دکتر پویا جبل‌عاملی

اقتصاد ایران با پدیده‌ای روبه‌رو است که می‌توان گفت تا حدودی منحصربه‌فرد است. ما به‌طور سنتی به‌دلیل جریان رایج در بازارهای جهانی، فروش نفت خام خود را به دلار انجام می‌دهیم. البته اگرچه دریافت درآمد اغلب به شکل یورو است، اما در اینجا تبدیلی به این نحو صورت می‌گیرد که مثلا یک بشکه نفت خام را به نرخ ۵۰ دلار به مشتری می‌فروشیم و سپس این ۵۰ دلار با نرخ روز بازار به یورو به حساب‌های ما واریز می‌شود.

هر تبدیل ارزی برای تجارت ما هزینه‌زاست، اما به‌دلیل شرایطی که ناشی از تحریم‌های اولیه است، اولویت برای ما آن است که حساب‌های خود را به یورو نگه داریم، اما اگر در این گام اجبار داریم که محصول خود را به دلار بفروشیم و سپس آن را تبدیل کنیم، تبدیل دوباره بخشی از این منابع به دلار و ورود اسکناسی آن تنها ناشی از این است که بازار ارز ایران بیش از هر ارز دیگر به دلار متکی است.

تامین ارز واردات از حساب‌هایی که بانک مرکزی در خارج از کشور دارد، می‌تواند با همان یورویی که این حساب‌ها با آن نگهداری می‌شود، انجام شود؛ اما ارز مداخله‌ای که برای ثبات در بازار به آن نیاز است باید به دلار آمریکا باشد. به همین علت باز باید یورو تبدیل به دلار شود تا در بازار داخلی مورد استفاده قرار گیرد؛ این تبدیل بار دیگر هزینه‌زاست.

اما بگذارید این فرآیند را باز هم رصد کنیم. دلاری که در بازار داخلی فروش می‌رود در نهایت صرف واردات کالا و خدمات (بخوانید سفرهای خارجی) می‌شود. در اینجا نیز چون بیشتر واردات ما به ارزهایی غیر ‌از دلار است، بار دیگر نیاز به تبدیل دلار به ارزهای دیگر به‌خصوص یورو است.

همچنان که مشاهده می‌کنید در بخشی از درآمدهای ارزی، یک دلاری که عاید کشور می‌شود سه بار تبدیل می‌شود تا در نهایت مصرف شود. این امر هزینه تجارت خارجی ما را افزایش می‌دهد و از همین‌رو است که سیاست‌گذار ارزی بر آن است تا حدممکن این هزینه را کاهش دهد. حرکت به سوی تغییر ارز گزارش‌دهی، به شکلی که در نهایت بتواند بر انتظارات فعالان بازار موثر باشد و اتکا به دلار را کاهش دهد، می‌تواند این هزینه تبدیل را کاهش دهد.

اما فراموش نکنیم وقتی ریال در دوره‌ای تضعیف می‌شود، فرقی نمی‌کند که ارزش آن را با دلار آمریکا نشان دهیم یا با یورو. البته این امکان وجود دارد که مثلا در دوره‌ای افزایش نرخ دلار، به‌واسطه تقویت ارزش جهانی دلار آمریکا باشد و در این صورت ریال نباید به همان میزان در مقابل یورو تضعیف شده باشد. به همین دلیل است که در دیگر کشورها برای آنکه دریابند پول ملی آنها تضعیف شده یا تقویت، ارزش آن را در برابر سبدی از ارزهای عمده می‌سنجند که معروف‌ترین آنها شاخص دلار آمریکا (USD Index) است. بر این مبنا اگر این شاخص برای یک دوره باثبات باشد، اما ارزش یورو در همین دوره نسبت به دلار کمتر شده باشد، مشخص است که این تغییر نه به‌دلیل تقویت دلار که به خاطر تضعیف یورو در برابر سایر ارزها رخ داده است. از این رو اگر سیاست‌گذار به‌دنبال آن است که تمایز میان این دو اثر را دریابد، باید شاخصی را برای اندازه‌گیری ارزش ریال در برابر سبدی از ارزهای عمده طراحی کند.