افزایش مقبولیت در پی یکسانسازی
پویا جبل عاملی
مخالفان تکنرخی شدن ارز هماره بر دو موضوع تاکید داشتهاند. اول تورمزا بودن این سیاست و دوم ضدتولید بودن آن، زیرا باعث افزایش قیمت کالاهای سرمایهای میشود. هرچند شواهد آماری علیه این دو ادعا است و میتوان نشان داد که نرخ ارز تنها در مقاطعی کوتاه بر تورم موثر است و در عین حال اثر افزایش قیمت کالای سرمایهای با رقابتیتر شدن کالای داخلی نسبت به مورد مشابه خارجی، از بین میرود، اما امروز شرایط برای کم اهمیت دادن این دو ادعا و آغاز یکسانسازی نرخ ارز بیشتر است.
پویا جبل عاملی
مخالفان تکنرخی شدن ارز هماره بر دو موضوع تاکید داشتهاند. اول تورمزا بودن این سیاست و دوم ضدتولید بودن آن، زیرا باعث افزایش قیمت کالاهای سرمایهای میشود. هرچند شواهد آماری علیه این دو ادعا است و میتوان نشان داد که نرخ ارز تنها در مقاطعی کوتاه بر تورم موثر است و در عین حال اثر افزایش قیمت کالای سرمایهای با رقابتیتر شدن کالای داخلی نسبت به مورد مشابه خارجی، از بین میرود، اما امروز شرایط برای کم اهمیت دادن این دو ادعا و آغاز یکسانسازی نرخ ارز بیشتر است. اول آنکه نرخ تورم امروز ایران پایینتر از سطح بلندمدت آن است و در وضعیت تورمی پایین، حذف نرخ دولتی اثر کمتری بر تورم دارد. بهعبارت دیگر کانال نرخ ارز (Exchange Rate Pass-Through) در تورمهای بالا بیشتر بروز میکند.
از این رو حداقل در این مقطع زمانی نمیتوان آنچنان نگران تبعات تورمی افزایش نرخ ارز بود.
دوم، امروز پژواک صدای تولیدکنندگان بیش از هر زمان دیگر به گوش میرسد. بعید است بتوان تولیدکننده واقعی را یافت که از تکنرخی شدن ارز و افزایش قیمت آن در شرایط فعلی حمایت نکند و موضعگیریهای اخیر تولیدکنندگان ایرانی نیز شاهدی بر این مدعاست. فردی که با تمام وجود خود دریافته که در هنگام افزایش نرخ ارز با وجود مشکلاتی که ممکن است در تامین سرمایه و مواد اولیه بهوجود آید؛ اما تقاضا برای تولید وی افزون میشود و کالای خارجی از بازار ایران دور می شود.
شرایط مطلوبتر دسترسی به ذخایر ارزی توسط بانک مرکزی نیز به این وضعیت کمک کرده و میتواند به یکسانسازی نرخ ارز کمک کند، اما بپردازیم به مانع همیشگی، ترس دولت از کاهش مشروعیت در پی یکسانسازی نرخ ارز. تا همین جا نیز منتقدان دولت بهخصوص در پی رسوایی فیشهای حقوقی توانستهاند بخشی از سبد رای دولت را در سال آخر آن نشانه روند. شاید هر کسی نیز جای سیاستمداران دولتی باشد از این اصلاح واهمه داشته باشد که باز منتقدان با چنبره بر آن بتوانند نگاه رایدهندگان را از دولت بچرخانند؛ اما به اعتقاد نگارنده اتفاقا برخلاف این ترس، میتوان یکسانسازی را به بستری از اعتماد بیشتر رایدهندگان به دولت در زمینه کارآمدی اقتصادی مبدل کرد.
با وجود تغییراتی که در دوره پسابرجام محقق شده است، این تغییرات به امر ملموس اقتصادی برای شهروندان مبدل نشده است. مردم همگی به خوبی در ذهن دارند که شوکهای ارزی و ایجاد نظام چند نرخی ارز، با دورهای همزمان شد که تحریمهای نفتی عملی شد. یکسانسازی نرخ ارز ثمره برداشته شدن تحریمها و باز شدن ارتباطات بانکی در عصر پسابرجام است. اینکه دولت نشان دهد بازار ارز را بسامان کرده و از دوره اضطرار خارج شده است و مانند هر کشور توسعهیافته دیگری، بازار ارزی دارد با یک نرخ واحد، به خودی خود میتواند کارنامه اقتصادی دولت را مثبت کند. اینکه بسیاری از فسادهای اقتصادی در دوره تحریم ناشی از بسته شدن اقتصاد و وجود نرخهای ارز چندگانه بود برکسی پوشیده نیست و اینک دولت میتواند افتخار کند که اقتصاد را از این کژی رهانده است. تورم پایین، بازارهای باثبات و در نهایت بازار ارز کارآمد، نهتنها برای کارشناسان بلکه برای عامه مردم نیز قسمتی از دستاوردهای اقتصادی دولت است. آیا دولت باید خود را از آن محروم کند؟ وقتی آن طور که پیشبینی میشود، در پی یکسانسازی، تورم افزون نشود، چرا باید نشانهای ملموس از عصر پسابرجام در اقتصاد را به فراموشی سپرد. آری امروز یکسانسازی نرخ ارز هم ثمره اقتصادی خواهد داشت و هم بر مقبولیت و اعتماد عمومی به دولت خواهد افزود.
ارسال نظر