ضرورت توجه به تهدید اتحاد «مثلث»

پس از حملات تروریستی یازده سپتامبر ٢٠٠١ در نیویورک، کنگره به دولت آمریکا اجازه داد که بتواند رأسا علیه افراد و کشورهایی که در آن حادثه دست داشته‌اند یا به نحوی به آنان کمک کرده‌اند، وارد جنگ شود. مجوزی که به «مجوز ٢٠٠١» مشهور و از آن برای انجام عملیات نظامی آمریکا در کشورهایی چون عراق و افغانستان و... استفاده شد.

برای اینکه رئیس‌جمهور آمریکا بتواند بدون اجازه کنگره به کشوری حمله نظامی کند، باید مشخص کند، این کشور به نوعی با حملات یازده سپتامبر و تروریست‌های آن مرتبط بوده است و به نحوی به آنان کمک کرده یا می‌کند. انتشار اسناد «جعلی» سازمان سیا در این راستا صورت گرفته که نشان دهد ایران، با سازمان القاعده یا گروه‌های وابسته و شعب این سازمان ارتباط دارد.

مستمسک حمله آمریکا به عراق نیز اسناد جعلی مشابه بود که جورج بوش، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا با استناد به آن، مجوز حمله به عراق را صادر کرد و بعدها مشخص شد، تمام اسناد جعلی بوده و سلاح کشتار جمعی هم در عراق پیدا نشد. اکنون در کنگره آمریکا بحث‌های جدی درباره تجدید یا مجوز موسوم به ٢٠٠١ مطرح است. لابی مثلث تل‌آویو- ریاض- ابوظبی در واشنگتن به‌شدت به‌دنبال این هستند که از این مجوز علیه ایران استفاده شود. در کنگره آمریکا بحث داخلی سنگینی در جریان است چون بسیاری از اعضای کنگره اعتمادی به ترامپ برای تجدید مجوز مذکور ندارند. درعین حال لابی مثلث ضدایران تلاش می‌کند پیش از باطل شدن مجوز مذکور، ترامپ از آن علیه ایران یا متحدان منطقه‌ای‌اش استفاده کند.

چند روز قبل بعد از سخنرانی که در نشست هتل «ویلارد» واشنگتن در مورد عهد‌شکنی‌های آمریکا درمورد برجام داشتم، یک کارشناس برجسته و بسیار مطلع خلع سلاح یکی از اندیشکده‌های آمریکا به من گفت که به‌رغم فشار لابی تل‌آویو- ریاض، هنوز احتمال لغو برجام توسط کنگره ضعیف است مگر اینکه ظرف هفته‌های آینده، تحولاتی رخ دهد که موجب تغییر معادلات کنگره شود. او به من گفت کاخ سفید نیز درحال بررسی سناریویی است که از برجام خارج شود بدون بازگرداندن تحریم‌هایی که به موجب برجام لغو شده. تصورشان هم این است که درچنین شرایطی، اروپا مجبور به همراهی با سیاست‌ها و اقدامات آمریکا علیه ایران در منطقه خواهد شد زیرا با خروج کاخ سفید از برجام، اروپا متوجه خواهد شد که آمریکا هیچ تعهد و محدودیتی برای وضع مجدد تحریم‌های هسته‌ای ندارد.

از زمانی که ترامپ روی کار آمد، به‌رغم برخی خوش‌بینی‌ها در داخل کشور، در نوشتارها و مصاحبه‌ها مرتب خطر اتحاد مثلث مذکور برای ابتر کردن برجام و تقابل منطقه‌ای با ایران را گوشزد کردم. تل‌آویو برنده اوضاع جاری جهان عرب است. کشورهای قدرتمند جهان عرب یا سقوط کرده‌اند، یا در بحران داخلی فرو‌رفته یا تحت نفوذ و مدیریت تل‌آویو قرار گرفته‌اند. به نظر می‌رسد سناریوی جدیدی برای ایران طراحی شده که درحال آماده‌سازی مقدمات اجرای آن هستند. موارد مطروحه در ابتدای این مقاله بخشی از عملیات آماده‌سازی سناریوی مذکور است و بعید نیست درهفته‌ها و ماه‌های آتی شاهد بخش‌هایی دیگر از این سناریو باشیم.

از جمله سناریوهای پیچیده و از پیش طراحی شده، برخی رفتارها و مواضع  دونالد ترامپ در ماه‌های اخیر است. برای نمونه پیشنهاد دیدار با مقام‌های ایران از سوی ترامپ حرکت حساب‌شده‌ای بود. ترامپ با این فرض، پیشنهاد دیدار با دکتر روحانی را مطرح کرد که مطمئن بود ایران این پیشنهاد را نخواهد پذیرفت. ترامپ پای رئیس‌جمهوری فرانسه را به این دلیل برای وساطت به میان کشید که به اروپایی‌ها بگوید من برای گفت‌وگو با ایران آماده بودم و این ایرانی‌ها بودند که رد کردند و بنابراین ایران اهل گفت‌وگو نیست. بنابراین حرکت کاخ سفید عمدتا برای خلع سلاح اروپایی‌ها درمورد ایران و بخشی از اقدامات زمینه‌ساز برای تقابل با ایران بود.

نکته مهم دیگر اینکه اوضاع داخلی ترامپ روزبه‌روز بدتر شده به‌طوری‌که دوسوم افکار عمومی آمریکا نظر منفی به او دارند. «تقابل با ایران» موضوعی است که برای اجماع‌سازی در داخل آمریکا و کسب حمایت افکارعمومی آمریکا نسبت به سایر موضوعات، بسیار سهل‌الوصول‌تر است. ضروری است مسوولان ذی‌ربط کشور تهدید را جدی تلقی کرده و تمهیدات مناسب برای بازدارندگی و دفع آن را اتخاذ کنند.