راهنمای خرید سهام بانک‌ها

دکتر احمد یزدان‌پناه

درباره ارزیابی بانک‌ها و مرحله گذار آنها از دولتی به خصوصی از ابعاد گوناگون بحث‌های فراوانی وجود دارد که اهمیت همه آنها برای جامعیت یک ارزیابی باید مد نظر باشد. در این یادداشت سعی می‌شود به زبان علمی غیرفنی برای بانک‌های تجاری معیارهایی ارائه شود تا خصوصی‌سازی آنها برای خریداران و مشاوران سرمایه‌گذاری آنان راهنما باشند.

چرا بانک‌ها در واسطه‌گری مالی خود توانایی‌های لازم را ندارند؟ علت مشترک عمومی آنها ضعف مدیریت است و نبودن ملاک‌های معتبر برای سنجش و ارزیابی مدیران مزید بر علت شده است. یکی از چارچوب‌های ارزیابی بانک‌های تجاری از بعد نظارتی و مقرراتی آن ویژگی‌های شش گانه‌ای است که به آن رتبه‌بندی می‌گویند و عبارتند از: ۱-کفایت سرمایه ۲-کیفیت دارایی‌ها ۳-مدیریت ۴-عایدات

۵ -نقدشوندگی ۶-حساسیت. برای ارزیابی یک بانک بر پایه خصوصیات بالا به هر ویژگی از یک تا پنج نمره می‌دهند. یک یعنی بهترین و پنج یعنی ضعیف‌ترین و آنگاه به صورت رتبه‌بندی ترکیبی میانگین شش معیار گفته شده را به دست می‌آورند. هر بانکی که معدل چهار یا بیشتر بیاورد، بانک مشکل‌دار است؛ یعنی ریسک آن بانک برای ورود به بازار سرمایه بالا است و باید با دقت‌های خاصی بر روی سهام آن معامله صورت گیرد.

کفایت سرمایه

از آنجا که سرمایه بانک کاهش‌دهنده ریسک بانک محسوب می‌شود، لذا نسبت سرمایه که نوعا به صورت سرمایه تقسیم بر دارایی تعریف می‌شود، نسبت مهمی برای ارزیابی‌ها به دست می‌دهد. بانکی که سرمایه بیشتر نگه می‌دارد، زیان‌های بالقوه را سهل‌تر می‌تواند جذب و هضم کند و به حیات اقتصادی خود در شرایط سخت اقتصادی پس از خصوصی‌سازی و محیط رقابتی بهتر ادامه دهد.

بانک‌هایی که نسبت سرمایه بالاتر دارند از نرخ کفایت سرمایه بالاتری بهره‌مند هستند هر چند آن بانک به طور نسبی سطح سرمایه بالاتری نداشته باشد.

کیفیت دارایی‌ها

از آنجا که بانک‌ها خود باید در مورد تخصیص وجوه سپرده‌گذاری شده نزد آنها تصمیم بگیرند. این تصمیم آنها سطح ریسک اعتبارات و ریسک نکول و واخواستی‌های آنها را شکل می‌دهد. بنابراین با معیاری چون بررسی کیفیت دارایی‌ها بانک که شامل وام‌ها و اوراق‌بهادار آنها می‌شود می‌توان به این بعد از هدف‌های ارزیابی بانک دست پیدا کرد.

بانک مرکزی ایالات متحده برای بررسی کیفیت دارایی بانک‌ها از بعد وام‌دهندگی که مشکل مطالبات معوق بانک‌ها را شکل می‌دهد، پنج ملاک معرفی می‌کند که برای ارزیابی بانک‌های تجاری مهم هستند.

۱ - ظرفیت: توانایی پرداخت قرض‌گیرندگان. ۲ - وثیقه: کیفیت دارایی‌های پشتوانه آن وام‌ها. ۳ - شرایط: اوضاع و احوال و شرایطی که نیاز به آن وام را پدید آورده‌اند. ۴ -سرمایه: تفاوت بین ارزش دارایی‌های قرض‌گیرندگان و بدهی آنها. ۵ -خصلت: تمایل قرض‌گیرندگان به بازپرداخت وام‌ها، که به وسیله پرداخت‌های گذشته آنها در مورد وام‌ها و سابقه اعتباری آنها سنجیده می‌شود.

مدیریت

تمام راه‌های ارزیابی یک بانک به مدیریت آن ختم می‌شود، بنابراین تمامی ویژگی‌های مورد بررسی برای ارزیابی بانک‌ها از اتاق مدیران آنها سربرمی‌آورد. برای بررسی کیفیت مدیریت بانک‌ها ملاک‌هایی برای مهارت اداری، توانایی و تمایل اجرا و تبعیت از مقررات و قوانین موجود بانکی و پولی و سرانجام توانایی غلبه بر تغییرات و تحولات محیط کسب و کار و تبدیل تهدیدها به فرصت‌ها را باید نام برد. ملاک مهم دیگر در این راستا، ارزیابی سیستم‌های کنترل داخلی بانک‌ها هستند؛ چرا که این معیار بیانگر آن است که مدیریت بانک‌ها چگونه و تا چه حد از مشکلات مالی آگاهی دارند و برای حل آنها در افق‌های زمانی مختلف برنامه عمل دارند و سلامت این واسطه‌‌گر مهم مالی را رصد می‌کنند.

عایدات

گر چه معیارهای شش‌گانه فوق بیشتر متوجه ریسک بانک‌ها هستند، ولی باید به عایدات این بنگاه واسطه‌گر مالی، که موسسه خیریه نیست توجه کافی شود. شکست یک بانک و ناتوانی او را باید در منفی بودن عایدات او جست‌وجو کرد. نسبت سوددهی در بانک‌ها را معمولا با ارزیابی بازده دارایی‌های آنها می‌سنجند که به صورت عایدی پس از کسر مالیات تقسیم بر دارایی‌ها تعریف می‌شود.

علاوه بر ارزیابی و سنجش عایدات یک بانک در طول زمان، مفید است که عایدی آن بانک را با صنعت مالی کشور مقایسه کنیم. این امر تصویر بهتری به ما از جایگاه آن بانک در مقابل رقبای خود به دست می‌دهد. سرانجام باید به این نکته توجه داشت و مشاوران سرمایه‌گذاری در بانک‌ها روشن نمایند که با تغییر شرایط کلان کشور عایدی آن بانک چگونه و چقدر تحت تاثیر آن تحولات قرار می‌گیرد؟

نقدشوندگی

برخی بانک‌ها وجوه خود را از منابعی غیر از بانک مرکزی کسب می‌کنند. به هر حال منبع این وجوه برای خریداران سهام بانک‌ها مهم است. اینکه اتکای بانک بر کدام منابع است، دغدغه درست ارزیابان بانک‌ها به حساب می‌آید. تاریخ و تجربه بانکداری نشان می‌دهد برخی بانک‌ها وقتی تحت فشارهای دولتی یا شرایط خاصی مجبور شده‌اند از منابع خاصی وجوه خود را تامین کنند خود را در معرض بحران‌های نقدشوندگی قرارداده‌اند.

سپرده‌گذاران اگر احساس کنند که بانکی با مشکل نقدشوندگی وجوه آنها مواجه هست یا در آینده خواهد شد، برداشت‌های دسته جمعی آنها برای بانک مزبور و صنعت مالی مشکل‌آفرین خواهد بود.

حساسیت

دو بانک ممکن است از لحاظ عایدات، نقدشوندگی و سایر ویژگی‌های گفته شده در بالا یکسان باشند؛ ولی وقتی شرایط بازار مالی کشور دچار تغییرات می‌شود آثار آن بر هر کدام آنها متفاوت باشد، یعنی یکی از آن دو نسبت به دیگر تحولات حساس‌تر باشد. یکی از بهترین و مهمترین شواهد بارز در این زمینه تغییرات نرخ بهره است. حساسیت بانک باید به متغیر کلانی چون نرخ بهره یا قیمت پول تا حدود زیادی باید معین باشد. بسیاری از بانک‌ها بدهی‌هایی دارند که اغلب بیشتر از دارایی‌های آنها در مقابل افزایش نرخ بهره باید قیمت‌گذاری مجدد شوند.

چرا که بیشتر در معرض آثار منفی افزایش نرخ بهره قرار دارند، در صنعت بانکداری غرب بانک‌هایی که در مقابل بالا رفتن نرخ بهره (تسهیلات) حساس‌ترند، به احتمال زیادتر مشکلات مالی بیشتری را در دوره ‌گذار و تغییر شرایط تجربه می‌کنند. ارزیابی بانک‌ها از مشکل‌ترین بنگاه‌های فعال در صحنه اقتصاد هستند، به همین دلیل است که ارزیابی بانک مرکزی از عملکرد آنها می‌تواند راهنمای خوبی برای خریداران سهام آنها باشد.

یک بانک مرکزی مستقل و توانمند می‌تواند و باید ریسک خریداران سهام بانک‌های دولتی را که در معرض طبقه‌بندی یک بانک پر ریسک در گروه یک بانک امن هستند، کاهش دهد.

به علاوه چون ملاک‌های گفته شده مالی ناظر بر عملکرد گذشته و حال بانک هستند، مشاوران آگاه سرمایه‌گذاری مالی باید مردم را از آن معیارها برای آینده آگاه سازند. به هر حال معیارهای کمی و کیفی هر دو باید به‌کار آیند تا تصمیم‌گیری‌ها عقلایی صورت گیرند تا کشتی خصوصی‌سازی بانک‌ها به سلامت به ساحل رقابت و کارآیی برسد و در یک کلمه بانک‌ها در خدمت توسعه کشور قرار گیرند.