پیامدهای مهم نقدی کردن یارانهها
یکی از مهمترین مباحثی که در طرح تحول اقتصادی رییس جمهور محترم به آن اشاره گردیده، بحث یارانهها است. این مبحث که شاید قریب به ۲۰ سال است ذهن دولتمردان و اقتصاددانان را به خود معطوف داشته، ...
محمدعلی دهقانی
یکی از مهمترین مباحثی که در طرح تحول اقتصادی رییس جمهور محترم به آن اشاره گردیده، بحث یارانهها است. این مبحث که شاید قریب به ۲۰ سال است ذهن دولتمردان و اقتصاددانان را به خود معطوف داشته، ... ... آنچنان گسترده و فراگیر است که بهرغم اتفاق نظری که بر آن در بین اقتصاددانان و سیاستمداران ما وجود داشته، به دلیل تاثیر بسیاری بالایی که بر اقتصاد کشور به خصوص اقشار کم درآمد خواهد گذاشت و مباحث جانبی آن تا به حال صورت اجرایی به خود نگرفته است.
البته در دولتهای گذشته آنچنان که بارها مطرح گردیده، مطالعاتی گسترده در این خصوص انجام شده که به دلیل همان تبعات سنگینی که ذکر شد، قابلیت اجرا نیافته است. در واقع امروز در بین همه صاحبنظران از جناحها و تفکرات مختلف سیاسی و اقتصادی این همگرایی در خصوص معضل یارانهها و لزوم سر و سامان دادن به آنها مطرح و مورد پذیرش است. دولت فعلی از این لحاظ دارای شانس خوبی است، چرا که احیانا بسیاری از مخالفتهای ناشی از عدم اطلاع و بیتجربگی در امور اجرایی بعضی افراد که دامنگیر دولتهای قبلی بود، در این دولت جای خود را به مباحث کارشناسی منتقدانی داده که خود در سالهای گذشته بر مسند امور اجرایی کشور نشسته و در این خصوص تجربیات زیادی کسب کردهاند. لذا با توجه به وضعیت امروز جامعه ما به نظر میرسد در صورتی که دولت در تصمیمگیری خود در خصوص بحث یارانهها از نظرات کارشناسان به شکل واقعی استفاده کند، شاید بتوان این مشکل اساسی اقتصاد را یکبار و برای همیشه حل نمود.
بحث حذف یارانهها از اقتصاد و واریز نقدی آن به حساب مردم و در مراحل بعدی هدفمند کردن یارانهها به سمت اقشار کمدرآمد راه حلی است که توسط دولت محترم ارائه گردیده و بهنظر میرسد دولت مصمم است که این طرح را به هر نحو ممکن پیاده نماید. اگر چه از نگاه اولیه و تئوریک این طرح قابل دفاع به نظر میرسد، اما به لحاظ عملی قطعا مشکلات جبرانناپذیر و بعضا خطرناکی را ممکن است به اقتصاد کشور و اقشار کم درآمد تحمیل کند که شاید به سادگی زدودن آثار زیانبار آن ممکن نباشد.
همانطور که ریاست محترم جمهوری در تشریح طرح تحول اقتصادی بیان داشتند، میزان یارانههای مورد نظر حدودا ۹۰ هزار میلیارد تومان مطرح میباشد که اگر این رقم را به جمعیت ایران حدودا ۷۰ میلیون نفر تقسیم کنیم یعنی سهم سرانه یارانه در هر سال حدودا ۱۲۸۰۰۰۰ تومان و ماهانه حدودا ۱۰۷هزار تومان میباشد یعنی در هر ماه به غیر از سایر هزینههای دولت رقمی معادل ۵/۷ هزار میلیارد تومان تقاضای جدید وارد اقتصاد خواهد شد که بخش تولید و به طور کلی طرف عرضه، توان بالا بردن ظرفیت خود را به این سرعت و شدت نخواهد داشت و لذا میتوان پیشبینی کرد که این میزان رشد نقدینگی چه تاثیر مخربی را بر سطح عمومی قیمتها بر جای خواهدگذاشت. البته شاید این استدلال مطرح شود که دولت با حذف یارانهها و افزایش قیمت برخی خدمات میتواند بخش زیادی از این نقدینگی را جمعآوری و به صورت هدفمند به بخشهایی از جامعه تخصیص دهد که در این خصوص چند سوال اساسی مطرح است و لازم است از دیدگاه اقتصادی پاسخی مناسب برای آنها پیدا کرد.
۱ - دوره اجرای این طرح چند سال است.
۲ - فراموش نکنیم که با حذف یارانهها قرار است دولت قیمت کالا و خدمات خود را تا چندین برابر افزایش دهد؛ در این صورت علاوه بر تاثیری که رشد تقاضا بر سطح عمومی قیمتها خواهد داشت، افزایش قیمت خدمات دولتی نیز باعث تورم مضاعف میگردد. آیا مشخص شده تاثیر واقعی این فشار مضاعف تا چه حد قدرت خرید مردم را تحت تاثیر قرار خواهد داد و آیا اصولا تاثیر واریز نقدی یارانه میتواند اثرات کاهش قدرت خرید مردم ناشی از این تورم را جبران کند؟
۳ - آنچنان که گفته شده در مراحل اولیه همه افراد جامعه و در مراحل بعدی بخش خاصی از افراد جامعه یارانه دریافت خواهند کرد. آیا حذف یارانه بعضی افراد در مراحل بعدی در حالی که رشد نقدینگی تاثیر خود را بر سطح عمومی قیمتها گذاشته است، باعث کاهش شدید قدرت خرید آنها و به دنبال آن تبدیل بخش دیگری از افراد متوسط به بخش کم درآمد جامعه نخواهد شد؟ چه مکانیزم دقیقی وجود دارد که تشخیص دهیم در مراحل بعدی چه افرادی مستحق دریافت یارانه و چه افرادی مستحق دریافت این یارانه نمیباشند تا بتوانیم بحث هدفمند کردن آن را به نتیجه برسانیم. آیا احتمال سوءاستفاده یا ضایع شدن حقوق افراد وجود ندارد؟
۴ - آیا سرازیر شدن سیل پول به جامعه و تحریک شدید طرف تقاضا در حالی که طرف عرضه کشش لازم جهت افزایش ظرفیت را حداقل در کوتاه مدت ندارد، باعث تخریب و بی ثباتی بسیاری از بنیانهای اقتصادی کشور نخواهد شد؟
۵ - آیا واریز نقدی یارانهها بدون اینکه فعالیت اقتصادی ما به ازای آن توسط افراد وجود داشته باشد، باعث تن پروری و تزریق روحیه و تقویت فرهنگ عدم تلاش در بسیاری از افراد جامعه نخواهد شد؟
۶ - اگر درآمد کشور به واسطه افزایش قیمت جهانی نفت و گاز افزایش یافته، به جای اینکه این درآمد را بصورت مستقیم به حساب مردم واریز کنیم آیا منطق اقتصادی حکم نمی کند که این پول به جای خرد شدن صرف ظرفیت سازی در اقتصاد و افزایش تولید شده و راهکارهایی برگزید که به صورت غیر مستقیم تاثیر خود را خصوصا بر زندگی اقشار کم درآمد جامعه بگذارد؟
به نظر میرسد نادیده گرفتن هر یک از سوالات فوق و سوالات دیگری که در این ارتباط میتوان مطرح کرد و تعجیل در اجرای این طرح میتواند صدمات جبرانناپذیری را به اقتصاد کشور که اتفاقا یکی از مهمترین مشکلات آن را نیز میتوان همین یارانهها بر شمرد، تحمیل کند. بحث هدفمند کردن یارانهها اگر به صورت صحیح و به روشی غیر از نقدی کردن آنها اجرایی شود، میتواند بسیار مثبت و موثر باشد که شاید ارائه روش مناسب از حوصله این مقاله خارج باشد. اما این سوال اساسی همچنان بیپاسخ مانده است که آیا راه حل بهتری به جای نقدی کردن یارانهها وجود ندارد؟
ارسال نظر