محمدصادق جنان‌صفت

مجموعه‌ای از شرایط و دلایل در روزهای پایانی منتهی به روز استیضاح وزیر اقتصاد راه را برای عبور دادن او از مرحله به دست نیاوردن رای اعتماد دوباره نمایندگان باز کرد. به این ترتیب، وزیر اقتصاد و سخنگوی اقتصادی دولت با خیالی آسوده در جمع خبرنگاران حاضر و به ارائه اخبار، طرح دیدگاه‌ها و تحلیل‌های اقتصادی می‌پردازد. اما جریان و رویداد مشهور به پرونده ۳ هزار میلیارد تومانی که در حوزه وظایف و زیرمجموعه وزارت اقتصاد رخ داده، آنقدر بزرگ و شگفت‌انگیز است که به این زودی‌ها از ذهن جامعه پاک نمی‌شود و به همین دلیل است که او هنوز باید پاسخگو باشد. به همین دلیل است که خبرنگاران روز گذشته در فرصت کمی که وزیر در اختیار آنها قرار داد دو دسته پرسش از او کردند. یک گروه از پرسش‌ها درباره ماجرای تلخ و تاسف‌انگیز برداشت ۳ هزار میلیارد تومانی از سپرده‌های مردم در شبکه بانکی بود و پرسش دیگر خبرنگاران از وزیر درباره سیاست‌های ارزی و ابهام موجود در این سیاست‌ها بود که آثار خود را در چند نرخی شدن ارز بر جای گذاشته است. وزیر اقتصاد در این باره گفت: «نرخ ارز هنوز هم بالاست، نظر دولت تعیین نرخ ارز واحد است و منتظریم رییس کل بانک مرکزی اقدام‌های خود را انجام دهد.»

«نرخ ارز هنوز هم بالاست» یعنی چه؟ نرخ ارزی که وزیر می‌گوید «بالاست» نسبت به چه عددی بالاست و این عدد از کجا آمده و چرا کسی آن را اعلام نکرده است؟ به نظر می‌رسد وزیر محترم اقتصاد به جای اینکه با طرح مسائل کلی دیدگاه خود را بیان کند، می‌توانست و البته می‌تواند در این باره به طور شفاف صحبت کند و بازار را در ابهام بیشتر فرو نبرد. سازوکاری که وزیر اقتصاد به آن دست یافته است تا نرخ ارز هنوز هم بالا نباشد، چیست؟

آیا قرار است دولت ارز بیشتری به بازار عرضه کند یا اینکه محدودیت‌های بیشتر در سمت تقاضای ارز این وظیفه را بر دوش خواهد کشید؟ «نظر دولت نرخ واحد ارز است» نیز ناشفاف و مبهم است. منظور از «نرخ واحد ارز» با توجه به اینکه وی و رییس کل بانک مرکزی پیش از این گفته‌اند نرخ ارز در بازار تعیین می‌شود نیز نامفهوم است. آیا نرخ واحد ارز موردنظر دولت، میانگین نرخ ارز‌های ۳ گانه موجود در بازار است؟ آیا دولت می‌خواهد نرخ واحد ارز در حد نرخ ارز مرجع باشد و نرخ بازار را تا این حد کاهش دهد؟ به نظر می‌رسد وزیر اقتصاد که بالاترین مقام اجرایی اقتصاد است باید از به کار بردن عبارات مبهم و کلی اجتناب کند تا فعالان اقتصادی بتوانند براساس سخنان او برای کسب و کار خود برنامه‌ریزی کنند. نکته دیگر اینکه در سخنان وزیر اقتصاد به مردم هشدار داده شده که اگر نرخ ارز پایین آمد گلایه نکنند که این گونه سخن گفتن نیز جای سوال دارد. یادمان نرفته است که رییس‌کل بانک مرکزی ایران که به لحاظ حوزه اختیارات و وظایف درباره نرخ ارز مقام ذی‌صلاح‌تری نسبت به وزیر اقتصاد است نیز چندین بار اعلام کرده نرخ ارز را کاهش خواهد داد، اما واقعیت‌های بازار اجازه این وعده را نداده است. در حالی که روزها و هفته‌ها است که رانت در بازار ارز توزیع می‌شود، این پرسش نیز مطرح است اگر وزیر اقتصاد این قدرت را دارد که نرخ ارز را گونه‌ای کاهش ‌دهد که مردم متضرر را احتمالا وادار به گلایه از دولت خواهد کرد، چرا تا امروز این کار را انجام نداده و کدام مصلحت موجب وضع فعلی بوده است؟

امیدواریم وزیر اقتصاد ایران - هر کس که می‌خواهد باشد - به جای دستور دادن به نرخ ارز به دنبال آن باشد که فضای کسب‌و‌کار برای شهروندان را آزاد و رقابتی ‌کند.