمن در روزنامه نیویورکتایمز ستون ثابت دارد و بهطور منظم برای این روزنامه یادداشت مینویسد. او یکی از منتقدان جدی دولت جورج بوش و حزب جمهوریخواه بهشمار میرود و بارها در روزنامه نیویورکتایمز از دولت آمریکا و حزب جمهوریخواه انتقاد کرده است.
کروگمن همزمان با اوجگیری بحران اقتصادی اخیر در ایالات متحده به شدت از مواضع جان مککین، نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا انتقاد کرد و در مورد او گفت: نامزد جمهوریخواهان اکنون بسیار وحشتناکتر از آن چیزی است که قبلا به نظر میرسید. از نظر کروگمن حزب جمهوریخواه به حزب احمقها تبدیل شده است. به نظر میرسد اعطای این جایزه، نوعی کمک اروپا به حزب دموکرات آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری این کشور باشد.
البته معروفیت آقای کروگمن بیشتر به دلیل انتقادهای شدید او از میلتون فریدمن نابغه آمریکایی و نظام بازار آزاد بوده است. و البته انتقادهای او از فریدمن سرانجام برایش سودمند افتاد. اما آیا اعطای این جایزه در سالهای اخیر به افرادی نظیر استیگلیتز و کروگمن به معنی ناکارآمدی اقتصاد آزاد است؟ نگارنده در تاریخ چهارشنبه ۲۲/۱/۸۶ در صفحه تحلیل همین روزنامه به نقد برخی از عقاید کروگمن پرداخت. اما چیزی که اضافه بر آن باید گفت، پاسخ به این سوال است که آیا آموزههای فریدمن کاملا اجرا شدند؟ جواب این سوال قطعا منفی است.
فریدمن به دو علت عمده، با بسیاری از مالیاتها مخالف بود (و بارها این آموزه را تکرار کرد که مالیاتها را باید تا آنجا که میشود، کاهش داد). علت اول، آن بود که مردم با کارایی بسیار بیشتری پول خود را خرج میکنند تا دولت. دلیل دوم هم این بود که مالیات باعث افزایش هزینههای دولت و فربه شدن آن میشود و اصولا خاصیت دولت بزرگ تضعیف اقتصاد آزاد است. اگر به عملکرد اقتصادی دولت آمریکا از سال ۱۹۸۰ به این سو نگاه کنیم، در مییابیم که این دولت، تحت تاثیر آموزههای فریدمن علت اول را تا حدودی جامه عمل پوشانده است. اما در خصوص بزرگ شدن دولت این طور نیست. دولت آمریکا نه تنها کوچک نشد، بلکه با کمک فروش اوراق قرضه خود به کشورهای دیگر، کاهشهای مالیاتی را جبران کرد و به رشد خود ادامه داد.
در اثر همین سیاست، هم اکنون کشور آمریکا مقروضترین کشور دنیا است. همین طور میدانیم دخالتها و اعمال نفوذ برخی نمایندگان مجلس آمریکا در خصوص اعطای وام مسکن به مردم، یکی از دلایل بروز بحران اخیر بوده است. اما تاثیر افزایش مداوم بودجه دولت آمریکا و گسترش دولت بر عملکرد نظام بازار و وقوع بحران میتواند موضوع تحقیقات مفصلی در آینده باشد. اعطای جایزه نوبل اقتصاد به آقای پل کروگمن این سوال را به ذهن میآورد که آیا تاریخ دوباره تکرار میشود؟
ارسال نظر