تقریب مکاتب در جنبش ضد والاستریت
جنبش اشغال والاستریت پسفردا وارد هفته پنجم میشود و معترضان گفتهاند قرار است امروز (شنبه) در سراسر جهان راهپیماییهایی به نشانه همبستگی با فعالان جنبش ضدوالاستریت، برپا شود.
محمود صدری
جنبش اشغال والاستریت پسفردا وارد هفته پنجم میشود و معترضان گفتهاند قرار است امروز (شنبه) در سراسر جهان راهپیماییهایی به نشانه همبستگی با فعالان جنبش ضدوالاستریت، برپا شود. این جنبش از جهاتی مشابه جنبش اعتراضی کارگران آمریکایی در دهه ۱۹۳۰ و جنبش دانشجویی و روشنفکری فرانسه در سال ۱۹۶۸ است. در همه این موارد یادشده، تشابه شکلی در این بوده که اعتراض متوجه نظام سرمایهداری بوده است، اما جنبش اشغال والاستریت با نمونههای قبلی، تفاوتی بنیادی دارد که نشاندهنده تحولی در فلسفه سیاسی و اقتصاد سیاسی جهان است.
در نمونههای دهه ۱۹۳۰ آمریکا و سال ۱۹۶۸ فرانسه و حتی شورشهای دو دهه اخیر در فرانسه و انگلستان و لسآنجلس آمریکا، نوعا جریانهای چپگرا و سوسیالیست به صورت یکپارچه به صف معترضان میپیوستند و طرفداران اقتصاد آزاد و نظام سرمایهداری در صف سرکوبگران قرار میگرفتند. علت آن صفبندیها کاملا روشن بود: طرفداران نظم مستقر، با یکی انگاشتن هدفهای اقتصاد بازار و هدفهای سیاسی دولتمردان، در کنار حکومتها میایستادند و معترضان با همین فرض یگانگی دولت و اقتصاد آزاد، در برابر نظم مستقر به پا میخاستند. اما تغییر نگاه طرفداران اقتصاد آزاد و رقابتی به نقش دولتها و رسیدن به این نتیجه که دولتمردان بزرگترین مانع رقابت اقتصادی هستند، صورتبندی قبلی را دگرگون کرد. این نگاه تازه به رابطه اقتصاد و دولت البته سابقهای صدساله دارد، اما عمومیت یافتن آن در مجامع دانشگاهی و راه یافتن آن به افکار عمومی و اعتنای احزاب سیاسی به آن پدیدهای نسبتا جدید است.
اعتراض به نقش تخریبی دولتهای آمریکا در اقتصاد، دو دهه پیش توسط اقتصاددانان طرفدار اقتصاد آزاد شروع شد و از این جهت شاید بتوان گفت جنبش ضد والاستریت از جنبه تئوریک تا حدود زیادی مدیون نظریهپردازان اقتصاد آزاد است. محور اصلی اعتراض طرفداران اقتصاد آزاد به دولتهای آمریکا در دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۱۰ این بوده و هست که، دولتها تصمیمهای اقتصادی خود را نه براساس نیازهای اجتماعی، بلکه به منظور متوازن کردن بودجههای فزاینده خود تنظیم کردهاند و در این مسیر، به اقتضای اوضاع و احوال، هرگاه لازم دیدهاند مالیاتها را خودسرانه افزایش یا کاهش داده و نرخ بهره را دستکاری کردهاند. این رفتارهای مداخلهجویانه گاه صورت رانتی به خود گرفته و دولتها با کمک به برخی بنگاههای زیانده، آنان را از ورشکستگی نجات دادهاند.
بر همین اساس میتوان گفت متمرکز شدن ثقل اعتراضها بر والاستریت به عنوان مهمترین مرکز مالی آمریکا و جهان، بیشتر جنبه نمادین دارد. معترضان با علم به اینکه برخی از غولهای مالی وال استریت در شمار همان کسانی قرار دارند که دولتهای آمریکا (جمهوریخواه و دموکرات) از جیب مالیاتدهندگان به یاری آنان شتافته و با ارائه کمکها و وامهای کمبهره مردم را شریک ریسک آنان کردهاند، حالا فرصت را غنیمت شمردهاند که به این غولهای مالی و حامیان سیاسی آنان اعتراض کنند. این جهتگیری معترضان در واقع همان نقطه وصل چپگرایان و راستگرایان است و توانسته است بر هدفهای اختصاصی و مجزای جریانهای راست و چپ سایه بیندازد. مبنای این سخن به هیچ وجه این نیست که چپگرایان و راستگرایان به مبانی نظری واحد دست یافتهاند، زیرا چپگرایان، کماکان معتقدند رفتار سیاستمداران نتیجه قهری اقتصاد آزاد و رقابتی است، اما راستگرایان معتقدند اقتصاد آزاد ذاتا تامینکننده منافع عمومی است و انحراف آن دقیقا از جایی شروع میشود که دولتها در مکانیسمهای خودجوش بازار دستکاری میکنند. اما فارغ از این تباین تئوریک پررنگ که هنوز چپگرایان و راستگرایان را از یکدیگر جدا میکند، مکاتب چپ و راست به درک و دریافت مشترکی نایل شدهاند که با تسامح میتوان آن را پیدایش زمینههای تقریب مکاتب در پارهای مسائل به شمار آورد. محور این تقریب باور مشترک به نقش دولت سرمایهداری در مختل کردن زندگی اقتصادی شهروندان است. این تقریب، یادآور هشدار معروف آدام اسمیت مهمترین اقتصاددان طرفدار رقابت است که میگفت: «هر جا دو سرمایهدار دیدید که خلوت کردهاند، بدانید توطئهای در کار است» معنای آشکار سخن اسمیت این بود که خیر عمومی در رقابت است و طبیعتا صاحبان بنگاهها به ویژه بنگاههای ناکارآمد، خواستار رقابت نیستند، بلکه ترجیح میدهند قوه قاهرهای به نام دولت به کمک آنها بیاید و رقیبانشان را از سر راه بردارد. یعنی اینکه آنچه برای طرفداران اقتصاد آزاد مهم است، تامین منافع این یا آن سرمایهدار نیست، بلکه فعالیت در فضای رقابتی و تحت ضوابط و مقررات یکسان است. احتمالا این فقره اخیر همان چسبی است که چپگرایان و راستگرایان جهان را در خیابان والاستریت نیویورک به هم چسبانده است.
ارسال نظر