چرا بعد از یک روز پرمشغله نمیتوانیم خود را کنترل کنیم؟
گاهی اوقات همه ما تجربه کردهایم که بعد از یک روز پر از تصمیمات سخت، فشارهای شغلی، یا بحثهای پیچیده، وقتی به خانه میرسیم، دیگر انرژی لازم برای کنترل احساسات خود را نداریم. ممکن است واکنشهای تند یا رفتارهایی از خود نشان دهیم که در حالت عادی شاید چنین نمیکردیم. اما چرا این اتفاق میافتد؟
تحقیقات جدید در حوزه روانشناسی نشان میدهد که خستگی شغلی و نیاز به خودکنترلی مداوم میتواند بر توانایی ما در مدیریت احساسات تأثیرات منفی بگذارد. این مطالعه، که توسط تیمی از محققان دانشگاههای مختلف انجام شده است، به بررسی پدیدهای به نام «تخلیه خود» پرداخته است. این نظریه به این معنی است که قدرت اراده انسان یک منبع محدود است که به مرور زمان و با هر انتخاب یا تصمیمی که میگیرد، مصرف میشود.
محققان میگویند که هرگونه تلاش برای کنترل احساسات و رفتار خود – بهویژه در محیطهای شغلی یا اجتماعی که نیاز به تصمیمگیریهای پیچیده داریم – میتواند باعث تخلیه تدریجی این منبع محدود شود. در واقع، وقتی که شما در طول روز بارها مجبور به کنترل احساسات و واکنشهایتان میشوید، مغز شما به نوعی خسته میشود و دیگر قادر به مدیریت دقیق و مؤثر احساسات نخواهد بود. این خستگی بهویژه زمانی بیشتر احساس میشود که شما به مدت طولانی در معرض فشارهای شغلی یا اجتماعی قرار دارید و هیچ زمانی برای استراحت یا تجدید انرژی ندارید.
محققان برای آزمایش این نظریه، گروهی از افراد را در دو گروه مختلف تقسیم کردند. گروه اول موظف شد در طول یک سری از فعالیتهای رایانهای، خود را کنترل کنند و از نشان دادن واکنشهای احساسی به محتوای ویدیوهای مختلف خودداری کنند. گروه دوم هیچ محدودیتی در این زمینه نداشت و آزاد بود که احساسات خود را نشان دهد. در پایان آزمایش، نتایج نشان داد که اعضای گروهی که مجبور به کنترل احساسات خود بودند، پس از پایان فعالیتها، بیشتر تمایل به رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی داشتند. این رفتارها در گروه دوم که نیازی به خودکنترلی نداشتند، کمتر مشاهده شد.
این تحقیق بهویژه بر روی مدتزمان طولانی فشار ذهنی تأکید دارد. محققان با درخواست از شرکتکنندگان برای انجام فعالیتهای مختلف رایانهای به مدت ۴۵ دقیقه، نشان دادند که مدتزمان بیشتر تلاش برای خودکنترلی در طول روز، تأثیر منفی بیشتری بر توانایی افراد برای همکاری و تعامل مثبت با دیگران میگذارد. این نتایج بهویژه در محیطهای کاری و شغلی که افراد باید به صورت مداوم از خودکنترلی استفاده کنند، میتواند به مشکلات جدی در روابط میان فردی منجر شود.
برای بسیاری از افراد، محیط کار به جایی تبدیل میشود که باید بهطور مداوم تصمیمات سختی بگیرند، با چالشهای مختلف مقابله کنند و بهطور کلی از خودکنترلی زیادی استفاده کنند. این فشارها بهویژه اگر در طول روز ادامه پیدا کنند، باعث خستگی ذهنی و کاهش توانایی مغز در کنترل احساسات میشود. وقتی که از مغز خواسته میشود بهطور مداوم در برابر تحریکات مختلف مقاومت کند، انرژی اراده آن مصرف شده و فرد در مواجهه با موقعیتهای مختلف از جمله در تعاملات اجتماعی، واکنشهای کمتری از خود نشان میدهد.
این مطالعه همچنین نشان داد که افرادی که پس از یک روز طولانی و پر از فشار شغلی، فوراً به تعاملات اجتماعی یا خانوادگی پرداختهاند، تمایل بیشتری به رفتارهای پرخاشگرانه یا نادرست داشتند. به گفته محققان، بهترین راه برای جلوگیری از چنین مشکلاتی، استراحت و تجدید قوا است. وقتی که به خانه میرسید یا پس از یک روز شغلی پرمشغله، احساس میکنید که انرژی لازم برای گفتگو یا تعامل با دیگران را ندارید، بهتر است که به خودتان کمی استراحت دهید و پس از کمی تجدید انرژی، به ارتباطات اجتماعی خود بپردازید.
۱. استراحتهای کوتاهمدت: بهویژه در روزهای پر استرس، زمانی را برای استراحت کوتاه و تجدید انرژی در نظر بگیرید. حتی چند دقیقه وقت برای دور شدن از موقعیت و آرامش گرفتن میتواند تفاوت زیادی در توانایی شما برای کنترل احساسات ایجاد کند.
۲. مدیریت استرس: تکنیکهای مدیریت استرس مانند تنفس عمیق، مدیتیشن یا ورزش میتواند به شما کمک کند تا قبل از مواجهه با موقعیتهای اجتماعی یا شغلی، ذهن و بدن خود را آرام کنید.
۳. نظم در برنامهریزی: یکی از دلایل خستگی شغلی، فقدان تعادل بین کار و استراحت است. سعی کنید در برنامه روزانهتان زمانی برای استراحت و بازسازی انرژی در نظر بگیرید.
۴. تمرین خودآگاهی: شناخت احساسات و واکنشهای خود میتواند به شما کمک کند تا بهتر آنها را مدیریت کنید و در موقعیتهای اجتماعی یا شغلی کنترل بیشتری بر احساسات خود داشته باشید.
در نهایت، این مطالعه به ما یادآوری میکند که هیچچیز به اندازه استراحت و تجدید قوا پس از یک روز پر استرس، برای حفظ سلامت روانی و اجتماعیمان مهم نیست.
گاهی اوقات همه ما تجربه کردهایم که بعد از یک روز پر از تصمیمات سخت، فشارهای شغلی، یا بحثهای پیچیده، وقتی به خانه میرسیم، دیگر انرژی لازم برای کنترل احساسات خود را نداریم. ممکن است واکنشهای تند یا رفتارهایی از خود نشان دهیم که در حالت عادی شاید چنین نمیکردیم. اما چرا این اتفاق میافتد؟
تحقیقات جدید در حوزه روانشناسی نشان میدهد که خستگی شغلی و نیاز به خودکنترلی مداوم میتواند بر توانایی ما در مدیریت احساسات تأثیرات منفی بگذارد. این مطالعه، که توسط تیمی از محققان دانشگاههای مختلف انجام شده است، به بررسی پدیدهای به نام «تخلیه خود» پرداخته است. این نظریه به این معنی است که قدرت اراده انسان یک منبع محدود است که به مرور زمان و با هر انتخاب یا تصمیمی که میگیرد، مصرف میشود.
محققان میگویند که هرگونه تلاش برای کنترل احساسات و رفتار خود – بهویژه در محیطهای شغلی یا اجتماعی که نیاز به تصمیمگیریهای پیچیده داریم – میتواند باعث تخلیه تدریجی این منبع محدود شود. در واقع، وقتی که شما در طول روز بارها مجبور به کنترل احساسات و واکنشهایتان میشوید، مغز شما به نوعی خسته میشود و دیگر قادر به مدیریت دقیق و مؤثر احساسات نخواهد بود. این خستگی بهویژه زمانی بیشتر احساس میشود که شما به مدت طولانی در معرض فشارهای شغلی یا اجتماعی قرار دارید و هیچ زمانی برای استراحت یا تجدید انرژی ندارید.
محققان برای آزمایش این نظریه، گروهی از افراد را در دو گروه مختلف تقسیم کردند. گروه اول موظف شد در طول یک سری از فعالیتهای رایانهای، خود را کنترل کنند و از نشان دادن واکنشهای احساسی به محتوای ویدیوهای مختلف خودداری کنند. گروه دوم هیچ محدودیتی در این زمینه نداشت و آزاد بود که احساسات خود را نشان دهد. در پایان آزمایش، نتایج نشان داد که اعضای گروهی که مجبور به کنترل احساسات خود بودند، پس از پایان فعالیتها، بیشتر تمایل به رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی داشتند. این رفتارها در گروه دوم که نیازی به خودکنترلی نداشتند، کمتر مشاهده شد.
این تحقیق بهویژه بر روی مدتزمان طولانی فشار ذهنی تأکید دارد. محققان با درخواست از شرکتکنندگان برای انجام فعالیتهای مختلف رایانهای به مدت ۴۵ دقیقه، نشان دادند که مدتزمان بیشتر تلاش برای خودکنترلی در طول روز، تأثیر منفی بیشتری بر توانایی افراد برای همکاری و تعامل مثبت با دیگران میگذارد. این نتایج بهویژه در محیطهای کاری و شغلی که افراد باید به صورت مداوم از خودکنترلی استفاده کنند، میتواند به مشکلات جدی در روابط میان فردی منجر شود.
برای بسیاری از افراد، محیط کار به جایی تبدیل میشود که باید بهطور مداوم تصمیمات سختی بگیرند، با چالشهای مختلف مقابله کنند و بهطور کلی از خودکنترلی زیادی استفاده کنند. این فشارها بهویژه اگر در طول روز ادامه پیدا کنند، باعث خستگی ذهنی و کاهش توانایی مغز در کنترل احساسات میشود. وقتی که از مغز خواسته میشود بهطور مداوم در برابر تحریکات مختلف مقاومت کند، انرژی اراده آن مصرف شده و فرد در مواجهه با موقعیتهای مختلف از جمله در تعاملات اجتماعی، واکنشهای کمتری از خود نشان میدهد.
این مطالعه همچنین نشان داد که افرادی که پس از یک روز طولانی و پر از فشار شغلی، فوراً به تعاملات اجتماعی یا خانوادگی پرداختهاند، تمایل بیشتری به رفتارهای پرخاشگرانه یا نادرست داشتند. به گفته محققان، بهترین راه برای جلوگیری از چنین مشکلاتی، استراحت و تجدید قوا است. وقتی که به خانه میرسید یا پس از یک روز شغلی پرمشغله، احساس میکنید که انرژی لازم برای گفتگو یا تعامل با دیگران را ندارید، بهتر است که به خودتان کمی استراحت دهید و پس از کمی تجدید انرژی، به ارتباطات اجتماعی خود بپردازید.
۱. استراحتهای کوتاهمدت: بهویژه در روزهای پر استرس، زمانی را برای استراحت کوتاه و تجدید انرژی در نظر بگیرید. حتی چند دقیقه وقت برای دور شدن از موقعیت و آرامش گرفتن میتواند تفاوت زیادی در توانایی شما برای کنترل احساسات ایجاد کند.
۲. مدیریت استرس: تکنیکهای مدیریت استرس مانند تنفس عمیق، مدیتیشن یا ورزش میتواند به شما کمک کند تا قبل از مواجهه با موقعیتهای اجتماعی یا شغلی، ذهن و بدن خود را آرام کنید.
۳. نظم در برنامهریزی: یکی از دلایل خستگی شغلی، فقدان تعادل بین کار و استراحت است. سعی کنید در برنامه روزانهتان زمانی برای استراحت و بازسازی انرژی در نظر بگیرید.
۴. تمرین خودآگاهی: شناخت احساسات و واکنشهای خود میتواند به شما کمک کند تا بهتر آنها را مدیریت کنید و در موقعیتهای اجتماعی یا شغلی کنترل بیشتری بر احساسات خود داشته باشید.
در نهایت، این مطالعه به ما یادآوری میکند که هیچچیز به اندازه استراحت و تجدید قوا پس از یک روز پر استرس، برای حفظ سلامت روانی و اجتماعیمان مهم نیست.گاهی اوقات همه ما تجربه کردهایم که بعد از یک روز پر از تصمیمات سخت، فشارهای شغلی، یا بحثهای پیچیده، وقتی به خانه میرسیم، دیگر انرژی لازم برای کنترل احساسات خود را نداریم. ممکن است واکنشهای تند یا رفتارهایی از خود نشان دهیم که در حالت عادی شاید چنین نمیکردیم. اما چرا این اتفاق میافتد؟
تحقیقات جدید در حوزه روانشناسی نشان میدهد که خستگی شغلی و نیاز به خودکنترلی مداوم میتواند بر توانایی ما در مدیریت احساسات تأثیرات منفی بگذارد. این مطالعه، که توسط تیمی از محققان دانشگاههای مختلف انجام شده است، به بررسی پدیدهای به نام «تخلیه خود» پرداخته است. این نظریه به این معنی است که قدرت اراده انسان یک منبع محدود است که به مرور زمان و با هر انتخاب یا تصمیمی که میگیرد، مصرف میشود.
محققان میگویند که هرگونه تلاش برای کنترل احساسات و رفتار خود – بهویژه در محیطهای شغلی یا اجتماعی که نیاز به تصمیمگیریهای پیچیده داریم – میتواند باعث تخلیه تدریجی این منبع محدود شود. در واقع، وقتی که شما در طول روز بارها مجبور به کنترل احساسات و واکنشهایتان میشوید، مغز شما به نوعی خسته میشود و دیگر قادر به مدیریت دقیق و مؤثر احساسات نخواهد بود. این خستگی بهویژه زمانی بیشتر احساس میشود که شما به مدت طولانی در معرض فشارهای شغلی یا اجتماعی قرار دارید و هیچ زمانی برای استراحت یا تجدید انرژی ندارید.
محققان برای آزمایش این نظریه، گروهی از افراد را در دو گروه مختلف تقسیم کردند. گروه اول موظف شد در طول یک سری از فعالیتهای رایانهای، خود را کنترل کنند و از نشان دادن واکنشهای احساسی به محتوای ویدیوهای مختلف خودداری کنند. گروه دوم هیچ محدودیتی در این زمینه نداشت و آزاد بود که احساسات خود را نشان دهد. در پایان آزمایش، نتایج نشان داد که اعضای گروهی که مجبور به کنترل احساسات خود بودند، پس از پایان فعالیتها، بیشتر تمایل به رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی داشتند. این رفتارها در گروه دوم که نیازی به خودکنترلی نداشتند، کمتر مشاهده شد.
این تحقیق بهویژه بر روی مدتزمان طولانی فشار ذهنی تأکید دارد. محققان با درخواست از شرکتکنندگان برای انجام فعالیتهای مختلف رایانهای به مدت ۴۵ دقیقه، نشان دادند که مدتزمان بیشتر تلاش برای خودکنترلی در طول روز، تأثیر منفی بیشتری بر توانایی افراد برای همکاری و تعامل مثبت با دیگران میگذارد. این نتایج بهویژه در محیطهای کاری و شغلی که افراد باید به صورت مداوم از خودکنترلی استفاده کنند، میتواند به مشکلات جدی در روابط میان فردی منجر شود.
برای بسیاری از افراد، محیط کار به جایی تبدیل میشود که باید بهطور مداوم تصمیمات سختی بگیرند، با چالشهای مختلف مقابله کنند و بهطور کلی از خودکنترلی زیادی استفاده کنند. این فشارها بهویژه اگر در طول روز ادامه پیدا کنند، باعث خستگی ذهنی و کاهش توانایی مغز در کنترل احساسات میشود. وقتی که از مغز خواسته میشود بهطور مداوم در برابر تحریکات مختلف مقاومت کند، انرژی اراده آن مصرف شده و فرد در مواجهه با موقعیتهای مختلف از جمله در تعاملات اجتماعی، واکنشهای کمتری از خود نشان میدهد.
این مطالعه همچنین نشان داد که افرادی که پس از یک روز طولانی و پر از فشار شغلی، فوراً به تعاملات اجتماعی یا خانوادگی پرداختهاند، تمایل بیشتری به رفتارهای پرخاشگرانه یا نادرست داشتند. به گفته محققان، بهترین راه برای جلوگیری از چنین مشکلاتی، استراحت و تجدید قوا است. وقتی که به خانه میرسید یا پس از یک روز شغلی پرمشغله، احساس میکنید که انرژی لازم برای گفتگو یا تعامل با دیگران را ندارید، بهتر است که به خودتان کمی استراحت دهید و پس از کمی تجدید انرژی، به ارتباطات اجتماعی خود بپردازید.
۱. استراحتهای کوتاهمدت: بهویژه در روزهای پر استرس، زمانی را برای استراحت کوتاه و تجدید انرژی در نظر بگیرید. حتی چند دقیقه وقت برای دور شدن از موقعیت و آرامش گرفتن میتواند تفاوت زیادی در توانایی شما برای کنترل احساسات ایجاد کند.
۲. مدیریت استرس: تکنیکهای مدیریت استرس مانند تنفس عمیق، مدیتیشن یا ورزش میتواند به شما کمک کند تا قبل از مواجهه با موقعیتهای اجتماعی یا شغلی، ذهن و بدن خود را آرام کنید.
۳. نظم در برنامهریزی: یکی از دلایل خستگی شغلی، فقدان تعادل بین کار و استراحت است. سعی کنید در برنامه روزانهتان زمانی برای استراحت و بازسازی انرژی در نظر بگیرید.
۴. تمرین خودآگاهی: شناخت احساسات و واکنشهای خود میتواند به شما کمک کند تا بهتر آنها را مدیریت کنید و در موقعیتهای اجتماعی یا شغلی کنترل بیشتری بر احساسات خود داشته باشید.
در نهایت، این مطالعه به ما یادآوری میکند که هیچچیز به اندازه استراحت و تجدید قوا پس از یک روز پر استرس، برای حفظ سلامت روانی و اجتماعیمان مهم نیست.گاهی اوقات همه ما تجربه کردهایم که بعد از یک روز پر از تصمیمات سخت، فشارهای شغلی، یا بحثهای پیچیده، وقتی به خانه میرسیم، دیگر انرژی لازم برای کنترل احساسات خود را نداریم. ممکن است واکنشهای تند یا رفتارهایی از خود نشان دهیم که در حالت عادی شاید چنین نمیکردیم. اما چرا این اتفاق میافتد؟
تحقیقات جدید در حوزه روانشناسی نشان میدهد که خستگی شغلی و نیاز به خودکنترلی مداوم میتواند بر توانایی ما در مدیریت احساسات تأثیرات منفی بگذارد. این مطالعه، که توسط تیمی از محققان دانشگاههای مختلف انجام شده است، به بررسی پدیدهای به نام «تخلیه خود» پرداخته است. این نظریه به این معنی است که قدرت اراده انسان یک منبع محدود است که به مرور زمان و با هر انتخاب یا تصمیمی که میگیرد، مصرف میشود.
محققان میگویند که هرگونه تلاش برای کنترل احساسات و رفتار خود – بهویژه در محیطهای شغلی یا اجتماعی که نیاز به تصمیمگیریهای پیچیده داریم – میتواند باعث تخلیه تدریجی این منبع محدود شود. در واقع، وقتی که شما در طول روز بارها مجبور به کنترل احساسات و واکنشهایتان میشوید، مغز شما به نوعی خسته میشود و دیگر قادر به مدیریت دقیق و مؤثر احساسات نخواهد بود. این خستگی بهویژه زمانی بیشتر احساس میشود که شما به مدت طولانی در معرض فشارهای شغلی یا اجتماعی قرار دارید و هیچ زمانی برای استراحت یا تجدید انرژی ندارید.
محققان برای آزمایش این نظریه، گروهی از افراد را در دو گروه مختلف تقسیم کردند. گروه اول موظف شد در طول یک سری از فعالیتهای رایانهای، خود را کنترل کنند و از نشان دادن واکنشهای احساسی به محتوای ویدیوهای مختلف خودداری کنند. گروه دوم هیچ محدودیتی در این زمینه نداشت و آزاد بود که احساسات خود را نشان دهد. در پایان آزمایش، نتایج نشان داد که اعضای گروهی که مجبور به کنترل احساسات خود بودند، پس از پایان فعالیتها، بیشتر تمایل به رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی داشتند. این رفتارها در گروه دوم که نیازی به خودکنترلی نداشتند، کمتر مشاهده شد.
این تحقیق بهویژه بر روی مدتزمان طولانی فشار ذهنی تأکید دارد. محققان با درخواست از شرکتکنندگان برای انجام فعالیتهای مختلف رایانهای به مدت ۴۵ دقیقه، نشان دادند که مدتزمان بیشتر تلاش برای خودکنترلی در طول روز، تأثیر منفی بیشتری بر توانایی افراد برای همکاری و تعامل مثبت با دیگران میگذارد. این نتایج بهویژه در محیطهای کاری و شغلی که افراد باید به صورت مداوم از خودکنترلی استفاده کنند، میتواند به مشکلات جدی در روابط میان فردی منجر شود.
برای بسیاری از افراد، محیط کار به جایی تبدیل میشود که باید بهطور مداوم تصمیمات سختی بگیرند، با چالشهای مختلف مقابله کنند و بهطور کلی از خودکنترلی زیادی استفاده کنند. این فشارها بهویژه اگر در طول روز ادامه پیدا کنند، باعث خستگی ذهنی و کاهش توانایی مغز در کنترل احساسات میشود. وقتی که از مغز خواسته میشود بهطور مداوم در برابر تحریکات مختلف مقاومت کند، انرژی اراده آن مصرف شده و فرد در مواجهه با موقعیتهای مختلف از جمله در تعاملات اجتماعی، واکنشهای کمتری از خود نشان میدهد.
این مطالعه همچنین نشان داد که افرادی که پس از یک روز طولانی و پر از فشار شغلی، فوراً به تعاملات اجتماعی یا خانوادگی پرداختهاند، تمایل بیشتری به رفتارهای پرخاشگرانه یا نادرست داشتند. به گفته محققان، بهترین راه برای جلوگیری از چنین مشکلاتی، استراحت و تجدید قوا است. وقتی که به خانه میرسید یا پس از یک روز شغلی پرمشغله، احساس میکنید که انرژی لازم برای گفتگو یا تعامل با دیگران را ندارید، بهتر است که به خودتان کمی استراحت دهید و پس از کمی تجدید انرژی، به ارتباطات اجتماعی خود بپردازید.
۱. استراحتهای کوتاهمدت: بهویژه در روزهای پر استرس، زمانی را برای استراحت کوتاه و تجدید انرژی در نظر بگیرید. حتی چند دقیقه وقت برای دور شدن از موقعیت و آرامش گرفتن میتواند تفاوت زیادی در توانایی شما برای کنترل احساسات ایجاد کند.
۲. مدیریت استرس: تکنیکهای مدیریت استرس مانند تنفس عمیق، مدیتیشن یا ورزش میتواند به شما کمک کند تا قبل از مواجهه با موقعیتهای اجتماعی یا شغلی، ذهن و بدن خود را آرام کنید.
۳. نظم در برنامهریزی: یکی از دلایل خستگی شغلی، فقدان تعادل بین کار و استراحت است. سعی کنید در برنامه روزانهتان زمانی برای استراحت و بازسازی انرژی در نظر بگیرید.
۴. تمرین خودآگاهی: شناخت احساسات و واکنشهای خود میتواند به شما کمک کند تا بهتر آنها را مدیریت کنید و در موقعیتهای اجتماعی یا شغلی کنترل بیشتری بر احساسات خود داشته باشید.
در نهایت، این مطالعه به ما یادآوری میکند که هیچچیز به اندازه استراحت و تجدید قوا پس از یک روز پر استرس، برای حفظ سلامت روانی و اجتماعیمان مهم نیست.گاهی اوقات همه ما تجربه کردهایم که بعد از یک روز پر از تصمیمات سخت، فشارهای شغلی، یا بحثهای پیچیده، وقتی به خانه میرسیم، دیگر انرژی لازم برای کنترل احساسات خود را نداریم. ممکن است واکنشهای تند یا رفتارهایی از خود نشان دهیم که در حالت عادی شاید چنین نمیکردیم. اما چرا این اتفاق میافتد؟
تحقیقات جدید در حوزه روانشناسی نشان میدهد که خستگی شغلی و نیاز به خودکنترلی مداوم میتواند بر توانایی ما در مدیریت احساسات تأثیرات منفی بگذارد. این مطالعه، که توسط تیمی از محققان دانشگاههای مختلف انجام شده است، به بررسی پدیدهای به نام «تخلیه خود» پرداخته است. این نظریه به این معنی است که قدرت اراده انسان یک منبع محدود است که به مرور زمان و با هر انتخاب یا تصمیمی که میگیرد، مصرف میشود.
محققان میگویند که هرگونه تلاش برای کنترل احساسات و رفتار خود – بهویژه در محیطهای شغلی یا اجتماعی که نیاز به تصمیمگیریهای پیچیده داریم – میتواند باعث تخلیه تدریجی این منبع محدود شود. در واقع، وقتی که شما در طول روز بارها مجبور به کنترل احساسات و واکنشهایتان میشوید، مغز شما به نوعی خسته میشود و دیگر قادر به مدیریت دقیق و مؤثر احساسات نخواهد بود. این خستگی بهویژه زمانی بیشتر احساس میشود که شما به مدت طولانی در معرض فشارهای شغلی یا اجتماعی قرار دارید و هیچ زمانی برای استراحت یا تجدید انرژی ندارید.
محققان برای آزمایش این نظریه، گروهی از افراد را در دو گروه مختلف تقسیم کردند. گروه اول موظف شد در طول یک سری از فعالیتهای رایانهای، خود را کنترل کنند و از نشان دادن واکنشهای احساسی به محتوای ویدیوهای مختلف خودداری کنند. گروه دوم هیچ محدودیتی در این زمینه نداشت و آزاد بود که احساسات خود را نشان دهد. در پایان آزمایش، نتایج نشان داد که اعضای گروهی که مجبور به کنترل احساسات خود بودند، پس از پایان فعالیتها، بیشتر تمایل به رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی داشتند. این رفتارها در گروه دوم که نیازی به خودکنترلی نداشتند، کمتر مشاهده شد.
این تحقیق بهویژه بر روی مدتزمان طولانی فشار ذهنی تأکید دارد. محققان با درخواست از شرکتکنندگان برای انجام فعالیتهای مختلف رایانهای به مدت ۴۵ دقیقه، نشان دادند که مدتزمان بیشتر تلاش برای خودکنترلی در طول روز، تأثیر منفی بیشتری بر توانایی افراد برای همکاری و تعامل مثبت با دیگران میگذارد. این نتایج بهویژه در محیطهای کاری و شغلی که افراد باید به صورت مداوم از خودکنترلی استفاده کنند، میتواند به مشکلات جدی در روابط میان فردی منجر شود.
برای بسیاری از افراد، محیط کار به جایی تبدیل میشود که باید بهطور مداوم تصمیمات سختی بگیرند، با چالشهای مختلف مقابله کنند و بهطور کلی از خودکنترلی زیادی استفاده کنند. این فشارها بهویژه اگر در طول روز ادامه پیدا کنند، باعث خستگی ذهنی و کاهش توانایی مغز در کنترل احساسات میشود. وقتی که از مغز خواسته میشود بهطور مداوم در برابر تحریکات مختلف مقاومت کند، انرژی اراده آن مصرف شده و فرد در مواجهه با موقعیتهای مختلف از جمله در تعاملات اجتماعی، واکنشهای کمتری از خود نشان میدهد.
این مطالعه همچنین نشان داد که افرادی که پس از یک روز طولانی و پر از فشار شغلی، فوراً به تعاملات اجتماعی یا خانوادگی پرداختهاند، تمایل بیشتری به رفتارهای پرخاشگرانه یا نادرست داشتند. به گفته محققان، بهترین راه برای جلوگیری از چنین مشکلاتی، استراحت و تجدید قوا است. وقتی که به خانه میرسید یا پس از یک روز شغلی پرمشغله، احساس میکنید که انرژی لازم برای گفتگو یا تعامل با دیگران را ندارید، بهتر است که به خودتان کمی استراحت دهید و پس از کمی تجدید انرژی، به ارتباطات اجتماعی خود بپردازید.
۱. استراحتهای کوتاهمدت: بهویژه در روزهای پر استرس، زمانی را برای استراحت کوتاه و تجدید انرژی در نظر بگیرید. حتی چند دقیقه وقت برای دور شدن از موقعیت و آرامش گرفتن میتواند تفاوت زیادی در توانایی شما برای کنترل احساسات ایجاد کند.
۲. مدیریت استرس: تکنیکهای مدیریت استرس مانند تنفس عمیق، مدیتیشن یا ورزش میتواند به شما کمک کند تا قبل از مواجهه با موقعیتهای اجتماعی یا شغلی، ذهن و بدن خود را آرام کنید.
۳. نظم در برنامهریزی: یکی از دلایل خستگی شغلی، فقدان تعادل بین کار و استراحت است. سعی کنید در برنامه روزانهتان زمانی برای استراحت و بازسازی انرژی در نظر بگیرید.
۴. تمرین خودآگاهی: شناخت احساسات و واکنشهای خود میتواند به شما کمک کند تا بهتر آنها را مدیریت کنید و در موقعیتهای اجتماعی یا شغلی کنترل بیشتری بر احساسات خود داشته باشید.
در نهایت، این مطالعه به ما یادآوری میکند که هیچچیز به اندازه استراحت و تجدید قوا پس از یک روز پر استرس، برای حفظ سلامت روانی و اجتماعیمان مهم نیست.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.