اوضاع برای چین وخیم شد/ پکن با این بحران دست و پنجه نرم میکند
به گزارش اقتصادنیوز، تلاشهای شی برای بازتعریف زیربنای ایدئولوژیک چین بهطور فزایندهای ضروری به نظر میرسد، زیرا کاهش رشد اقتصادی موجب شک و تردید سرمایهگذاران و بیاعتمادی عمومی در داخل شده است. او کشوری را رهبری میکند که قدرت اقتصادی اش بیشتر از شکل حکومت آن قابل احترام است: چین اکنون جایگاهی را در میان اقتصادهای بزرگ جهان به دست آورده ، اما همچنان درگیر نظم بینالمللی است.
به واسطه ناامیدی شی و دیگر رهبران چین، کشورهای غربی تمایلی به پذیرش نفوذ جهانی چین ندارند، مگر اینکه چین با ارزشهای لیبرال مدرن مطابقت داشته باشد. اما تلاش رهبری این کشور برای سنتز مارکس و کنفوسیوس باعث حیرت و حتی تمسخر ناظران خارج و داخل چین شده است.در همین راستا نشریه فارن افرز یادداشتی را در باب تلاشی شی برای تزریق درک خود از آموزه های چینی منتشر کرده است. اقتصاد نیوز این یادداشت را در سه بخش ترجمه کرده که بخش نخست تحت عنوان «فرصت سازی «شی» از ایدئولوژی/ چگونه چین تلاش دارد تا بحران اقتصادی را پنهان کند؟»منتشر شد و در ادامه بخش دوم آمده است.
نتیجه بالقوه حاصل از فعل و انفعال های گروهی از متفکران این بود که سنتهای چینی قدیمی هستند و باید به نفع ایدههای غربی از جمله ناسیونالیسم و مارکسیسم کنار گذاشته میشدند. وانگ استدلال میکند که مشکلی که امپراتوری چینگ متاخر را آزار داد، فقط یک مشکل ژئوپلیتیکی نبود که در آن سایر دولتها از مزایای مادی نسبت به چین برخوردار شده بودند. بلکه بحران جهان بینی بود. محققان مدتها مدعی شدهاند که شیوههایی که کنفوسیوسیسم در سیاست قرن نوزدهم چین اعمال کرد، این کشور را در وضعیت اسکلروتیک قرار داده بود -بدین معنا که این بازیگر قادر به درگیر شدن با ایدئولوژیهای مدرن غربی مانند سرمایهداری، لیبرالیسم و ناسیونالیسم نبود. تأکید کنفوسیوسیسم بر سنت و احترام به سلسله مراتب، بوروکراسی ریشهدار و گاه فاسد را توجیه میکرد که نتوانست به تهاجمات خارجی و شورشهای داخلی پاسخی ماهرانه بدهد یا درآمد مالیاتی کافی برای حفظ امنیت و زیرساختها را حفظ کند.در اواخر قرن نوزدهم، شکستهای اقتصادی چین را به نقطه بحران وجودی رساند.
مشروح این گزارش را در اقتصادنیوز با تیتر «چین چگونه درگیر بحران هویت شد؟» بخوانید.
بخش سایتخوان، صرفا بازتابدهنده اخبار رسانههای رسمی کشور است.