خداحافظی ناگزیر با ریال
کمتر از چهار دهه پیش ریال ایران، یک پول پرقدرت در بازار داخل بود و دارنده یک ریال میتوانست با آن کالاهای متعددی خریداری کند. این ریال که قدیمیترها به آن «قران» میگفتند، اجزایی داشت که مهمترین آنها «شاهی» بود.
محمدصادق جنانصفت
کمتر از چهار دهه پیش ریال ایران، یک پول پرقدرت در بازار داخل بود و دارنده یک ریال میتوانست با آن کالاهای متعددی خریداری کند. این ریال که قدیمیترها به آن «قران» میگفتند، اجزایی داشت که مهمترین آنها «شاهی» بود. هر ۲۰شاهی یک ریال بود و ۵ شاهی و ۱۰ شاهی پول توجیبی هر روز صدها هزار جوان و نوجوان ایرانی در طبقه متوسط و پایین به حساب میآمد.
نرخ تورم دو رقمی در چهار دهه گذشته به مرور، ارزش ریال را در برابر کالاها کاهش داد و این فرآیند چهار دههای کار را به آنجا رسانده است که «ریال» واحد در بازار واجد هیچ ارزشی نیست و هیچ کالایی را نمیتوان با «یک ریال» خریداری کرد.
شهروندان ایرانی سالها است در صحنه واقعیت با «ریال»، وداع کرده و از «تومان» یا بیشتر استفاده میکنند و «ریال» به عنوان واحد پول ملی تنها در ذهن مسوولان ایرانی استقرار دارد.
در حالی که بازار کالا با بازار پول ناسازگاری نشان داده و رشد قیمتها در این بازار خارج از اراده سیاستگذاران اقتصادی ارشد از «ریال» عبور کرده است. در سالهای گذشته به دلایل گوناگون چاپ اسکناس درشت ناممکن تلقی میشد و به همین دلیل «چکپول»ها در بازار پیدا شدند.شهروندان ایرانی تجربه و احساس خوبی درباره «نقد کردن» این چکپولها نداشته و ندارند و در حالی که آنها را از بانکها بدون حق انتخاب دریافت میکردند، در خرج کردن آن با تنگناهای متعدد مواجه بودند. طنز کار اینجا بود که کاسبهای هر محل مثل میوهفروش، خواربار فروش و قصاب چکپول را به راحتی دریافت میکردند، اما در بانکها که عرضهکننده آن بودند یا در مراکز عرضه خدمات و کالاهای دولتی برای پذیرش آن محدودیتهای سختی به وجود آمده بود. اکنون میتوان گفت نظام تصمیمسازی اقتصادی کشور به این نتیجه قطعی رسیده است که نگهداشتن اجباری واحد پول ملی در اندازه «یکریال» ناممکن است و از طرف دیگر باید اسکناسهای درشتتر چاپ کرد تا محدودیتهای مبادلاتی فعلی از بین برود. بانک مرکزی ایران با درک این واقعیتها است که از یک سو میخواهد «چکپول واحد» عرضه کند و شرایط عرضه و تقاضای آن را آسان کند و شهروندان را از بلاتکلیفی خارج کند و از طرف دیگر مقدمات حذف چند صفر از اسکناسها را به لحاظ ذهنی آماده کند.
این اقدامها البته ضرورت تمام عیار امروز است و شاید راه گریزی از آن نباشد، اما آنچه نباید به فراموشی سپرده میشود، این است که چگونه میتوان «تورم» را به شکل واقعی و در عمل مهار کرد. در صورتی که راهی برای مهار این پدیده در اقتصاد ایران پیدا نشود، چاپ اسکناس درشت و برداشتن صفرها، چاره نهایی نیست و صفرها دوباره باز خواهند گشت. نهاد دولت به عنوان سیاستگذار و مجری سیاستهای کلان اقتصادی، باید با برگشت به اصول علم اقتصاد و تجربه جهانی، تورم را مهار کرده و مانع از رشد شتابان آن شود و پول ملی بیش از پیش بیارزش نشود و بازی چکپولها دوباره تکرار نشود.
ارسال نظر