نوبلی برای بیداری جوامع
او در تبیین کاهش مشارکت اقتصادی زنان به مشاهدات تاریخی تکیه کرده و نشان داده است که در طی گذار از دوران کشاورزی به عصر صنعت، زنان حضور کمتری در بازار کار داشتهاند؛ ولی پس از گسترش بخش خدمات در اقتصاد، این حضور مجددا افزایش یافته است. در زمینه آموزش هم مطالعات او نشان میدهد که در بیشتر کشورهای پیشرفته طی قرن بیستم زنان پیشرفت و سهم بیشتری از مردان داشتهاند خانم گلدین یکی از عوامل مهم این پیشرفت را دسترسی زنان به امکانات جلوگیری از بارداریهای ناخواسته میداند.
وی بهعنوان فردی پیشتاز و مطرح در زمینه اقتصاد جنسیتی به مطالعه تبعیض جنسیتی دستمزد نیز پرداخته است. مطالعات وی همراستا با سایر مطالعات انجامشده نشان داده است که بهرغم رفع تبعیض در سایر ابعاد مرتبط با اقتصاد، تبعیض در دستمزد همچنان به قوت خود باقی است و با در نظر گرفتن متغیر سن، این متغیر افزایش مییابد. بهصورت تاریخی بخش عمده تفاوت در دستمزدهای دریافتی با اختلاف در سطح آموزش و تحصیلات و نیز انتخاب نوع شغل توسط دو جنس مخالف قابل توضیح است؛ ولی در عصر حاضر و با توجه به افزایش سطح تحصیلات و برابری تواناییهای اکتسابی زنان، اختلاف دستمزد کماکان پابرجا بوده و با تولد اولین فرزند نیز گسترش مییابد.
توجه و تمرکز بر اشتغال زنان در اقتصاد بسیار حائز اهمیت بوده و کلید افزایش رشد اقتصادی کشورهاست. سایر مطالعات انجامشده نیز بیانگر تاثیر این متغیر به ویژه در اقتصادهای توسعهنیافته و در حال توسعه هستند. کلیه شاخصهای بیانگر تبعیض جنسیتی در زمینه آموزش، استخدام، مشارکت در نیروی کار، دستمزد و... اثر منفی بر رشد اقتصادی کشورها دارند و یکی از راههای بزرگتر شدن کیک اقتصاد، رسیدن به برابری جنسیتی در اقتصاد است. در اینجا لازم است تعریفی کوتاه نیز از برابری جنسیتی ارائه شود. ایجاد شانس برابر برای دسترسی به کلیه امکانات، از جمله تحصیل و اشتغال و استخدام بدون در نظر گرفتن جنسیت به معنای رفع تبعیض جنسیتی است که این رویکرد و زیرساخت دارای اثرگذاری مثبت بر رشد اقتصادی است.
اهدای جایزه نوبل به تحقیقات مرتبط با منحصرا اقتصاد جنسیتی، شاید باید سالها پیش انجام میشد، تا توجه جهانی را بیشتر به مقوله رفع تبعیضها جلب کند؛ ولی الان نیز بسیار جای تقدیر است که کمیته نوبل به اهمیت این شاخه از اقتصاد پی برده و به آن پرداخته است.
متاسفانه در جوامع مردسالار حتی در بین اقتصاددانان نیز بر اهدای این جایزه شبهه گرفتهاند و به کمیتهای که بهعنوان نهاد بزرگترین تصمیم ایمان داشتند، شک کردند و همین شک مهر تاییدی بر وجود تبعیضهای ساختاری فکری و فرهنگی است. مردانی که تحقیقات زنان برای شناسایی بیشتر جنسیتی بازار کار و تلاش برای پررنگ کردن تبعات منفی تبعیض علیه زنان را شایسته جایزه نوبل اقتصاد نمیدانند، همانهایی هستند که خودآگاه یا ناخودآگاه اسیر آموزهها و باورهای غلط علیه توانایی زنان هستند. البته فرض خوشبینانهای هم میتوان در نظر گرفت که اقتصاددانانی که بر اهدای نوبل به رشته اقتصاد جنسیتی خرده گرفتهاند، دارای شناخت کافی از این رشته نبوده و کمیته نوبل با این کار توجه این دسته از اقتصاددانان را به جنبه دیگری از اقتصاد جلب خواهد کرد.
در راستای برابری زن و مرد میتوان گفت که خداوند موجودات را از دو جنس ماده و نر آفرید و به هر یک ویژگیها و تواناییهای خاصی اعطا کرد. در اینکه توانایی جسمی مردان از زنان بالاتر است، شکی نیست؛ ولی در این بین توانایی مقابله با شرایط سخت بهمنظور بقا میان زنان بیشتر است پس با صرف تکیه بر تفاوتهای ظاهری نمیتوان توانایی کلی بیشتری برای هیچ جنسیتی قائل شد. مطالعات پژوهشگران نیز ثابت کرده است که تواناییهای فکری و ذهنی دو جنس بهرغم تفاوت در برخی جنبهها بهطور میانگین برابر هستند. بنابراین ایجاد محیط و شانسی برابر برای همگی فارغ از جنسیت آنان هماهنگ و در راستای خلقت خداوند بوده و به تکامل بشریت کمک خواهد کرد. به صورت خلاصه بهعنوان زنی که مطالعات اقتصاد جنسیتی را اولویت قرار دادهام، اهدای جایزه نوبل به این رشته را رخدادی خوشحالکننده و مفید و بسیار صحیح میدانم و امید دارم گشودن این مبحث فتح بابی شود تا در دانشکدههای اقتصاد بیشتر به این مبحث پرداخته شود و در سطح جامعه هم این باور بیشتر حاکم شود.
* اقتصاددان