خاموشیهای برق قابل پیشبینی و قابل رفع
برق از جمله کالاهایی است که در تمام جنبههای زندگی بشر رسوخ کرده است.
دکترجعفر خیرخواهان
برق از جمله کالاهایی است که در تمام جنبههای زندگی بشر رسوخ کرده است. رشد جمعیت، افزایش سطح درآمدها، گسترش برقرسانی به سراسر کشور و قیمت ارزان و انعطافناپذیر آن در ایران باعث شده است تا هر ساله شاهد رشدی خارقالعاده در تقاضا و مصرف برق باشیم. این رشد تقاضا به چنان حدی رسیده است که عرضه برق دیگر قادر به پشتیبانی و تامین تقاضا نبوده و در سال فعلی سرانجام شکاف تقاضا از عرضه پیشی گرفت و دولت را به سمت سهمیهبندی و خاموشی سوق داد. متاسفانه خاموشی و سهمیهبندی برق بدترین گزینه ممکن از نظر میزان کاهش رفاه اجتماعی است و تا حد امکان باید از این روش اجتناب شود، زیرا حساسیت برخی مشاغل که به انرژی برق وابسته هستند مثل خدمات مالی بانکها، عملهای پزشکی و غیره در چنان حدی است که هر گونه وقفه در عرضه برق خسارات سنگین و جبرانناپذیری بر آنها وارد میسازد و نیز اکثر مشاغل تولیدی را بالاجبار به سمت روشهای پرهزینه برای تولید مستقل برق با صرف سرمایهگذاریهای ثابت سنگین میکشاند و منابع محدود اقتصاد را در روشهای تولید غیربهینه محبوس میکند.
اگر با عینکی غیراقتصادی و فنی به مشکل بهوجود آمده نگاه کنیم، نخستین پیشنهاد و راه حل این خواهد بود که صنعت برق ایران هم نیاز به سرمایهگذاری جدید در ساخت نیروگاه و تاسیسات انتقال و تجهیزات توزیع و نیز سرمایهگذاری مجدد در تجهیزات فرسوده شدهای دارد که طی نیم قرن گذشته مستهلک گشتهاند. به این ترتیب چون صنعت برق فعالیتی سرمایهبر و با هزینههای ثابت بسیار بالا است نیاز به بودجههای چند میلیارد دلاری دارد تا مشکل کمبود برق حل شود.
اما اصلیترین مشکل صنعت برق، به سمت تقاضا و قیمتگذاری نامناسب برق مربوط میشود.
برق کالایی است که هزینه تولید آن در ساعات مختلف شبانه روز بسیار متفاوت است (به طوری که در ساعات نیمه شب، هزینه تولید یک کیلو وات ساعت برق اضافی نزدیک به صفر و در ساعات غروب و ابتدای شب که به اوج مصرف میرسیم هزینه تولید کیلو وات ساعت برق اضافی به بی نهایت میل میکند). پس به دلیل عدم امکان ذخیره برق و میزان تقاضای بسیار متغیر در ساعات شبانه روز باید از شیوه قیمتگذاری انعطاف پذیر استفاده شود که باعث تغییر در رفتار مصرفکنندگان میشود. قیمتگذاری برق باید به صورتی باشد که مصرفکنندگان را حساس به شرایط کند. خوشبختانه در این مورد هم تکنولوژی به کمک آمده است و امکان نصب کنتورهای چند زمانه و چند تعرفهای فراهم شده است و بدون نیاز به هر گونه ابزار تبلیغی یا تهدیدی دیگر، این کنتورها مردم را تشویق به صرفهجویی در ساعات اوج بار مصرف برق میکنند و کمبود برق تا حد زیادی برطرف خواهد شد.
سیاستگذاران صنعت برق تا زمانی که مشکل قیمتگذاری برق و نیز واقعیکردن قیمتها را حل نکردهاند، حق ندارند از کمبود و بحرانیشدن برق در کشور سخن بگویند و البته پس از طراحی مناسب بازار برق اگر هنوز هم کمبودی وجود داشت میتوان سراغ روشهای دیگر رفت که در آن صورت بسیار راحتتر و کمهزینهتر انجام خواهند شد. سایر روشها عبارتند از
الف) راهاندازی بازار منطقهای برق با کشورهای همجوار که با تبادل برق در ساعات اوج مصرف هر کشور، نیاز به سرمایهگذاری اضافی و پرهزینه در بخش نیروگاهی منتفی خواهد شد.
ب) تسهیل شرایط و ایجاد محیط مساعد (از قبیل آزادسازی قیمتها) برای تشویق به سرمایهگذاری خصوصی داخلی و خارجی در بخش تولید برق است که متاسفانه به علت ابهامها و نوسانات سیاستی به گزینهای دور از دسترس تبدیل شده است.
ج) در شرایطی که دولت قصد پسانداز کردن دلارهای نفتی را ندارد و به انحای گوناگون این دلارها را به مصارف روزمره میرساند، گزینه کم خطرتر میتواند سرمایهگذاری دولتی در بخشهای انتقال و توزیع برق باشد تا تلفات انرژی را به حداقل برساند.
پس با توجه به نقش حیاتی برق در همه اجزای زندگی و بخشهای اقتصادی و نارضایتیهای عمومی که هر گونه اخلال در عرضه آن بهوجود میآورد، لازم مینماید که سیاستهای پیش گفته به ترتیب و با در نظر گرفتن اولویت به اجرا گذاشته شود.
ارسال نظر