کرونا: دو راهی جان و نان
علت پزشکی «ابتلای کمتر و مرگ بیشتر» هر چه باشد، علت اجتماعی آن روشن است: آلودگان و ناقلان ویروس، فاصله اجتماعی و پروتکلهای بهداشتی را کمتر از گذشته مراعات میکنند و بیش از گذشته لابهلای افراد سالم میچرخند و ویروس میپراکنند. ماه گذشته با اجرای قرنطینه، ولو دیرهنگام و ناقص، آمارهای فوت کرونایی روند نزولی یافت و انتظار میرفت تا اواخر تابستان کرونا تاحدودی مهار شود. این امیدواری دوهفته پیش به مرحلهای رسید که فرمان بازگشایی مدارس از نیمه شهریور هم صادر شد. اما اکنون روند معکوس شده است و بیم آن میرود که ویروس افسار پاره کند. در چنین وضعی ظاهرا یک راه بیشتر وجود ندارد که همانا اعمال مجدد محدودیت تردد و تجمع و کاهش دادن تراکم در محیطهای کار است. امروز که ایران گرفتار مشکلات اقتصادی است، شاید درخواست از دولت برای اِعمال محدودیت شدید و تعطیلی و نیمهتعطیلی ادارهها و کارگاهها، خواستهای غیراقتصادی و مخل تولید و تجارت بهنظر آید. اما تجربه اسفند تا اردیبهشت گذشته نشان میدهد اگر دولت و شهروندان به زمانهای محدود قرنطینه کامل و کماستثنا رضایت ندهند، با گسترش کرونا ناگزیر خواهند شد به دورههای طولانیتر و کماثرتر تعطیلی و بلاتکلیفی و آشفتگی تن دهند. اجرای بهموقع و کامل و دقیق قرنطینه و البته مراعات فاصله اجتماعی و دیگر پروتکلهای بهداشتی توسط مردم، با وجود آنکه هزینه اقتصادی را افزایش میدهد و نان مردم را به خطر میاندازد، جان آنان را نجات خواهد داد و چهبسا همه یا بیشتر مبتلایان و ناقلان شناسایی شوند؛ اما رویههای کجدار و مریز، جامعه را به «زندگی با کرونا» عادت میدهد و موجب فراگیری ابتلا و انتقال خواهد شد و مجالی برای تولید و تجارت نخواهد گذاشت و جان و نان مردم را یکجا بهخطر خواهد انداخت.