توسعه صنعت نفت و سایه سنگین ادغام
۱- خبر ادغام، انحلال یا حذف وزارت نفت از آن دست خبرهایی است که علاقهمندان به سرنوشت صنعت نفت کشور را دلنگران، بلکه بیمناک میکند. دلنگران از آنچه سیاست ادغام یا انحلال ممکن است بر سر این صنعت استراتژیک بیاورد، ...
دکتر محمودرضا فیروزمند *
۱- خبر ادغام، انحلال یا حذف وزارت نفت از آن دست خبرهایی است که علاقهمندان به سرنوشت صنعت نفت کشور را دلنگران، بلکه بیمناک میکند. دلنگران از آنچه سیاست ادغام یا انحلال ممکن است بر سر این صنعت استراتژیک بیاورد، ... ... سیاستی که هیچکس حداقل در دو وزارتخانه نفت و نیرو حاضر نیست مسوولیت آن را بپذیرد که هیچ، حتی ظاهرا از آن مطلع هم نبودهاند. قبول ندارید، مصاحبه مسوولان بلندپایه هردو وزارتخانه طی چند روز اخیر را بخوانید که برخی آشکارا از این تصمیم اظهار بیاطلاعی کرده و برخی تلویحا از این تصمیم اعلام برائت کردهاند. اما چرا باید نگران بود؟
۲- در باب اینکه تصمیم در خصوص ادغام این دو وزارتخانه حاصل چه فرآیندی است، دو سناریوی کلی قابل تصور است. اول آنکه بر این باور باشیم که مانند تمامی سیستمهای مدیریتی مدرن و قاعدهمند، ادغام حاصل کار تیمهای کارشناسی خبره و اهل فن از هر دوی این وزارتخانهها است که پس از روزها و شاید ماهها بحث و بررسی، به این نتیجه رسیدهاند که چنین ادغامی، بهرغم تمامی عواقب آن، بخش انرژی کشور را متحول خواهد کرد؛ اما وقتی معاون برنامهریزی وزیر نفت میگوید: «نظر کارشناسی از وزارت نفت برای ادغام با وزارت نیرو خواسته نشد»، یا وقتی یکی از معاونان کلیدی وزیر نیرو میگوید: «ما هیچ نقشی در این مصوبه نداشتیم»، آیا نمی بایست نتیجه گرفت که نه تنها بدنه کارشناسی و مدیریتی این وزارتخانهها در این فرآیند به بازی گرفته نشدهاند، بلکه حتی عالیترین سطوح مدیران در این دو وزارتخانه از این تصمیم بیخبر نگه داشته شدهاند؟ اما سناریوی دوم، یا به عبارتی تنها سناریوی ممکن این است که بنا به مصلحتی که از دید کارشناسان و اهل فن مغفول مانده است، تصمیمگیران در دولت به این نتیجه رسیدهاند که بدون نیاز به رجوع به آرای کارشناسی کسانی که بیشترین اهلیت و صلاحیت را برای اظهارنظر در این باره دارند، سلیقه خود را ملاک تصمیم در خصوص آینده صنعت نفت کشور قرار دهند. اعمال سلیقهای که میتواند ضربات سنگینی بر آینده صنعت نفت، بلکه بر آینده نظام اقتصادی کشور که به شدت به درآمدهای نفتی وابسته است، وارد آورد. آیا انتقادات کارشناسان به این سیاست، حتی از درون بدنه دولت را نمی توان دلیلی بر «سلیقهای بودن» این ادغام تلقی کرد؟
۳- نوشته حاضر نمیخواهد به نقد موشکافانه عواقب و تاثیر چنین اقدام شتابزدهای بر بدنه کارشناسی صنعت نفت بپردازد، بدنه کارشناسیای که طی چند سال اخیر از خوف اینکه مافیا یا خائن به منافع ملی خوانده شود، محافظهکار شده است، تصمیماتی را که قبول ندارد اجرا میکند، دیر تصمیم میگیرد، این قدر دیر که در برخی موارد مانند میادین مشترک، این تصمیمات دیرهنگام قصه تجویز دارو برای بیماری است که چند روز است مرده است.
این نوشته همچنین نمیخواهد به یاد صاحبان این تصمیم بیاورد که این ادغام با کوچاندن کارشناسان نفتی چه بر سر این صنعت خواهد آورد. کارشناسانی که لازم نیست راه دوری بروند، همین بیخ گوش دکلهای نفتی ما در خلیجفارس، فقط لازم است روی دکلهای نفتی آن طرف آب مشغول کار شوند تا چندین برابر حقوقی که حالا میگیرند، دریافت کنند. سیاه نمایی نیز نمیکنیم، فقط از باب نظر کارشناسی، این نکته را به کسانی که صنعت نفت را نمیشناسند باید گوشزد کرد که صنعت نفت، فارغ از اهمیت حیاتی آن در اقتصاد ملی، به دلیل جنبههای قوی بینالمللی، مانند وزارت خارجه است، جای آزمون و خطا نیست؛ به این معنا که هر اقدام ناسنجیدهای میتواند جایگاه ما در صنعت بینالمللی نفت و به تبع آن منافع ملی ما را به خطر بیندازد. از همین رو است که دلسوزان این صنعت پیوسته توصیه به ثبات، ثبات و باز هم ثبات در بدنه مدیریتی و سازمانی این صنعت دارند که این توصیه نه از سر انقلابی نبودن یا از باب ارادت به این یا آن وزیر یا این یا آن وزارتخانه، بلکه از سر آگاهی از ابعاد فاجعه باری است که عدم ثبات برای این صنعت به ارمغان میآورد؛ صنعتی که بدون برنامههای بلندمدت و ساختارهای باثبات و مصون از تغییرات غیرمتعارف و مدام، هرگز توسعه نمییابد که هیچ، ادامه حیات هم نخواهد داد.
۴- از این میان باید غصهدار توسعه میادین مشترک نفتی بود؛ میادینی که بهرغم اهمیت عنصر زمان در برداشت از آنها، تاکنون نتوانستهایم سهم خود را از آنها استیفا کنیم. سهمی که اگر تا دیروز قربانی آزمون و خطا و تعلل مدیرانی بود که تا میآمدند صنعت نفت را بشناسند عوض میشدند، از امروز به بعد قربانی وقفه ناگزیری خواهد بود که تغییر و تحولات سازمانی جدید در این گونه موارد به بار میآورد. آیا آنها که تحولات اخیر را رقم زدهاند، میدانند که چنین تصمیمات عجولانهای توسعه صنعت نفت به طور عام و بهرهبرداری از میادین مشترک نفتی به وجه خاص را حداقل تا آیندهای قابل پیشبینی به محاق فراموشی خواهد برد؟ این گونه مباد که اگر شد، باید به شرکایمان در میادین نفتی بگوییم که خیالتان راحت باشد، برداشت کنید که ما حالا حالاها مشغول ادغامیم.
* استادیار دانشگاه صنعت نفت
ارسال نظر