نابازار تولید آلودگی
با کم شدن گاز در زمستان نیروگاهها برای جلوگیری از خاموشی برق مجبورند از سوخت نامطلوبتر (مازوت یا گازوئیل) استفاده کنند.
۲- «چرا گاز کم میآید؟ مگر بزرگترین دارنده گاز جهان نیستیم؟» قیمت گاز مصرفی در ایران بسیار ارزانتر از سایر نقاط جهان است؛ چون قیمتگذاری آن بهطور «دستوری» و توسط «دولت» انجام میگیرد. طبق ابتداییترین اصول علم اقتصاد وقتی قیمت کالایی را با دستور ارزانتر از آنچه بازار میخواهد قیمتگذاری کنیم با «کمبود» مواجه میشویم. مصداق این کمبود در گاز به این شکل است که اولا مصرفکنندگان بسیار «بیشتر» مصرف خواهند کرد و دوما منابع مالی برای انجام اکتشاف، استخراج، لولهکشی و تجهیزات انتقال گاز تا در منازل به اندازه کافی موجود نخواهد بود و «کم» خواهد آمد.
نتیجه آنکه چون از نظر مقام مسوول مصرف خانگی اولویت دارد، اولویت را دادن گاز به مصرف خانگی میدهد. پس اینکه ما ایرانیان روی دریایی از منابع گازی موجود در جهان قرار داریم، ربطی به این ندارد که در زمستان کمبود گاز نداشته باشیم؛ چون «قیمتگذاری دستوری پایین» همیشه کمبود میآورد.
۳- «چرا نیروگاههای نو و با فناوری جدید و بازدهی بالا ساخته نمیشود که نیاز کمتری به گاز داشته باشند؟ اصلا چرا نیروگاههای پاکِ بادی یا خورشیدی ساخته نمیشود؟» مشکل در یک قیمتگذاری دستوری دیگر است. بدون «هزینه انتقال و توزیع برق» و هزینه مهم مربوط به «خوراک نیروگاهها» (گاز)، فقط هزینه مربوط به احداث و نگهداری نیروگاه بین ۲ تا ۳ سنت متغیر است که با دلار نیمایی هم که حساب بکنیم، معادل «۵۰۰ تومان» به ازای هر کیلوواتساعت میشود. این درحالی است که قیمت پلکانی برق برای مصرف نهایی خانگی «۷۴۲ تا ۵۳۱۲ ریال» و دستوری قیمتگذاری شده است که میانگین آن حدود «۲۰۰ تومان» است.
معنی آن این است که حتی اگر گاز را هم «مجانی» در اختیار نیروگاه بگذارند و هزینه انتقال، کابل و پستهای انتقال قدرت هم «صفر» ریال باشند، باز هم نیروگاه برق بیش از ۱۰۰درصد در ضرر است!
کدام سرمایهگذار خارجی یا داخلی حاضر میشود نیروگاهی را با هزینههای سنگین احداث کند که در نهایت ۱۰۰درصد هم ضرر بدهد؟!
پس تا این رویه قیمتگذاری وجود دارد، طبیعی است که انتظار داشته باشیم تا اطلاع ثانوی هیچ نیروگاه برق تازهای از هر نوع در کشور ساخته نشود و نیروگاههای قبلی هم سال به سال بیشتر مستهلک شوند.
۴- «چرا ما ایرانیها بسیار گاز مصرف میکنیم؟ مگر این همه توصیه به قناعت و کممصرفکردن در فرهنگ ما نیست؟»
توصیههای اخلاقی گرچه در جوامع کوچک زمانهای گذشته کاربردی داشتهاند، اما در جوامع بزرگمقیاس کنونی در تحلیل نهایی میل به مصرف بیشتر و بیشینهسازی منافع رویه افراد است. پس عجیب نیست در عین حال که این همه در رسانهها از در و دیوار توصیه به کممصرف کردن میشود، اما باز هم مصرف گاز ما ایرانیان بیش از کشور پرجمعیت چین و کل اتحادیه اروپا با جمعیتی ۶ برابر ماست و زمستان مشکل کمبود گاز داریم.
۵- «مگر بد است که گاز و برق نسبت به درآمد افراد ارزان باشند؟»
نه بد نیست که کالا و خدمات ارزان باشند؛ اما به شرطی که ارزانی نسبی کالا و خدمات نسبت به درآمد افراد، به علت رشد حقیقی درآمد افراد با «رشد اقتصادی» مداوم در طول سالها باشند، نه بهصورت مصنوعی با دستور و نامه یک مسوول دولتی و با اتلاف وسیع منابع.
قیمتگذاری دستوری پایین گرچه در ظاهر به نفع اقشار کمدرآمدتر انجام شده است، اما نفع ریالی ارزانیاش را مشترکان پرمصرفتر یعنی قشر پردرآمدتر میبرند؛ زیرا خانه بزرگتر آنها نیازمند موتورخانه بزرگتر و چلچراغ و لوسترهای نورانیتر است یا در خانه آنها استخر و جکوزی آب گرم هست.
قیمتگذاری دستوری پایین گاز و برق، گرچه ظاهر خوشایندی دارد، اما عاقبتش یا قطعی مکرر گاز و برق در زمستان و تابستان است یا آلودگی مازوتی هوای تهران.
۶- «چه باید کرد؟» «گاز و برق» برخلاف «نفت و بنزین» به دلایل فنی کالاهای شبهتجارتی هستند و قیمتشان منطقه به منطقه جهان فرق میکند؛ اما میتوان همین حدود قیمت منطقهای را ملاک قرار داد.
مثلا برای گاز به جای مترمکعبی پلکانی ۴۱۴ الی ۴۸۳۰ ریال خانگی فعلی (حدود ۱۰۰ تومان میانگین) و صنعتی ۱۰۰ تومان، با یک رشد تدریجی تا قیمت صادراتی گاز منطقه به عراق و ترکیه یعنی حدود ۶-۷ هزار تومان (۲۵-۳۰ سنت) رسانده شود. کل درآمد حاصل حتی اگر مستقیما بین عموم شهروندان ایرانی تقسیم شود هم به بهرهوری صنایع و حذف آلودگیهای محیطزیستی کمک میکند و هم بازتوزیع خوبی برای کمک به افراد نیازمند است.