دکتر پویا جبل عاملی - کاهش و افزایش مجدد بهای ارز در هفته گذشته برای بسیاری از کارشناسان بازار جالب توجه بود. در حالی که میزان ارز عرضه شده در اتاق مبادله اندکی پیش از کاهش بهای ارز، بیش از سه برابر شده بود، این گمان را در بین ناظران ایجاد کرده بود که در بازار موازی، بهای ارز افت خواهد کرد و در عین حال اجلاس آلماتی و سیگنال‌های مثبتی که بازار از آن گرفت، موجب شد تا بهای دلار آمریکا افت ۴۰۰ - ۵۰۰ تومانی را تجربه کند. در حالی که میزان ارز عرضه شده در اتاق مبادله اندکی پیش از کاهش بهای ارز، بیش از سه برابر شده بود، این گمان را در بین ناظران ایجاد کرده بود که در بازار موازی، بهای ارز افت خواهد کرد و در عین حال اجلاس آلماتی و سیگنال‌های مثبتی که بازار از آن گرفت، موجب شد تا بهای دلار آمریکا افت ۴۰۰ - ۵۰۰ تومانی را تجربه کند.

واکنش عوامل بازار به تحولات بین‌المللی، دقیقا از همان کانال انتظاراتی صورت گرفت که پیش از این موجب افزایش بهای ارز در تحولات پیشین شده بود. در واقع امید به این مساله که ورودی ارز در پی این تحول در آینده افزایش می‌یابد، موجب منفی شدن بازار شد. این پیامی بس خوشایند برای سیاستگذاران اقتصادی بود؛ پیامی مبنی بر اینکه انتظارات دو سویه است، اگر روزی انتظار از کاهش عرضه آتی ارز موجب افزایش بها می‌شود، زمانی نیز این روند معکوس خواهد شد. از منظر راقم این کاهش برآمده از متغیر‌های بنیادین بازار است. به عبارت دیگر یکی از اصلی‌ترین متغیر‌های بازار که موجبات عایدی را فراهم کرده، با این تحول بین‌المللی، دچار تزلزل شده است و اگر وقایع آتی هم در این راستا به وقوع بپیوندد، می‌توان با اطمینان گفت که حتی اگر کانال‌های ارزی تازه نیز تعریف نشود، به واسطه انتظارات، بازار افت خواهد کرد.

اما چرا بازار پس از این افت، رشد داشت؟ بر خلاف افت انجام شده، شواهد حاکی از آن است که عایدی پس از آن نتیجه پارامتر‌های تکنیکال بازار است. در واقع عاملان بازار، در شرایطی هستند که مترصد خرید در نقاط حضیض هستند و این الگوی مبادله همچنان به قوت خود باقی است. از این منظر سطوح حمایتی قوی برای شکسته شدن نرخ در بازار وجود دارد. عایدی که پس از افت اولیه رخ داد، نشان می‌دهد که سطح ۳۲۰۰ تومان، سطح حمایتی بسیار قوی است و پس از آن سطح ۳۰۰۰ تومان سطح حمایتی قدرتمند دیگر می‌تواند باشد. در حالی که عاملان اقتصادی هنوز منتظر تحولات آتی در بستر روابط بین‌الملل هستند تا کاملا مطمئن شوند که روند عرضه آتی ارز، صعودی است، از افت‌هایی که به وجود می‌آید، به عنوان فرصتی برای خرید بیشتر استفاده می‌کنند و از همین نظر به سطوح حمایتی قوی دامن می‌زنند که شکستن آنها نیاز به زمان بیشتر و تحولات مثبت آتی دارد.

به هر رو می‌توان عنوان داشت که اگرچه افت اولیه با افزایش پس از آن کم و بیش از بین رفت، اما جنس این دو موج ابدا یکسان نبود و اگر تحلیلگران به این مساله توجه نکنند، ممکن است پیام‌های کاملا اشتباهی را به خصوص به سیاست‌گذاران دهند و این پیام‌ها، سنگ بنای تصمیم‌های آتی شود.