دموکرات‌ها در تابستان بسیار امیدوار بودند که مانع از شکل‌گیری موج قرمز شوند؛ پیروزی‌های سریالی در کنگره آمریکا، کنترل تورم و حکم دیوان عالی درباره نقض حق سقط جنین تابستان را به گرمای فرحبخش برای دموکرات‌ها تبدیل کرد و همه نظرسنجی‌ها نیز این مساله را تایید می‌کرد. از جمله نظرسنجی درباره آرای مردمی در کنگره نشان می‌‌داد که میانگین برتری دموکرات‌‌ها نسبت به جمهوری‌‌خواهان در اواسط سپتامبر با برتری ۳/ ۱درصدی به اوج خود رسیده بود؛ درحالی‌که بایدن مدام در بازه ۴۰درصدی با افت‌وخیزهای متناوب مواجه می‌شد. درواقع این روند شتابان به سود دموکرات‌ها از اواسط اوت آغاز شده بود. در این مقطع زمانی شانس دموکرات‌ها برای تسلط بر سنا حدود ۶۹درصد بود؛ اگرچه همین آمار نشان می داد که دموکرات‌ها نمی‌توانند اکثریت خود را در مجلس نمایندگان حفظ کنند؛ ولی جمهوری‌خواهان نیز با کسب کرسی‌های حداقلی به اکثریت دست خواهند یافت. (شانس دموکرات در مجلس نمایندگان ۳۰درصد و جمهوری‌خواهان ۷۰درصد بود.) اما مساله اقتصاد و تورم و ترس از چشم‌انداز اقتصادی خیلی زود این روند را معکوس کرد و از اواسط اکتبر در برخی نظرسنجی‌ها جمهوری‌خواهان حدود ۲/ ۲درصد در آرای عمومی از دموکرات‌ها پیش افتادند. (اگرچه این رقم در سایرنظرسنجی بین یک‌دهم تا ۴درصد در نوسان است) سایر آمارها نیز تغییرات قابل توجه را به یک‌باره نشان داد. به‌طور مثال نظرسنجی نیویورک‌تایمز/ کالج سینا در اواسط اکتبر نشان داد که جمهوری‌خواهان با ۴درصد برتری، ۴۹درصد به ۴۵درصد، نسبت به دموکرات‌ها پیشتاز هستند. همین ماه گذشته میلادی، نظرسنجی تایمز/ سینا در سپتامبر، دموکرات‌‌ها را با یک امتیاز برتری نسبت به جمهوری‌‌خواهان نشان می‌داد. با این حال تنها آمارها در سطح ملی مهم نیستند، بلکه آنچه در هر انتخاباتی تعیین‌کننده است، پیشتازی یک حزب در مناطق رقابتی و ایالت‌های چرخشی است.

۴۸درصد رای‌دهندگان در مناطق رقابتی به سمت راست شیفت کرده‌اند؛ درحالی‌که این رقم برای دموکرات‌ها ۴۳درصد است. همچنین در میان کل رای‌دهندگان، ۴۱درصد به برنامه‌های نامزدهای هر دو حزب برای حل مشکلات کشور اعتماد ندارند؛ اما با این حال بیش از ۳۲درصد به جمهوری‌خواهان اعتماد دارند؛ درحالی‌که ۲۸درصد به برنامه‌های دموکرات‌ها اطمینان‌خاطر دارند. همچنین جمهوری‌خواهان انگیزه بیشتری برای مشارکت در انتخابات دارند (۵۲ به ۴۶درصد) و این مساله به‌ویژه در مناطق رقابتی صدق می‌کند؛ جایی که ۵۵درصد از جمهوری‌خواهان در مقابل ۴۵درصد دموکرات‌ها اعلام کردند که انگیزه قوی برای مشارکت انتخاباتی دارند.

اما آنچه بیش از همه در این نظرسنجی‌ها تغییر واقعیت‌های اجتماعی را بازنمایی می‌کند، توجه بیشتر مردم به مساله اقتصاد و تورم بود و در واقع ما از اواسط اکتبر شاهد کلیدی شدن این دو مولفه بودیم. این مساله به‌ویژه در مناطق رقابتی پررنگ‌تر می‌شد؛ جایی که در آن ۶۷درصد اعلام کردند که اقتصاد در اولویت اول رای دادن آنها قرار دارد؛ درحالی‌که این رقم برای کل کشور ۵۹درصد بود. این یعنی اینکه اقتصاد نه تنها در سطح ملی اهمیت یافت، بلکه در مناطق رقابتی در اولویت بیشتری قرار گرفت. موضوعات دیگر، وزن اقتصاد را در حوزه‌های رقابتی نداشتند از جمله سقط جنین، مسائل انتخاباتی و سیاست اسلحه، در سطح ملی همان جایگاهی را داشتند که در مناطق رقابتی از آن برخوردار بودند. از طرف دیگر دموکرات‌‌ها در این چرخه انتخاباتی حمایت خود را در میان پایگاه‌های رای‌‌دهندگان کلیدی خود از جمله جوانان، رای‌‌دهندگان سیاه‌‌پوست و لاتین‌تبارها و زنان از دست داده‌‌اند. نظرسنجی‌ها در میانه اکتبر نشان می‌دهد که در میان زنان، حمایت از دموکرات‌ها ۶امتیاز کاهش یافته است، در میان رای‌دهندگان سیاه‌پوست و لاتین‌تبار ۱۰امتیاز و در میان رای‌دهندگان زیر ۴۵سال ۷امتیاز کاهش یافته است. اما کار به همین‌جا نیز ختم نمی‌شود. بر اساس نظرسنجی CNN/ SSRS ۷۱درصداز رای‌دهندگان جمهوری‌خواه معتقدند نامزدهای حزبشان برنامه روشنی برای هدایت کشور در مسیر درست قرار دارند؛ اما این رقم درباره دموکرات‌ها تنها به ۵۹درصد می‌رسد.

در چنین شرایطی بود که شانس دموکرات‌ها برای تسلط بر مجلس سنا و همین طور نمایندگان به‌شدت کاهش یافت. شانس آنها از ۷۱درصد در ماه سپتامبر به ۵۸درصد در اواخر اکتبر رسید؛ ولی این روند نزولی حتی چند روز قبل از انتخابات نیز تداوم یافت و در دوم نوامبر یعنی ۶روز مانده به برگزاری انتخابات به ۴۹درصد رسید و در این روز برای اولین‌بار دموکرات‌ها شانس بالای ۵۰درصدی خود را طی چند ماه اخیر ازدست دادند. در حال حاضر جمهوری‌خواهان برای تسلط بر مجلس سنا از شانس ۵۱درصدی برخوردارند. همین روند درباره مجلس نمایندگان نیز صدق می‌کند. شانس جمهوری‌خواهان برای تسلط بر مجلس نمایندگان از ۷۰درصد در سپتامبر به ۸۱درصد در اواخر اکتبر رسید و در دوم نوامبر با ۲درصد افزایش به ۸۳درصد رسید. بر این اساس باید این حکم را قطعی دانست که جمهوری‌خواهان قادرند حداقل کرسی‌ها برای کسب اکثریت در مجلس نمایندگان را از ۲۲۰کرسی به ۲۴۸ تا ۲۵۰کرسی برسانند. این روند در مجلس سنا نیز می‌تواند به عدد۵۱ یا حتی عدد ۵۲ برسد؛ اگرچه در برخی ایالت‌ها نظیر ویسکانسین، نوادا و پنسیلوانیا و جورجیا وضعیت تقریبا تا اواخر اکتبر در هاله‌ای از ابهام قرار داشت و تقریبا هر دو حزب از شانس برابر برای کسب کرسی سنا در این ایالت‌ها برخوردار بودند؛ اما با توجه به روند پایدار بهبودی وضعیت جمهوری‌خواهان در این ایالت‌ها می‌توان شانس بیشتر را به محافظه‌کاران داد. باید برای درک این روند بهبودی پایدار درباره این نکات، تامل ویژه‌ای کرد: میانگین نظرسنجی‌ها در ۳۱اکتبر نشان می‌دهد که فاصله آدام لاکسالت جمهوری‌خواه در مقابل کاترین کورتز ماستو دموکرات در یک‌ماه گذشته مدام در حال کاهش بوده است. درحالی‌که در ۳۱اکتبر این فاصله به ۴دهم درصد به نفع نامزد دموکرات رسیده است؛ اما در سپتامبر این فاصله حدود ۴درصد بود. در پنسیلوانیا نیز همین اتفاق افتاده است. مهمت اوز جمهوری‌خواه فاصله خود را دائما با جان فترمن دموکرات کاهش داده است. در ۳۱اکتبر این فاصله یک درصد به سود دموکرات‌ها بوده است؛ ولی در اول اکتبر این فاصله ۶درصد و در ۱۲سپتامبر حدود ۱۱درصد بوده است. در جورجیا نیز شاهد تکرار همین روند هستیم. یعنی رافائل وارناک دموکرات به تدریج در حال واگذاری رقابت به نامزد جمهوری‌خواه یعنی هرشل واکر است. این فاصله در اواخر اکتبر به حدود یک‌درصد به سود نامزد دموکرات بود؛ ولی در اوایل همین ماه نامزد دموکرات با ۴درصد اختلاف پیشتاز رقابت‌ها بود. اما هر دو نامز قادر نیستند ۵۰درصد آرا را کسب کند و بر اساس قوانین این ایالت در چنین شرایطی کار به مرحله دوم و انتخابات ۱۰دسامبر می‌کشد. در ویسکانسین اما نامزد جمهوری‌خواه رون جانسون دائما فاصله خود را با نامزد دموکرات ماندلا بارنز افزایش داده است. این فاصله در ۳۱اکتبر به بالای ۲درصد به سود نامزد جمهوری‌خواه رسیده است.

از همان ابتدا متخصصان نظرسنجی سه سناریو را برای آینده سنا و نمایندگان پیش‌بینی کرده بودند: اول تسلط کامل حزب جمهوری‌‌خواه بر کنگره، دوم سلطه دموکرات‌‌ها بر کنگره و سوم کنگره تقسیم شده یعنی نمایندگان از آن جمهوری‌خواهان و سنا از آن دموکرات‌ها. تا اواسط اکتبر کنگره تقسیم شده از دو سناریوی دیگر محتمل‌‌تر بود؛ اگرچه احتمال همین گزاره نیز کمتر از ۵۰درصد بود. اما درباره دو سناریوی دیگر شانس دموکرات‌ها برای تسط بر هر دو مجلس ۲۱درصد بود اما بخت جمهوری‌خواهان به ناگهان به عدد ۴۱درصد رسید. اما در اوایل نوامبر شانس کنگره تقسیم‌شده از عدد در حدود ۵۰درصد به عدد ۳۸درصد رسید. اما سناریوی تسلط کامل جمهوری‌خواهان بر کنگره چگونه فراهم می‌شود: اگر این حزب حداقل در سه رقابت از چهار رقابت مبهم و همراه با شانس و اقبال - جورجیا، نوادا، پنسیلوانیا و ویسکانسین - پیروز شود. در این صورت جمهوری‌خواهان با کسب ۵۱ تا ۵۲ کرسی، اکثریت را از آن خود خواهند کرد. در حال حاضر جمهوری خواهان ۲۹کرسی خارج از گردونه رقابت در سنا دارند و همچنین ۱۷کرسی در منطقه امن و ۳کرسی در منطقه تقریبا امن و بین یک تا دو کرسی رقابتی مبهم نیز برخوردارند. در مقابل دموکرات‌ها هم‌اکنون ۳۶کرسی خارج از گردونه رقابت، ۱۰کرسی در منطقه امن، یک کرسی در منطقه تقریبا امن و ۲کرسی با سرنوشت مبهم برخوردارند.

با این اوصاف اگر سنا نیز همچون مجلس نمایندگان به دست جمهوری‌خواهان بیفتد و گزینه تقسیم کنگره منتفی شود، محافظه‌کاران در فضای دوقطبی‌شده جامعه آمریکا می‌توانند مسیر ریاست‌جمهوری بایدن را تغییر دهند، جاه‌طلبی‌های او را برای تدوین قانون حق سقط جنین و ایجاد یک شبکه سلامت و اجتماعی قوی‌تر را از میان ببرند؛ درحالی‌که به شاخه پوپولیست در حال رشد جمهوری‌خواهان توانایی جدیدی برای انواع تحقیقات درباره دولت می‌دهد. همچنین این رویداد می‌تواند نبردها بر سر اولویت‌بندی هزینه‌ها را تشدید کند و باعث تعطیلی دولت ‌‌شود و به رویارویی بر سر سقف بدهی دامن بزند. همچنین نامزدهای بایدن برای مناصب قضایی و اجرایی نیز با مقاومت شدیدتری از سوی کنگره روبه‌رو خواهند شد. در این میان برخی رویدادهای مهم در عرصه سیاست خارجی آمریکا نظیر مذاکرات هسته‌ای با ایران تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. شاید به دلیل همه این عوارض جبران‌ناپذیر باشد که این روزها دموکرات‌ها بیش از هر روزی در این آرزو هستند که ای کاش انتخابات میان‌دوره‌ای آمریکا در چله تابستان برگزار می‌شد.