دکتر پویا جبل عاملی

قرن‌ها پس از این توصیه افلاطون در کتاب جمهوری مبنی بر اینکه تصمیمات حکومتی باید به فرزانگان داده شود و عموم مردم فارغ از داشتن کمال لازم در این عرصه هستند، ... ... پاپاندرئو نخست‌وزیر یونان که گویی تا چند صبح دیگر باید دولتش را با یک دولت وحدت ملی جایگزین کند، قصد داشت تا بر خلاف این توصیه فیلسوف شهیر کشورش عمل نماید و بسته نجات اروپا برای اقتصاد فلج یونان را به همه پرسی گذارد. اما برخی دیگر از اعضای پر نفوذ کابینه ظاهرا به سیاق فیلسوف خویش، این بسته را رای‌بردار ندانستند که از نظر آنان تازه معلوم نیست چه چیز را پرسش کنیم. بپرسیم: آیا کمک مالی اروپا را با شرایطش می‌خواهید؟ یا بپرسیم: آیا می‌خواهید در حوزه یورو باقی بمانید یا خیر؟ این دو پرسش در عین حال که یکی است، اما هر کدام داستان خود را دارند، آن چنان که نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که مردم یونان مخالف ریاضت ناشی از بسته هستند و در عین حال اکثریت هم می‌خواهند عضو حوزه یورو باقی بمانند. این یعنی رد پرسش اول و پذیرش پرسش دوم! آیا در چنین فضایی می‌توان همه پرسی انجام داد؟

اگرچه در حال حاضر همه پرسی نفی شده است، اما همین اظهارات ابتدایی و بروز بی‌ثباتی در سپهر سیاسی یونان باعث شد تا رهبران گروه بیست نتوانند به طور راسخ از اروپا حمایت کنند و می‌توان ادعا کرد که نتیجه قابل اعتنایی از کن بیرون نیامد و دلیل اصلی آن نیز تحولات سیاسی اخیر در یونان بود، اما آیا به راستی طرح پاپاندرئو برای اقتصاد اروپا و جهان خسارت بار بود؟ مخالفان پاپاندرئو در یونان معتقد بودند که دولت و پارلمان مشروعیت کافی برای اتخاذ این تصمیم را داشتند و نیازی نبود تا با مطرح کردن همه‌پرسی، چنین شوکی را به رهبران دیگر کشورها وارد کرد و ترمزی بود برای اتخاذ تصمیمات فوری که یونان و اروپا و حتی جهان بدان نیاز داشتند.

اما از سوی دیگر، طرح همه‌پرسی می‌توانست، نااطمینانی فعلی را به ثبات بیشتری در بلندمدت تبدیل کند، زیرا اگر یونانیان به باقی ماندن در حوزه یورو رای می‌دادند، دولت یونان با اعتماد به نفس بیشتری می‌توانست به تعهدات خود عمل کند و مخالفان نیز با انجام این همه پرسی، عملا بهانه‌ای برای اعتراض نداشتند و این عزم ملی چه بسا، درد ریاضت را کمتر و بهبود اقتصادی را سرعت می‌بخشید و البته اگر رای منفی بود، آنچه مردم یونان بدان معتقدند را جهان با زبانی رسا می‌شنید و این همه جلسه و اضطراب و بسته‌های نجات و هزینه لازم نبود. اگر واقعا اکثریت یونانیان اکنون معتقد به خروج از حوزه یورو هستند، این برای اقتصاد جهانی بهتر است تا از هم اکنون این مساله را بداند تا در آینده با هزینه‌های بیشتری در صحنه عمل متوجه شود که یونان از دست رفته است.

اینها احتمالا همه استدلالاتی است که پاپاندرئو در جلسات خصوصی به سیاستمداران یونانی و خارجی گفته است، اما ظاهرا شوک کوتاه‌مدت و رسیدن به یک نتیجه مشخص در کوتاه‌ترین زمان برای همه مهم‌تر از این دلایل بوده است. با این وجود هنوز جهان جواب محکم و سرراستی را از یونان دریافت نکرده است و بی‌ثباتی در یونان، خود مشکلی شده بر معضلات پیشین و همه چشم‌ها به نتیجه مذاکرات برای تشکیل دولت ائتلافی خیره شده است. در حالی که تصور می‌شد، با اجلاس اتحادیه اروپا و اتخاذ تصمیم‌هایی به نسبت قوی، اجلاس کن بتواند قدمی محکم‌تر بگذارد، اما شرایط یونان و به قولی پا در هوا بودن آن، وضعیت را بار دیگر پیچیده کرد و اکنون طیفی از مشکلات اقتصادی - سیاسی بیش از همه در اروپا خودنمایی می‌کند و کانون آن یونان است.

اگر یونانیان شرایط خویش را باثبات‌تر کنند و بر بودن در حوزه یورو تاکید نمایند، آنگاه باید دید که تصمیم‌های اروپا در دو هفته گذشته تا چه حد می‌تواند به اروپاییان و اقتصاد جهانی کمک کند، اما تا آن زمان، گویی یونان توقفی را در فرآیندهای تصمیم‌گیری برای حل بحران بدهی‌ها ایجاد کرده است.