میثم هاشم‌خانی

صحنه اول: سالانه ۶۸۱۳ کیلوگرم دی اکسید کربن خالص به ازای هر ایرانی؛ این آمار، برآورد آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) از مجموع تولید گازهای گلخانه‌ای در ایران را نشان می‌دهد؛ آماری که کشور ایران را در رده دهمین کشور تولیدکننده ... ... گازهای گلخانه‌ای جهان قرار داده است(۱).

براساس گزارش IEA، میزان تولید گازهای گلخانه‌ای در ایران، از بسیاری از کشورهایی که اقتصادی بسیار پررونق‌تر و فربه‌تر از ایران دارند، به مراتب بیشتر است.

صحنه دوم: تهران، کرج، اصفهان و مشهد، روزهای سه‌شنبه و چهارشنبه هفته قبل را تعطیل شدند؛ به امید آنکه ترکیب این دو روز تعطیلی با روز نیمه‌تعطیل پنج‌شنبه و روز تعطیل جمعه، اندکی از فشار شدید آلودگی هوا بکاهد. طبیعتا تعطیلی ناگهانی چهارروزه قطب‌های کلیدی اقتصادی و اداری کشور، آن هم فقط برای جلوگیری از بحرانی شدن وضعیت آلودگی هوا، پدیده‌ای‌ است که بسیار به ندرت می‌توان موارد مشابه آن را در کشورهای دیگر یافت.

صحنه سوم: با توجه به آلودگی کم‌نظیر هوای روزهای اخیر شهرهای بزرگ کشور، طبیعی به نظر می‌رسد که بحث آلودگی هوا، دست‌کم ظرف یکی دو هفته آینده، به طور موقت جزو مباحث مهم مطرح در رسانه‌های کشور قرار گیرد؛ اما در کنار مباحث مرتبط داغ و صد البته مهمی مانند مباحث مربوط به توسعه حمل‌و‌نقل عمومی در شهرهای بزرگ، مساله کیفیت نازل بنزین عرضه‌شده در پمپ بنزین‌ها و بحث قیمت پایین بنزین که مشوق استفاده از خودروهای پرمصرف است(۲)، به احتمال فراوان جای خالی مباحث مربوط به توسعه «انرژی‌های دوستدار محیط زیست»، همچنان خالی خواهد ماند.

به راستی چرا در شرایطی که ایران دهمین کشور تولیدکننده گازهای گلخانه‌ای در جهان است (با تولید سالانه ۵۱۱ میلیون تن دی اکسید کربن خالص)، پرداختن به موضوعاتی همچون «آلودگی آب»، «آلودگی هوا»، «تخریب جنگل‌ها و منابع طبیعی» و بالاخره بحث کلیدی توسعه «انرژی‌های سبز»، هنوز در کشور ما جزو موضوعات لوکس و نه‌چندان ضروری تلقی می‌شود؟

چرا برنامه ویژه‌ای برای توسعه استفاده از «انرژی باد» در کشور نداریم؟ چرا بحث انتقال آب از دریای خزر به کویر لوت و ایجاد کشاورزی در این منطقه (حتی در حد مزاح) مطرح می‌شود، اما برنامه‌ای برای استفاده از ظرفیت عظیم تولید برق خورشیدی در کویرهای پهناور کشور نداریم؟ چرا موارد مختلف استفاده از انرژی «زیست‌توده» (Biomass) و به طور ویژه تولید برق از طریق سوزاندن زباله، در ایران بسیار نادر است؟

در شرایطی که شاهد سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در زمینه انرژی‌های دوستدار محیط زیست در مناطق مختلف جهان هستیم، به نحوی‌ که تخمین زده می‌شود در سال‌جاری حدود ۵ میلیون نفر در سراسر جهان در صنایع مرتبط با تولید انواع «انرژی‌های سبز» اشتغال دارند(۳)، چرا تقریبا هیچ ردپایی از سرمایه‌گذاری بخش خصوصی ایران در این صنایع در ایران دیده نمی‌شود؟

صحنه چهارم: در شرایطی که مباحث مختلف مربوط به «محیط زیست» و به ویژه بحث انواع «انرژی‌های سبز»، در کشور ما بسیار نحیف و نوپا محسوب می‌شوند، شکی نیست که با توجه به انحصار کامل بخش دولتی در زمینه تولید و توزیع انرژی در کشور، گام نخست برای زمینه‌سازی در جهت سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در پروژه‌های مربوطه، به اعمال اصلاحات قانونی از سوی دولت و مجلس مربوط می‌شود؛ از تضمین وزارت نیرو برای خرید برق تولیدشده به روش‌های «دوستدار محیط زیست» به قیمتی نزدیک به قیمت بین‌المللی گرفته، تا اصلاح قوانین برای تسهیل مالکیت زمین مورد نیاز برای تولید انرژی بادی و خورشیدی، ایجاد چارچوبی قانونی برای تملک بخشی از زباله‌های شهری توسط بخش خصوصی برای تولید برق «بیوماس»، و سایر اصلاحات قانونی مورد نیازی که قطعا شرح آنها بسیار فراتر از وسع این یادداشت کوتاه است.

در چنین وضعیتی، ای کاش پدیده آلودگی بحرانی هوا و دلتنگی برای آسمان آبی در شهرهای بزرگ کشور، بهانه‌ای شود برای اندیشیدن بیشتر به رفع موانع قانونی توسعه «انرژی‌های سبز»؛ انرژی‌هایی که به ویژه با افزایش نرخ دلار (و در نتیجه افزایش قیمت جهانی انرژی به پول ملی ما)، سرمایه‌گذاری در آنها از توجیه اقتصادی بسیار مناسب‌تری برخوردار شده است. اگر این یادداشت کوتاه توانسته باشد صرفا نوعی یادآوری در این زمینه ارائه کند، نگارنده به مقصود خود دست یافته است.

ارجاعات:

۱- در این رتبه‌بندی جامع که توسط آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) صورت گرفته، ایران دهمین کشور تولیدکننده گازهای گلخانه‌ای در سطح جهان است؛ عربستان سعودی یازدهم است و ایتالیا دوازدهم. همچنین ایران با صنعت و اقتصادی به مراتب کوچک‌تر از ایتالیا، مجموعا چیزی در حدود ۲۰ درصد بیشتر از ایتالیا گاز گلخانه‌ای تولید می‌کند. متن کامل این گزارش جامع، در آدرس زیر قابل مشاهده است:

http://www.ucsusa.org/global_warming/science_and_impacts/science/each-countrys-share-of-co۲.html

لازم به ذکر است که اعداد و ارقام فوق، مربوط به سال ۲۰۰۸ هستند و از این سال به بعد، IEA گزارش جامعی در زمینه رتبه‌بندی انتشار گازهای آلاینده محیط زیست در کشورهای مختلف، منتشر نکرده است.

۲- کافی است توجه کنیم که حتی اگر قیمت دلار را ۲۵۰۰ تومان فرض کنیم، قیمت فعلی بنزین در کشورهای افغانستان و پاکستان، چیزی در حدود لیتری ۳۰۰۰ تومان است.

۳- منبع: RENEWABLES GLOBAL STATUS REPORT ۲۰۱۲