بازار کار در پساتحریم
نرخ مشارکت در فصل پاییز سال ۱۳۹۴ نسبت به فصل پاییز سال ۱۳۹۳ افزایش یافت و به ۱/ ۳۸ درصد رسید که بیشترین نرخ مشارکت در ۶ پاییز گذشته است. نرخ مشارکت که از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ روندی نزولی داشته، ۵ فصل متوالی است که افزایش یافته است. بهطور متوسط در هر فصل از ۵ فصل گذشته یک میلیون نفر (هر فصل نسبت به فصول مشابه سال قبل) به جمعیت فعال اضافه شده که ۲۴ درصد از آنان بیکار و ۷۶ درصد شاغل شدهاند. بنابراین با توجه به نرخ بیکاری حدودا ۱۰ درصدی، سرعت افزایش تعداد بیکاران طی فصول گذشته بیش از سرعت افزایش شاغلان بوده و طبیعتا نرخ بیکاری روندی افزایشی داشته است و انتظار میرود به موازات افزایش تعداد بیکاران و نرخ بیکاری، تعداد شاغلان نیز در پایان سال ۹۴ حداقل ۶۰۰ هزار نفر بیش از جمعیت شاغل در سال ۹۳ شود.
نرخ مشارکت در فصل پاییز سال 1394 نسبت به فصل پاییز سال 1393 افزایش یافت و به 1/ 38 درصد رسید که بیشترین نرخ مشارکت در 6 پاییز گذشته است. نرخ مشارکت که از سال 1384 تا 1392 روندی نزولی داشته، 5 فصل متوالی است که افزایش یافته است. بهطور متوسط در هر فصل از 5 فصل گذشته یک میلیون نفر (هر فصل نسبت به فصول مشابه سال قبل) به جمعیت فعال اضافه شده که 24 درصد از آنان بیکار و 76 درصد شاغل شدهاند. بنابراین با توجه به نرخ بیکاری حدودا 10 درصدی، سرعت افزایش تعداد بیکاران طی فصول گذشته بیش از سرعت افزایش شاغلان بوده و طبیعتا نرخ بیکاری روندی افزایشی داشته است و انتظار میرود به موازات افزایش تعداد بیکاران و نرخ بیکاری، تعداد شاغلان نیز در پایان سال 94 حداقل 600 هزار نفر بیش از جمعیت شاغل در سال 93 شود.
برآوردهای انجام شده از پویایی بازار کار، یعنی تغییرات وضعیت افراد بین گروههای غیرفعال، شاغل و بیکار نشان میدهد طی چند فصل گذشته، اگرچه تغییر وضعیت افراد از غیرفعال به فعال (ورود به جمعیت فعال) چندان تغییر نکرده، اما تغییر وضعیت از فعال به غیرفعال (خروج از جمعیت فعال) کاهش یافته است. بنابراین اینکه مشاهده میشود جمعیت فعال زیاد شده و در نتیجه آن، جمعیت شاغل و بیکار افزایش یافته است، بیشتر ناشی از اثر کاهش خروج از جمعیت فعال بوده است تا اینکه ناشی از ورود به جمعیت فعال باشد. کاهش ترکِ شغل برای ادامه تحصیل، کاهش شدید تغییر وضعیت از بیکاری به غیرفعالی (اثرمایوسکنندگی) و کاهش تغییر وضعیت از شاغل به بازنشستگی (کاهش نرخ بازنشستگی) از جمله مهمترین عواملی است که سبب کاهش خروج از جمعیت شاغل شده است.
این تحولات به این معنی است که طی 5/ 1 سال گذشته افراد شاغل بیشتری (نسبت به سالهای قبل) تصمیم گرفتهاند که در شغل خود بمانند و همچنین افراد بیکار بیشتری تصمیم گرفتهاند که به جستوجوی خود برای یافتن شغل ادامه دهند. ممکن است این تغییر تصمیم بین افراد شاغل و بیکار، به مراتب مختلف، از فضای متفاوت سیاسی و اقتصادی کشور و بهخصوص حالت انتظاری بهوجود آمده در بخشها و بازارهای مختلف در یکی، دو سال گذشته اثر پذیرفته باشد. از سوی دیگر ممکن است در پی برداشته شدن تحریمها و امید و انتظارات بهوجود آمده برای بهبود شرایط اقتصادی، نه تنها اثر این فضا بر کاهش خروج از جمعیت فعال بیشتر شود، بلکه ورود به جمعیت فعال نیز افزایش یابد و افراد بیشتری به امید یافتن شغل مناسب خود اقدام به جستوجو برای یافتن شغل کنند؛ بنابراین کاملا محتمل است افزایش نرخ مشارکت در فصول آتی تداوم داشته باشد. باید توجه داشت مادامیکه اقتصاد کشور نتواند برای 9 نفر از هر 10 نفری که به جمعیت فعال اضافه میشوند شغل ایجاد کند (معادل نرخ اشتغال کنونی)، سرعت افزایش بیکاران بیش از افزایش شاغلان خواهد بود و نرخ بیکاری افزایش خواهد یافت. (همانطور که در پاراگراف اول توضیح داده شد در 5 فصل گذشته بهطور متوسط برای هر 6/ 7 نفر از هر 10 نفری که به جمعیت فعال اضافه شدهاند، شغل وجود داشته است).
دستیابی به این میزان از اشتغالزایی، صرفا با رفع تحریم و با پابرجا ماندن موانع داخلی توسعه و افزایش رشد اقتصادی شدنی نیست. 5/ 2 سال گذشته فرصتی مناسب برای اصلاحات ساختاری و نهادی کمهزینه در اقتصاد کشور بود که متاسفانه با ناهماهنگی و تضاد منافع دستگاههای اجرایی از دست رفت و اقتصاد کشور در شرایطی ناآماده پا به عرصه پساتحریم گذاشت. امید میرود سیاستگذاران اقتصادی با مشاهده تحولات بازار کار و احتمال بالای افزایش نرخ بیکاری در فصول آتی و همچنین با در نظر داشتن محدودیت شدید منابع مالی، اقدام به رفع موانع داخلی افزایش رشد اقتصادی-که تکرار فهرست آنها در مقالات و نوشتههای مختلف ملالآور شده است- کنند تا با فراهم کردن بسترهای مناسب برای جذب منابع مالی و توسعه و ایجاد کسبوکارها، امکان تناسب «بین تعداد فرصتهای شغلی ایجاد شده» و «میزان ورود به جمعیت فعال» مهیا شود. در غیر این صورت دوران پساتحریم نمیتواند منجر به کاهش نرخ بیکاری شود.
ارسال نظر